لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن PowerPoint (..pptx) :
بنام خدا فلسفه روان شناسی بافت اجتماعی رفتار تحقق آدمیان و رفتارهایشان در بافت اجتماعی معنا می یابد. همچنان که بدون یک "دستگاه عصبی" هیج رفتار انسانی ای وجود ندارد، بدون "جامعه" هم رفتار انسانی بی معناست. میگویند یک شمپانزه گوشه گیر، شمپانزه ای واقعی نیست؛ همین حکم را میتوان در مورد انسان نیز بیان کرد. انسان ها از رهگذر ارتباط های اجتماعی، نگرش ها، ارزش ها، اهداف و الگوهای رفتار خاصی را به دست می آورند که بر اساس همان ها به منزله اعضایی از گونه های انسانی معرفی میشوند. آنها به همین شکل، پیش داوری ها و رفتارهای ناسازگار را کسب میکنند. از هنگام تولد، جامعه بر همه انسان ها احاطه دارد و هنجارهای خود را به ایشان تحمیل میکند و نیز آنان را وا می دارد تا به شکل های خاصی رفتار کنند. پدیده های روان شناختی، ارتباط تنگاتنگی با ساختار اجتماعی دارند. رفتار، بسیار به محیط فرهنگی که ما در آن عمل میکنیم بستگی دارد. پس مطالعه مبانی نظری و روش شناختی روان شناسی معاصر بدون بررسی مناسب ساختار اجتماعی کامل نخواهد بود. بنابراین بافت اجتماعی ، عنصری اساسی برای شکل گیری رفتار است؛ همانطور که بدون دستگاه عصبی، هیچ کدام از رفتارهای انسان تحقق نخواهد یافت. ضرورت دستگاه عصبی برای پدید آمدن رفتار، نیاز به علم عصب شناسی و جایگاه آن در رفتار انسان را نشان میدهد. از این رو روان نیز همانند گوارش، بدون فیزیولوژی معنایی ندارد. با این حال، در سطح رفتار موجود زنده، روان شناسی مانند دیگر علوم رفتاری (جامعه شناسی، مردم شناسی و...) عمل میکند؛ یعنی اگرچه بدون امور زیستی وجود نخواهد داشت، اما قوانین و فرضیه های مربوط به آن را میتوان بدون پرداختن به مسائل فیزیولوژیک بررسی کرد. رفتار، چیزی است که موجودات زنده انجام میدهند یا میگویند. این تعریف، فراتر از تعریف سنتی واتسون است که شامل انقباض های عضلانی بود، میشد. رفتار را میتوان رابطه کارکردی (تابعی) با محیط توصیف کرد. درست است که روان شناسی "منهای مغز"، امری مربوط به گذشته بود، اما از خلاصه کردن روان شناسی در فیزیولوژی نیز باید پرهیز شود. ما تصدیق میکنیم که برای عصب شناسی، جایگاهی قائلیم که شایسته آن است، ولی معتقدیم که روان شناسی، رفتار را در یک معنای وسیع بررسی میکند، نه اینکه تنها به فیزیولوژی رفتار بپردازد. رفتار اجتماعی، به تازگی توجه زیادی را به خود جلب کرده است و مبنای بیشتر فعالیت های انسانی قلمداد میشود. الگوهای رفتار، بدون یک مبنای عضوی وجود ندارد، ولی موضوع روان شناسی، چیزی است که موجودات زنده انجام میدهند یا به زبان می آورند. از این رو روان شناسی نه علمی کاهش گراست ( که در فیزیولوژی خلاصه شود) و نه علمی" منهای مغز". روان شناسی: علم طبیعی یا علم اجتماعی نخست به تفاوت های بین علوم طبیعی و علوم اجتماعی در شکل دو دیدگاه سنتی دیلتای و ویندِلباند که به ترتیب، دو رشته قانون گرا و فرد گرا هستند، نگاهی گذرا خواهیم داشت.
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن PowerPoint (..pptx) :
بنام خدا فلسفه روان شناسی بافت اجتماعی رفتار تحقق آدمیان و رفتارهایشان در بافت اجتماعی معنا می یابد. همچنان که بدون یک "دستگاه عصبی" هیج رفتار انسانی ای وجود ندارد، بدون "جامعه" هم رفتار انسانی بی معناست. میگویند یک شمپانزه گوشه گیر، شمپانزه ای واقعی نیست؛ همین حکم را میتوان در مورد انسان نیز بیان کرد. انسان ها از رهگذر ارتباط های اجتماعی، نگرش ها، ارزش ها، اهداف و الگوهای رفتار خاصی را به دست می آورند که بر اساس همان ها به منزله اعضایی از گونه های انسانی معرفی میشوند. آنها به همین شکل، پیش داوری ها و رفتارهای ناسازگار را کسب میکنند. از هنگام تولد، جامعه بر همه انسان ها احاطه دارد و هنجارهای خود را به ایشان تحمیل میکند و نیز آنان را وا می دارد تا به شکل های خاصی رفتار کنند. پدیده های روان شناختی، ارتباط تنگاتنگی با ساختار اجتماعی دارند. رفتار، بسیار به محیط فرهنگی که ما در آن عمل میکنیم بستگی دارد. پس مطالعه مبانی نظری و روش شناختی روان شناسی معاصر بدون بررسی مناسب ساختار اجتماعی کامل نخواهد بود. بنابراین بافت اجتماعی ، عنصری اساسی برای شکل گیری رفتار است؛ همانطور که بدون دستگاه عصبی، هیچ کدام از رفتارهای انسان تحقق نخواهد یافت. ضرورت دستگاه عصبی برای پدید آمدن رفتار، نیاز به علم عصب شناسی و جایگاه آن در رفتار انسان را نشان میدهد. از این رو روان نیز همانند گوارش، بدون فیزیولوژی معنایی ندارد. با این حال، در سطح رفتار موجود زنده، روان شناسی مانند دیگر علوم رفتاری (جامعه شناسی، مردم شناسی و...) عمل میکند؛ یعنی اگرچه بدون امور زیستی وجود نخواهد داشت، اما قوانین و فرضیه های مربوط به آن را میتوان بدون پرداختن به مسائل فیزیولوژیک بررسی کرد. رفتار، چیزی است که موجودات زنده انجام میدهند یا میگویند. این تعریف، فراتر از تعریف سنتی واتسون است که شامل انقباض های عضلانی بود، میشد. رفتار را میتوان رابطه کارکردی (تابعی) با محیط توصیف کرد. درست است که روان شناسی "منهای مغز"، امری مربوط به گذشته بود، اما از خلاصه کردن روان شناسی در فیزیولوژی نیز باید پرهیز شود. ما تصدیق میکنیم که برای عصب شناسی، جایگاهی قائلیم که شایسته آن است، ولی معتقدیم که روان شناسی، رفتار را در یک معنای وسیع بررسی میکند، نه اینکه تنها به فیزیولوژی رفتار بپردازد. رفتار اجتماعی، به تازگی توجه زیادی را به خود جلب کرده است و مبنای بیشتر فعالیت های انسانی قلمداد میشود. الگوهای رفتار، بدون یک مبنای عضوی وجود ندارد، ولی موضوع روان شناسی، چیزی است که موجودات زنده انجام میدهند یا به زبان می آورند. از این رو روان شناسی نه علمی کاهش گراست ( که در فیزیولوژی خلاصه شود) و نه علمی" منهای مغز". روان شناسی: علم طبیعی یا علم اجتماعی نخست به تفاوت های بین علوم طبیعی و علوم اجتماعی در شکل دو دیدگاه سنتی دیلتای و ویندِلباند که به ترتیب، دو رشته قانون گرا و فرد گرا هستند، نگاهی گذرا خواهیم داشت.
فرمت فایل پاورپوینت می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد