مبانی نظری و پیشینه تحقیق فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان (docx) 41 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 41 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2-1-23-فعالیت های مکمل
2-1-24-اهمیت و ضروریت فعالیت های مکمل و فوق برنامه
2-1-25-اهداف فعالیت های مکمل و فوق برنامه
2-1-26-تعاریف فعالیت های مکمل و فوق برنامه
2-1-27-فعالیت مکمل
2-1-28-فعالیت کمک برنامه و مکمل
2-1-29-فعالیت فوق برنامه ی درسی
2-1-30-ماهیت فلسفی فعالیت های مکمل و فوق برنامه
2-1-30-فعالیت های مکمل و فوق برنامه از دیدگاه فلاسفه ی تعلیم و تربیت
2-1-30-1-دیدگاه ویلیام جیمز
2-1-30-2-دیدگاه اسپنسر
2-1-30-3-دیدگاه ادوارد کلاپارد
2-1-30-4-دیدگاه ژان ژاک روسو
2-1-30-5-دیدگاه کمینوس
2-1-30-6-نظریه ی هربارت
2-1-30-7-نظریه ی جان دیویی
2-1-31-پیشرفت تحصیلی
2-1-32-عوامل مهم تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی
2-2-پیشینه تحقیق
فعالیت های فوق برنامه داوطلبانه :
خط مشی حوزه امور فرهنگی وفوق برنامه دانشگاهها ،پشتیبانی مشارکت داوطلبانه و فعالیت خودجوش دانشجویان مستعد و علاقمندی است که متقاضی اجرای برنامه علمی ،فرهنگی و هنری در سطح دانشگاه و نیز اجرای برنامه های بین دانشگاهی و ملی در قالب ارائه طرح های پیشنهادی به دفتر امور فرهنگی وزارت علوم تحقیقات و فناوری است .در وزارت علوم تحقیقات و فناوری که محل و مأمن حضور فرهیختگان کشور می باشد،جایگاه و نقش پژوهشی به عنوان مبنای برنامه ریزی واتخاذ تصمیم بر همگان روشن است . رکن اصلی این نهادراجوانان دانشجو که سرما یه های اصلی و آینده سازان کشور می باشند تشکیل می دهد.بی تردید توفیق در دستیابی به اهداف عالی و پیشرفت کشور ،مر هون جهدوجهاد و تکاپوی فکری و عملی وتلاش و سازندگی نسل جوان به ویژه دانشجویان است.از این رو وزارت علوم تحقیقات وفناوری بادرک زمانشناسانه دز تحولات جهانی در عرصه منابع نیروی انسانی داوطلب وبه منظور فعالیت های مختلف دانشجویی و افزایش انگیزه آنان و ایجاد شورونشا ط اجتماعی و کمک به توسعه وفاق وسازگاری جمعی وبه ویژه توجه به اصل تغییر نیازها وبا تآکید براصل مشتری مداری وتوانمندسازی دانشجویان در عرصه های مختلف از جمله فعالیت های ورزشی مبادرت به راه اندازی انجمن ها ،کانون ها،شوراها و نهادهای مختلف نموده است.
از جمله فعالیتهای فوق برنامه که لیست آن ازمعاونت فرهنگی وزارت علوم وتحقیقات وفناوری گرفته شده:1-کانون های فرهنگی وهنری 2-انجمن های علمی 3-تشکل های سیاسی می باشد.
تعاریف عملیاتی
فعالیتهای داوطلبانه فوق برنامه: نمره ای است که نمونه تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته فعالیتهای داوطلبانه فوق برنامه به دست می آورند
2-1-23-فعالیت های مکمل
بنابر نظر صاحب نظران آن دسته از فعالیت ها را شامل می شود که نیازمند حدی از نظارت مدرسه و متفاوت از آموزش کلاسی است. ا این حال بخش مهم یاز حیات تربیتی مدرسه را تشکیل می دهد. مانند: ورزش، گروه های دانش آموزی، روزنامه مدرسه؛ (تانژا، 1989) برخی دیگر این مفهوم را با فوق برنامه متمایز ساخته و آن را به برنامه ی رسمی ارتباط بیش تری داده اند. (رانک، 1976) به این صورت که فعالیت های مکمل در عصرها و صبح ها اجرا می شود و برخی از این فعالیت های مکما عبارت اند از:
1- مراسم مدرسه
2- دروس انتخابی
3- دوره های آموزش کوتاه مدت
2-1-24-اهمیت و ضروریت فعالیت های مکمل و فوق برنامه
عصر کنونی عصر رشد و توسعه ی روز افزون تکنولوژی و فناوری است این پیشرفت مدیون نیروی انسانی است که برای کسب دانش، علاوه بر روش تئوری به روش عملی و آزمایشگاهی اهمیت خاص داده است. امروزه حفظ مطالب از طریق تکرار وتمرین، جایگاه خود را در عرصه ی تعلیم و تربیت ازدست داده است، حفظ مطالب به صورت طوطی وار فقط ذهن شاگردان را از مطالبی که در رفع مشکلات روزمره ی آن ها نقشی ندارد پر می کند و این مطالب به مرور زمان هم از بین می رود. اما توجه به اینامر که فعالیتی که شاگردان در خارج از مدرسه انجام می دهند و مرتبط به مطالب درسی آنهاست؛ یعنی تکمیل کننده ی موضوعاتی است که معلم در کلاس تدریس می نماید، بسیار ضروری می باشد. زیرا شاگردان آن چه را که به صورت تئوری از معلم خود دریافت می کنند با راهنمایی همان مربی در خارج از محیط مدرسه آن را آزمایش و لمس می نمایند. خود این مسائل علاوه بر این که یادگیری موضوعات درسی را آسان و پایدار می نماید؛ بلکه به رفع برخی از مشکلات اساسی که بر سر راه بچه ها در محیط زندگی قرار دارند می پردازد.
بنابراین باید به شاگردان کمک کرد تا از یادگیری مطالب به صورت سطحی بپرهیزند و به فراگیری مطالبی همت گمارند که به یادگیری آن ها عمق ببخشد. توجه به فعالیت های مکمل و فوق برنامه برای عمق بخشیدن به یادگیری مطالب امری ضروری و حیاتی برای متربیان به شمار می آید. فعالیت های مکمل و فوق برنامه به شاگردان کمک می کند، آن چه را که یاد می گیرند بفهمند، علاقه و فعالیت آن ها را مضاعف می کند و هم چنین حس کنجکاوی آن ها برای درک درست و فهم دقیق مطالب شکوفا می شود. آن ها چشم بسته هیچ چیزی را قبول نمی کنند؛ بلکه آن ها را مورد نقد و بررسی قرار می دهند. شاگردانی که به فعالیت های مکمل و فوق برنامه اهمیت بیشتری میدهند و در انجام آن کوشا هستند، رشد قوه ی قضاوت آن ها که یکی از اهداف مهم تعلیم و تربیت است بالا می رود و بهتر می توانند به تجزیه و تحلیل وترکیب مطالب بپردازند، آن ها بهتر به درک ارتباط اجزای یک شی ء یا یک مسئله و درک ارتباط بین اجزا به صورت کل می پردازند. یعنی آن ها کل را بیش از مجموع اجزا درک می کنند، متربیان راه هایی بر اثر این فعالیت ها می توانند انتخاب کنند که در آن ها خلاقیت و نوآوری وجود دارد و آن ها می توانند به این نوآوری و خلاقیت برسند.
بنابراین اگر می خواهیم دانش آموزی نو آور، خلاق فعال داشته باشیم باید به فعالیت های مکمل و فوق برنامه توجه خاص نماییم. واقعیت این امر در کشورهایی که فعالیت های مکمل و فوق برنامه را اجرا نموده اند کاملاً مشهود و نمایان است. در این فعالیت ها دانش آموزان را با مشکل یا مسئله مواجه می کنیم و به عنوان راهنمای آن ها سعی می نماییم که خود آن ها این مشکل را حل نمایند. زمانی که شاگردان، خود با مشکل درگیرند و خود آن ها به جمع آوری اطلاعات می پردازند و راه حل های متفاوتی ارائه میدهند و راه حل ها را یکی یکی به آزمایش می گذارند و نتیجه گیری می کنند، آن چه را که مشاهده ولمس می کنند به صورت عمیق و پایدار در ذهن آن ها باقی خوااهد ماند این افراد در برابر دیگر مشکلات دچار مشکل نمی شوند؛ زیرا می دانند که مشکلات و مسائل قابل حل هستند و فقط سعی و کوشش درست شکل گشای آن هاست. آن ها در تمام زمینه ها و مراحل زندگی فردی کوشا و پر تحرک بار می آیند و سعی می کنند در برابر مشکلات تسلیم نشوند؛ بلکه به چاره جویی بپردازند. این شاگردان در آینده اگر نتوانند دردانشگاه ادامه ی تحصیل بدهند یا اینکه در اداره دولتی استخدام نشوند، ولی در زندگی روزانه ی خود می توانند به کار ببرند و موانع را از سر راه بردارند.
2-1-25-اهداف فعالیت های مکمل و فوق برنامه
ـ توجه به دیدگاه مدرسه محوری و سیاست عدم تمرکز در تهیه و تدوین، فعالیت ها در برنامه ریزی درسی،تعمق بخشیدن به فرایند یاددهی و یادگیری در زندگی دانش آموزان ، دستیابی به الگوهای کاربردی به منظور تکمیل محتوای برنامه های رسمی و تقویت آن را مورد تاکید قرار می دهد.
ـ توجه به غنی سازی برنامه های درسی و اوقات فراغت دانش آموزان که آن چه را که یاد می گیرند در محیط زندگی خود بکار ببرند.
ـ کمک به شاگردان برای رشد شخصیتی همه جانبه ای یعنی رشد در زمینه های اجتماعی، عاطفی،اقتصادی،ایمانی،اخلاقی و... که به شکوفا کردن و به فعالیت رساند استعدادهای بالقوه دانش آموزان کمک می کند.
ـ کمک به شاگردان برای رسیدن به نوآوری و خلاقیت در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی روزمره ی خود.
2-1-26-تعاریف فعالیت های مکمل و فوق برنامه
2-1-27-فعالیت مکمل
فعالیت مکمل فعالیتی است که بر مبنای محتوای دروس یک موضوع درسی نظیر فارسی،علوم تجربی، تعلیمات دینی و... طراحی می باشد. هدف فعالیت مکمل عمق بخشیدن به یادگیری دانش آموزان و ایجاد فرصت برای اندیشیدن درباره ی مفاهیم و تمرین مهارت هاست.
2-1-28-فعالیت کمک برنامه و مکمل
به آن دسته از فعالیت های دانش آموزان که نیازمند حدی از نظارت و سرپرستی از ناحیه مدیریت آموزشگاه و متفاوت از آموزشی و پرورشی کلاسی است، اطلاق می شود. ولی با این حال بخش مهمی از نظارت تربیتی مدرسه است مانند ورزش کردن، روزنامه دیواری و...).
2-1-29-فعالیت فوق برنامه ی درسی
فعالیت فوق برنامه ،فعالیتی است که به منظور حفظ انگیزه و ایجاد چالش در یادگیرنده به منظور تجربه در فضای آزاد و در عین حال مبتنی بر مسئله محوری طراحی می شود و ممکن است با موضوع درسی هم مرتبط باشند.
دامنه ی فعالیت های فوق برنامه از مدرسه تا فضای بیرون از مدرسه(جامعه) است. فعالیت های فوق برنامه را معلم طراحی نمی کند اما معلم می تواند به عنوان عامل اصلی و محوری در طراحی فعالیت های فوق برنامه درسی پذیرفته شود.
2-1-30-ماهیت فلسفی فعالیت های مکمل و فوق برنامه
وقتی که از بعد فلسفی به فعالیت های مکمل و فوق برنامه نگاه می کنیم این سوال پیش می آید که چرا از فعالیت های مکمل و فوق برنامه باید استفاده کنیم و چگونه ما می توانیم از این طریق به یادگیری شاگردان عمق ببخشم. نگاه فلسفی به فعالیت های مکمل و فوق برنامه امری مهم به نظر می رسد، زیرا فلسفه از زندگی انسان جدانیست و هیچ انسان سالمی نمی تواند بدون دید فلسفی باشد و هر فعالیتی که می خواهیم انجام دهیم توجه به بعد فلسفی آن ما را در انجام دادن آن به طور صحیح، بهتر و مفیدتر هدایت می کند، داشتن بینش فلسفی برای هر فردی که می خواهد زندگی کند، لازم و ضروری است، به خصوص برای فردی که می خواهد در زندگی از شیوه های جدیدی برای آسایش و سعادت خود استفاده کند یا بهتر اینکه او می خواهد به یک تفکر خلاق برسد، عده ی زیادی از افراد جامعه فعالیت های زیادی را انجام می دهند، اما چون به بعد فلسفی آن توجه خاص ندارند به جای موفقیت با شکست مواجه می شوند.
بنابراین اگر می خواهیم دانش آموزانی را که سرمایه ی یک کشور هستند به انجام فعالیت ترغیب و تشویق کنیم، باید آن ها را از چرایی و چگونگی انجام آن فعالیت آگاه نماییم؛زیرا آگاهی، بینش و بصیرت کافی از فعالیت ها می تواند منشاخلاقیت و نوآوری شود. بهتر است از فعالیت های مکمل شروع کنیم چرا فعالیت های مکمل لازم و ضروری است؟ همه ی مربیان تعلیم و تربیت بر این عقیده هستند که برنامه ی درسی قسمت مهم تعلیم و تربیت است. اگر ما می خواهیم برنامه ی درسی غنی و کارآمدی داشته باشیم باید اهداف ، محتوا، روشهای تدریس، ارزشیابی و سازمان دادن آن با واقعیتهای علمی روز باشد.
امروزه تعلیم و تربیت فقط در مدرسه خلاصه نمی شود، بلکه گامی فراتر نهاده است؛یعنی محیط زندگی که محل مناسبی برای یادگیری شاگردان می باشد را مورد توجه قرار داده، در صورتی که برنامه ی درسی که تهیه و تدوین شده اگر دانش آموزان را ترغیب و تشویق به انجام فعالیت در بیرون از مدرسه مکند یا به طور کلی باعث غنای یادگیری شاگردان در مورد موضوع مورد نظر به اندازه ی کافی نشود استفادهاز فعالیت های مکمل در حل این مشکل کارآمد است.
گرچه برنامه ی درسی هر قدر جامع و تازه باشد، باز هم محدودیت و نقص خواهد داشت؛زیرا ثابت و تغییر ناپذیر است. بنابراین برنامه های مکمل می تواند این کمبود و نارسایی برنامه درسی را جبران و کامل سازد. بدین ترتیب که نوجوان در فعالیت هایی شرکت می کند که در برنامه ی درسی رسمی، وقت کافی برای انجام دادن آن ها وجود ندارد و غالباً این گونه فعالیت ها برای دانش آموزان سودمند است؛مثلاً برای کمک به یادگیری درس زبان خارجی می توان با ترتیب دادن نمایش هایی که با آن زبان اجرا می شوند، فعالیت های خارج از کلاس درس انجام داد یا به تشکیل گروه های هنری و تحقیقی به فعالیت هنری و فکری و علمی دانش آموزان کمک کرد.
در برنامه های درسی(رسمی)زمان، یک متغیر مهم است به عنوان مثال زمان مورد نظر در یادگیری کودکان، نوجوانان یا جوانان و بزرگسالان می تواند متفاوت باشد؛آن ها در یک زمان معین از قدرت یادگیری متفاوتی برخوردارند در جایی که فراگیران، نوجوانان هستند 45 تا 60 دقیقه را ترجیح می دهند. نیل ویلبین(1968) با استفاده از یک تحقیق در مورد کارآموزان دریافته اند که نتایج حاصل از 5 جلسه ی یک ساعته در 5 روز متوالی،به طرز قابل ملاحظه ای بهتر از 10 جلسه ی کوتاه مدت نیم ساعته بوده است. اما به طور کلی بزرگسالان در طول زمان بیش تری حوصله ی یادگیری دارند، ولی کودکان زودتر خسته می شوند. با این حال بهترین زمان جلسات آموزش برای کودکان بین 30 تا 40 دقیقه، نوجوانان و جوانان 40 تا 60 دقیقه و بزرگ سالان 60تا 90 دقیقه است.
بنابراین برای بهتر شدن یادگیری دانش آموزان فرصت هایی خارج از مدرسه با اختیار خود و مبتنی بر موضوع درس فراهم شود تا آن ها بتوانند استعدادهای بالقوه ی خود را به طور صحیح و موفقیت آمیز به بالفعل در آوردند، زیرا محیط مدرسه برای یادگیری کافی نیست.
سوال دومی که به ذهن ما می رسد این است که چرا از فعالیت های فوق برنامه باید استفاده نمود. اگر به موارد ذیل به طور دقیق ومنطقی نگاه کنیم می بینیم که همه ی آن ها در سایه ی فعالیت های مکمل و فوق برنامه شکوفا می شوند.
1- پر کردن اوقات فراغت شاگردان؛
2- شناسایی استعدادهای خاص دانش آموزان؛
3- حل مسائل و مشکلات زندگی توسط شاگردان؛
4- شناخت محیط اطراف خود و قابلیت های آن؛
یکی از مسائل مهمی که ذهن همه ی متخصصین تعلیم و تربیت را به خود مشغول نموده است طرز به سر بردن شاگردان در زمان بیرون از مدرسه است، که فعالیت های فوق برنامه در انجام این امر مهم نقش بسیار اساسی ایفا می کنند و هم چنین تنوع در این نوع فعالیت ها باعث استقبال هر چه بیش تر شاگردان برای انجام فعالیت ها می باشد. ارتباط صحیح بین مدرسه و محیط زندگی جهت عمق بخشیدن به یادگیری شاگردان، حل مشکلات زندگی، خلاقیت آن ها نقش ارزنده ای دارد و برای موثر بودن هر چه بیش تر این ارتباط، استفاده از فعالیت های فوق برنامه ضروری به نظر می رسد.
نقش دیگر فعالیت های فوق برنامه کمک به مربیان برای شناسایی کودکان خلاق است. ما از طریق این فعالیت ها می توانیم کودکان و نوجوانان را شناسایی کنیم و به استعداد آن ها پی ببریم و زمینه ی رشد هر چه بیش تر استعدادهای آن ها فراهم کنیم. این امر علاوه بر فعالیت های علمی در فعالیت های ورزشی و هنری کاملاً قابل مشاهده است و اگر دقیق تر به مسئله نگاه کنیم می بینیم اغلب افتخارات ملی که نوجوانان و جوانان ما آفریده اند، فعالیت های فوق برنامه منشأ ترقی و پیشرفت آن ها بوده است.
مسئله ی دیگر این است که اگر نوجوانان از طریق فعالیت های فوق برنامه به درجات بالای خلاقیتی و علمی نرسند، ولی در حل مشکلات زندگی روزمره حتماً موثر و مفید واقع خواهند شد. آن ها می توانند از طریق این فعالیت ها حتی برای خود شغل پیدا کنند؛ زیرا آن ها از طریق کشف استعداد خود می توانند به این مرحله از ترقی برسند که بتوانند تشخیص دهند برای چه کاری ساخته شده اند؛ یعنی در انتخاب و انجام چه شغلی در آینده موفق هستند، به دنبال آن بروند و از زمان موجود حداکثر استفاده را ببرند.
نکته ی پایانی این که فعالیت های فوق برنامه در شناخت محیط زندگی بسیار حائز اهمیت هستند. نوجوانان از طریق این فعالیت ها می توانند بهتر محل زندگی خود را بشناسند. از طریق این فعالیت ها می توانند از نوع صنایع دستی، میراث فرهنگی، موقعیت جغرافیایی و .... شهر خود آگاه شوند و برای بهتر شدن آن ها روشهای جدیدی ارائه بدهند. بنابراین فعالیت های فوق برنامه ما را اهمیت دادن و توجه کردن به میراث فرهنگی و ارزش های جامعه یاری می کنند، که این امر بسیار مهم است، زیرا افتخار نصیب ملتی است که بر میراث فرهنگی خود بیفزاید و نه درست رد به سینه آن ها بگذارد و بلکه افراد جامعه ی خود را از ارزش های رایج در جامعه آگاه کند، که این امر خود مانع تهاجم فرهنگی بیگانگان به جامعه می باشد و از یک طرف جامعه از ایستایی خارج می شود و از طرف دیگر پویا می گردد. زیرا ما نه میراث فرهنگی را به طور کلی فراموش نی کنیم و نه چشم بسته آن ها را قبول می کنیم، بلکه آن ها را مورد تصفیه و پالایش قرار می دهیم و آن چه منطبق بر واقعیت است و در آسایش و سعادت فکری و معنوی افراد جامعه موثر می باشد را مورد توجه عمیق قرار می دهیم.
2-1-30-فعالیت های مکمل و فوق برنامه از دیدگاه فلاسفه ی تعلیم و تربیت
2-1-30-1-دیدگاه ویلیام جیمز
او یک یاز فیلسوفان و روان شناسان آمریکایی بود که از بنیان گذاران مکتب پراگماتیسم به شمار می آید. جیمز معتقد بود: که فکر درست آن است که به موفقیت ما در زندی منجر شود و ایمان و اعتقاد صحیح آن است که به تحقیق یافتن هدف های ما در جهان و زندگی کنونی منتهی شود. بنابراین افکار و عقاید ما در ذات خود مطلوب نیستند، بلکه مانند وسایلی به شمار می روند که هدف های ما را در دنیای واقعی تحقیق می بخشند به عقیده ی این فیلسوف علامت حق این است که اعتقاد به آن در زندگی عملی ما بهتر و مفیدتر از انکارش باشد.
ویلیام جیمز و دیگر پراگماتیسم ها همگی بر این امر معتقد بودند که دانش آموز باید دائم در وضع فعال قرار گیرد و نباید از آن ها انتظار داشت که عقاید و نتایج اندیشه های مردم را بپذیرند. باید از او خواست که خود وضع یک محقق را پیدا کند و به کشف حقیقت بپردازد، بیندیشد و شخصاً خود تجربه کند تا بتواند با مشکلات زندگی مواجه شود و از عهده ی حل آن ها برآید. آموزش و پرورش چیزی نیست که کودک باید آن را بشناسد، بلکه باید او را تحریک و ترغیب کند تا خود از نتیجهی فعالیت های ذهنی و تجربی خود آگاه شود و شناخت حقیقی، شناختی نیست که از کتاب ها به دست آید؛ بلکه نیروی مواجهه با اوضاع و احوال تازه می باشد. بدین ترتیب، پراگماتیسم عمل را بر تفکر انتزاعی مقدم می شمارد. یادگیری زندگی، اساس پراگماتیسم است. معلمی را تمجدید می کند که کور کورانه به کتاب ها اعتماد نمی کند؛ بلکه معتقد است کودک از راه فعالیت شخصی بیش تر از روش تلقین یاد می گیرد. پراگماتیسم علاوه بر این که به تدریس عملی اهمیت می دهد هم چنین خواستار این است که کودک در اوضاع و احوالی قرار گیرد که خود در نتیجه ی کوشش به حقیقت برسد.
پراگماتیسم بهترین روش تدریس را روشی می داند که کودک را با مشکلات و مسائل عملی در زندگی مواجه کند تا خود درباره ی آن ها بیندیشد و برای حل آن ها بکوشد.
2-1-30-2-دیدگاه اسپنسر
اسپنسر فعالیت های اساسی زندگی بشر را بیان می کند و برنامه ی درسی خود را برمبنای این فعالیت ها و اهمیت آن ها برای بقای زندگی به ترتیب زیر فهرست بندی می کند.
1- فعالیت هایی که به طور مستقیم در بقای انسان تاثیر دارد.
2- فعالیت هایی که به وسیله ی تامین نیازها و لوازم زندگی به طور غیر مستقیم در بقای انسان تاثیر می گذارد.
3- فعالیت هایی که به پرورش و بار آوردن فرزندان مربوط است.
4- فعالیت هایی که به حفظ و نگه داری روابط مطلوب اجتماعی و سیاسی مربوط می شود.
5- فعالیت هایی که با چگونگی استفاده از اوقات فراغت، ذوق و سلیقه و پرورش آن ها ارتباط دارد .
2-1-30-3-دیدگاه ادوارد کلاپارد
کلاپارد بر فعالیت کودک در امر تعلیم و تربیت تأکید می کرد و عقیده داشت که انجام فعالیت باید تحمیلی نباشد، بلکه خود شاگرد تمایل داشته باشد. او عقیده داشت، مدرسه باید فعال باشد، یعنی فعالیت کودک را تجهیز کند، بیش تر باید آزمایشگاه باشد تا محل وعظ و خطابه. برای نیل به این هدف مدرسه می تواند به طور قابل ملاحظه ای از بازی که فعالیت کودک را به حد کافی تحریک می نماید استفاده کند و مدرسه، هم چنین باید کار و کوشش را دوست داشتنی گرداند.
تعلیم و تربیت عملی باید با این فکر خو بگیرد، که بحث در اتاق های در بسته نخواهند توانست بهبودهای واقعاً رضایت بخش را در مدارس ما وارد سازد
بنابراین نقش فعالیت کودکان و نوجوانان در خود شکوفایی و رشد خلاقیت آن ها مهم است، زیرا مربی تنها نمی تواند در یادگیری شاگردان موفق باشد، خود شاگردان و نوع فعالیت هایی که انجام می دهند، بسیار مهم است.
2-1-30-4-دیدگاه ژان ژاک روسو
ژان ژاک روسو معتقد بود که ما وقتی چیزی را یاد می گیریم که در زندگی روزمره خود با آن سروکار داریم. برای تحصیل باید اوضاع طبیعی فراهم نماییم، زیرا اگر ما طبیعی عمل کنیم بهتر یاد می گیریم. ما در صورتی فیلسوف می شویم که طبیعت را در خود منعکس سازیم و تأکید می گردد که کودکان از راه کار کردن یاد می گیرند ».
از دیدگاه ژان ژاک روسو می فهمیم که فعالیت هایی موفقیت آمیز است که به حل مشکلات زندگی افراد جامعه منجر شود، زیرا اگر تعلیم و تربیت را در مدرسه خلاصه کنیم، نتیجهبخش نخواهد بود.
2-1-30-5-دیدگاه کمینوس
کمینوس معتقد بود که تعلیم و تربیت صحیح باید از خانه به مدرسه انتقال یابد محصلان را باید به گروه هایی تقسیم کرد و به آنان درس داد و می گفت: تعلیم باید برای زندگی باشد نه فقط برای یک شغل به خصوص. او دانش را امری فطری نمی دانست و می گفت: برای کسب آن باید از طریق تجارت وارد شد. او هم چنین یاد گیرنده را عمل کننده می دانست او معتقد بود آموزش و پرورش باید عملی باشد نه گفت و گویی. آموزش و پرورش حقیقی ودرست کم تر پنداری و بیش تر کرداری است.
کمینوس به این امر توجه داشت که معلم در تدریس خود از حقایق و اشیایی که وجود خارجی دارند استفاده کند، نه اینکه به کتاب درسی متوسل شود و اگر به خود اشیاء دست رسی نداشته باشد باید تصویر یا شکل و یا نمونه ی قالبی آن ها را مورد استفاده قرار دهد. این دانشمند به معلم توصیه می کند هر چه را که می خواهید به آن عمل کنید به وسیله ی عمل آن را بیاموزید .
2-1-30-6-نظریه ی هربارت
هربارت می گوید آموزش باید اول، محسوس و یا قابل تجسم باشد. دوم، دائمی یا پیوسته باشد. سوم، ارتقاء دهنده یا بالا برنده باشد. چهارم، در حوزه ی واقعیت با کاربرد حقیقت کشف شده در مورد فعالیت فعال باشد . از گفته های هربارت می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش وقتی قابل تجسم است که فرد آن چه را که می خواهد یاد بگیرد در محیط خارج از مدرسه در اجتماعی که زندگی می کند، ببیند و لمس کند، زیرا او آموزش صحیح را امری دائمی و مبتنی بر واقعیت عینی می داند. بنابراین ارتباط بین مدرسه و جامعه برای یک آموزش غنی و صحیح بسیار لازم است. تکیه بر کتاب و موضوع درسی در محدوده ی مدرسه نمی تواند آموزش مبتنی بر واقعیت و قابل لمس را برای شاگردان فراهم کند. هربارت برای تدریس، پنج مرحله را پیشنهاد می کند که شامل مراحل: 1) آماده سازی، 2) عرضه کردن، 3) مرحله ی ارتباط، 4) مرحله ی تنظیم و 5) مرحله ی کاربرد مطلب در خارج از محیط مدرسه می باشد .
2-1-30-7-نظریه ی جان دیویی
اعتقاد جان دیویی به روش حل مسئله خود یکی از مهم ترین دلائلی است که اهمیت فعالیت های خارج از مدرسه را برای یادگیری عمیق و پایدار مشخ می نماید. در روش حل مسئله دانش آموز باید با مسئله بر خورد نماید و به جمع آوری اطلاعات در زمینه ی مسئله ی مورد نظر بپردازد و به ارائه ی راه حل های مختلف همت گمارد و راه حل های ارائه شده را مورد ارزیابی و آزمایش قرار دهد و به نتیجه گیری بپردازد. در این روش مسئله یا مشکل ممکن است در مدرسه یا در محیط زندگی باشد و دانش آموزان با آن برخورد نمایند. آن ها باید اجتماعی زندگی کنند و به جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه ی کتب مختلف، تجربه ی خود و پرسش از دیگران به دست آورند و با توجه به موقعیت هایی که برایشان پیش آمده به ارائه راه حل های مختلف بپردازند تا با آزمایش کردن راه حل ها به نتیجه گیری صحیح و قابل فهمی برسند. او معتقد بود برای زندگی مستمر ودر حال پیشرفت یک جامعه، باید تمایلات و افکار نونهالان را پرورد. برای حصول این مقصود هیچ گاه نباید، عقاید و عواطف و دانستنی ها را مستقیماً به آنان انتقالداد؛ بلکه باید به وسیله ی محیط کودک، این امر را برآورد؛ مقصود از محیط کودک مجموع اوضاع و شرایطی است که در فعالیت خاص او تأثیر می کند . (کرمی، 1388: 26-12)
پیشرفت تحصیلی از جمله موضوعاتی است که از ابعاد تربیتی، روان شناسی،به آن بسیار پرداخته شده است . ﻳﺎﻓﺘـﻪهـﺎی تحقیقات ﻣﺘﻌـﺪد ﻧـﺸﺎن دادﻩ اﺳــﺖ كه ﭘﻴــﺸﺮﻓﺖ تحصیلی ﻧــﻪ ﺗﻨــﻬﺎ از ﺳــﺎﺧﺘﺎرهای داﻧــﺶ و ﻓﺮاﻳﻨــﺪهای ﭘــﺮدازش اﻃﻼﻋــﺎت ﺗــﺄثر ﻣــﻲﭘــﺬﻳﺮد ﺑﻠﻜــﻪ ﺑــﻪ ﻋﻮاﻣــﻞ اﻧﮕﻴﺰﺷــﻲ از جمله ﺑﺎورهــﺎ، ﻧﮕــﺮشهــﺎ و ارزشهــﺎ ﻧﻴــﺰ ﻣﺮﺑــﻮط ﻣــﻲﺷــﻮد (ﺑــﺴﺎﻧﺖ، ١٩٩۵).
ﻧﮕﺮش از ﺳﺎزﻩهاﻳﻲ اﺳﺖ که ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ زﻣﻴﻨﻪی ﻣﻮرد اﺳـﺘﻔﺎدﻩی ﺁن، ﺗﻌـﺎرﻳﻒ ﻣﺘﻔـﺎوﺗﻲ دارد. درﺣﻮزﻩی روانﺷﻨﺎﺳﻲ و ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴـﺖ، ﻧﮕـﺮش، درﺑﺮ گیرنده ی اﺑﻌﺎد ﺷﻨﺎﺧﱵ، ارزﺷﻲ، ﻋﺎﻃﻔﻲ و کنشی اﺳﺖ. ﺑﻌﺪ ﺷﻨﺎﺧﱵ ﺑـﻪ داﺷـﱳ ﺑﺎورهـﺎ ﻳـﺎ ﻋﻘﺎﻳـﺪﺁﮔﺎهاﻧﻪ اﺷﺎرﻩ دارد؛ ﺑﻌﺪ ارزﺷﻲ ﺑـﻪ ﻣﺜﺒـﺖ ﻳـﺎ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﻮدن ﺟﻬﺖگیری ﻋﺎﻃﻔﻲ ﻓﺮد ﻣﻌﻄﻮف اﺳـﺖ؛ ﺑﻌـﺪﻋﺎﻃﻔﻲ ﺑﻪ زﻣﻴﻨﻪی هیجانی و اﺣﺴﺎﺳﻲ ﻓﺮد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪﻣﻮﺿﻮع ﻣـﻮردﻧﻈﺮ اﺷـﺎرﻩ دارد و ﺑﻌـﺪ کنشی ﺑـﺮﺟﻬﺖﮔیری ﺑﺮای انجام دادن ﻳﻚ رﻓﺘﺎر وﻳـﮋﻩ تاکید می کند (رﺑﺮ و رﺑﺮ، ٢٠٠١).
از آنجایی که نگرش افراد نسبت به مسایل، دارای اهمیت زیادی می باشد و در واقع نگرش زمینه ساز انجام فعالیت و نحوه ی انجام فعالیت می باشد، پس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر مستقیم داشته و یکی از عوامل مهم در رضایت تحصیلی دانش آموزان می باشد. به لحاظ اهمیتی که نگرش ها در زندگی افراد دارند، برخی از صاحب نظران تا آنجا پیش می روند که موضوع اصلی روان شناسی اجتماعی را نگرش می دانند وآن را علم مطالعه نگرش های افراد تعریف می کنند. آگاه بودن از نگرشهای افراد می تواند دارای اهمیت زیادی باشد .نگرش دانش آموزان به رشته تحصیلی می تواند اثرات متفاوتی مانند پیشرفت ویا افت را در پی داشته باشد. اگر نگرش های مردم را بدانیم می توانیم رفتار آنها را پیش بینی کنیم و بر رفتار آنها کنترل داشته باشیم واین موضوع دارای اهمیت بسیاری می باشد زیرا از یک طرف درک رفتار اجتماعی را میسر می نماید و از طرف دیگر امکان تغییر دادن نگرشهای افراد با طبع تغییر رفتار آنها (کریمی، 1385).
2-1-31-پیشرفت تحصیلی
پیشرفت تحصیلی و مسایل مربوط به آن یکی از دغدغه های اصلی نظام آموزش و پرورش کشورهاست، چرا که مسئولین و تصمیم گیرندگان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در سراسر دنیا توسعه و پیشرفت جامعه شان را در توسعه و پیشرفت نظام آموزشی می دانند و این توسعه و پیشرفت از طریق پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدرسه و کلاس درس عملیاتی می گردد. با وجود این بررسی انجام شده در مورد وضعیت تحصیلی دانش آموزان در سراسر دنیا حاکی از آن است که عدم دستیابی معلمان و دانش آموزان به اهداف آموزش و پرورش (افت تحصیلی) همچنان یکی از چالشهای جدی نظام آموزشی کشورهاست. این معضل نسبتاً گسترده در سطح دنیا در ایران از وخامت بیشتری برخوردار است. به طوریکه با نگاهی گذرا به نتایج و آمار منتشر شده آموزش و پرورش در سال تحصیلی 86-1385 مشخص شد که تعداد 148016 نفر دانش آموز دوره ی ابتدایی و تعداد 31443 نفر از دانش آموز دوره راهنمایی مردود شده اند. (وزارت آموزش و پرورش، 1385).
"بدون شک در دنیای پیشرفته امروزی یکی از علایم موفقیت فرد، پیشرفت تحصیلی می باشد که بدون آن توسعه و ترقی هیچ کشوری امکان پذیر نخواهد بود. ترقی هر کشوری رابطه مستقیم با پیشرفت علوم و دانش و تکنولوژی آن کشور دارد و پیشرفت علمی نیز حاصل نمی شود مگر اینکه افراد خلاق تربیت شده باشند، پیشرفت تحصیلی ضمن اینکه در توسعه و آبادانی کشور مؤثر است در سطوح عالی منجر به یافتن شغل و موقعیت مناسب و در نتیجه درآمد کافی می شود. دانش آموزان و دانشجویان که از موقعیتهای تحصیلی برخوردارند، خانواده و جامعه با دیده ی احترام به آنان می نگرند. در جامعه با روحیه و نشاط بیشتری حضور خواهند یافت و در کنار اینها از هزینه های گزافی که از افت تحصیلی برآموزش و پرورش تحمیل می شود، کاسته خواهند شد. دستیابی به بهره وری و بهبود کیفیت نظام آموزشی را می توان اثر گذار ترین عامل در توسعه کشور ها دانست. تجارب کشورهای پیشرفته ای چون ژاپن در زمینه توسعه همه جانبه نیز حکایت از سرمایه گذاری بر روی منابع آموزشی و انسانی دارد. در راستای دستیابی به این اهداف بهبود کیفیت موقعیت تحصیلی از جمله اهداف اساسی برنامه های آموزشی است. در حالی که امروزه افت تحصیلی یکی از نگرانی های خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت است. از جمله موضوعات مورد علاقه صاحب نظران علوم تربیتی یافتن شرایط و امکانات لازم و موثر در جهت تحصیلی موفق و پیشرفت تحصیلی است. اما عدم موفقیت در تحصیل زمینه ساز مشکلات فردی و اجتماعی و انحراف از دستیابی به اهداف سیستم آموزش است. محققین عوامل مختلفی را در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دخیل دانسته اند. اما با توجه به تفاوت های فرهنگی و تغییرات سریع عوامل در طول زمان نمی توان به عنوان یک قانون عمومی و کلی، علل خاصی را برای جوامع مطرح نمود. زیرا قوانین بافت فرهنگی و نسبت جامعه، نگرش مردم به تحصیلات، سطح درآمد والدین و غیره، همه از عواملی هستند که به طور اخص در یک جامعه بر شکست یا موفقیت تحصیلی تأثیر می گذارند. منابع موجود نشان می دهد که آموزش به طور کلی تحت تأثیر پنج عامل فراگیر آموزش گر، برنامه، تجهیزات و محیط آموزشی است که هر یک از عوامل مذکور دارای ویژگی هایی است که می توانند در پیشرفت تحصیلی و یادگیری تأثیرات متفاوتی داشته باشند" (سیف، 1368).
هر فرد جهت ورود به اجتماع و در نتیجه رویارویی با موقعیت های گوناگون و افراد مختلف (از نظر فرهنگی، اقتصادی) به پاره ای از ابزار مجهز شده است، این ابزارهای فردی را می توان ساختارهای روانی فرد دانست که می توانند او را در مقابله با رویدادهای زندگی یاری رسانند، این ساختارهای روانی به طور متقابل تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند خانواده، اجتماع، گروه همسالان و غیره قرار دارد از سویی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. به همین دلیل محققان همواره به تأثیرات این مولفه های روانی بر جنبه های گوناگون زندگی افراد توجه بسیاری کرده اند که از این میان به تأثیر این مؤلفه ها بر عملکرد شغلی، تحصیلی و اجتماعی اشاره کرد (ویلسون ، 2007).
“در این میان پیشرفت تحصیلی بیشتر از سایر متغیرها مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. زیرا به نظر می رسد آنچه می تواند یک فرد، خانواده در نهایت یک کشور را در مسیر پیشرفت، بیش از همه یاری دهد، بهره مندی از افرادی است که نه تنها دارای سلامت روانی مناسبی هستند، بلکه در امر آموزش نیز تحصیلات خود را با موفقیت پشت سر گذاشته اند، آگاهی از جنبه های روانی دانش آموزان می تواند همانند یک ابزار کمک آموزشی قدرتمند عمل کند. برای نمونه فهمیدن این نکته که دانش آموز در شرایطی خاص چگونه رفتار می کند، می تواند منجر به افزایش تأثیرگذاری ابزارهای آموزشی و همچنین روش های آموزشی معلم و سیستم آموزشی و پرورش و در نهایت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گردد."( ادری،2006).
2-1-32-عوامل مهم تاثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی
مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مسأله پیچیده ای است که چرا که پیشرفت، عنصری چند بعدی است و به گونه ای ظریف به رشد جسمی اجتماعی، شناختی و عاطفی دانش آموزان مربوط است. در گذشته بسیاری از پژوهشگران بروی تأثیر توانایی های ذهني و شناختی بر پیشرفت تحصیلی تأکید می کردند. پیاژه ها با تبیین تحول ذهن با این فرض که فرایند تفکر در نوجوانی و بزرگسالی به لحاظ کیفی با فرایند تفکر در دوران کودکی تفاوت دارد و نیز با تأکید بر ساختار تفکر و نه محتوای آن، جریان رشد شناختی را در طی چهار مرحله (حسی- حرکتی – پیش عملیاتی، عملیاتی عینی و عملیات صوری) تبیین می کند که ترتیب عبور از این مراحل برای همه افراد یکسان است. پژوهش ها نشان می دهند که بین رشد شناختی، و پیشرفت در مدرسه رابطه وجود دارد. به این صورت که دانش آموزان دارای رشد ذهنی بالاتر از پیشرفت بهتری در مدرسه بر خوردارند. اما دانش آموزانی که از لحاظ رشد شناختی در مرحله عینی قرار دارند، تنها 30 درصد از مفاهیم سطح عملیات عینی را درک می کنند و تقریباً قادر به درک هیچ یک از مفاهیم انتزاعی نیازمند به استدلال صوری نیستند. پژوهشهای بسیار دیگری نشان داده اند که هوش و سطح توانایی دانش آموزان در پیش بینی موفقیت تحصیلی در مدرسه از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. اما به مرور زمان مشخص شد که هر چند توانایی های ذهنی و شناختی تا اندازه ای با پیشرفت تحصیلی رابطه دارند و تا حدود زیادی پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند، اما تنها کلید پیش بینی موفقیت تحصیلی نیستند (گریگرسون ،2002).
به همین دلیل محققان در سالهای اخیر متوجه یک سری از عوامل غیرشناختی شده اند که می توانند در پیشرفت تحصیلی و به طور کلی موفقیت مؤثر باشند. این محققان در تبیین اهمیت عوامل غیرشناختی در موفقیت به نتایج قابل ملاحظه ای دست یافته اند و نشان داده اند که چنانچه این اندازه های غیرشناختی را برای پیش بینی موفقیت به اندازه های هوش شناختی اضافه کنیم، پیش بینی موفقیت تحصیلی به طور معناداری و با احتمال بیشتری امکان پذیر می شود تا اینکه تنها از اندازه های توانایی هوش شناختی استفاده کنیم(هارتویس،2002).
رویکرد یادگیری به عنوان یکی از منابع تفاوت فردی در عملکرد تحصیلی، با توانایی فرد رابطه ندارد و شیوه ترجیحی فرد را در مطالعه و یادگیری مطلب نشان می دهد. بالغ بر 30 سال است که محققان به مطالعه رویکردهای یادگیری در یادگیرندگان تمایل نشان می دهند. (داف ، 2004) .در مدل بیگز هماهنگ با مدل فرایند- بازده دانیکن و بیدلی (1974) سه مولفه در کلاس درس مورد توجه قرار می گیرند. پیش زمینه به آن مولفه هایی اشاره دارد که قبل از وقوع یادگیری حضور دارند. فرایند شامل آن دسته از فرایندهایی است که ضمن یادگیری حضور دارند و در نهایت بازده به نتایج بعد از یادگیری اشاره دارد. با توجه به این مدل، سه رویکرد یادگیری از یکدیگر قابل تمایز هستند. رویکرد سطحی که در بردارنده تولید مجدد مطالب آموزش داده شده به منظور دستیابی به حداقل مقتضیات است. رویکرد عمیق که شامل درک واقعی مطالب یادگرفته شده است و رویکرد پیشرفت مدار که در آن به استفاده از راهبردهایی تأکید می شود که نمره فرد را به حداکثر ممکن می رساند، که در نتایج مطالعات مختلف، بر وجود رابطه مثبت بین رویکرد یادگیری عمیق و پیشرفت تحصیلی تأکید شده است (توفان، 1389). در تحقیقات اخیر تأکید شده است که عوامل شخصیتی، به ویژه در سطح بالاتر تحصیلات رسمی در پیش بینی عملکرد تحصیلی و پیشرفت نقش بسزایی ایفا می کنند، علاوه براین در تعدادی از مطالعات نشان داده شده است که رابطه بین هوش روان سنجی و پیشرفت تحصیلی، به ویژه در محیط های دانشگاهی به مراتب کمتر از اندازه مورد انتظار است. براین اساس به نظر می رسد که با کمتر بودن توان پیش بینی کننده مقیاس های مربوط به توانایی های شناختی در سطوح بالاتر تحصیلات رسمی بر سهم متغیرهای شخصیتی افزوده می شود. فارنهام (2003) در بررسی رابطه بین صفات شخصیت و عملکرد تحصیلی دریافتند که عامل های شخصیتی 17-10 درصد واریانس عملکرد را تبیین می کنند. برای نمونه نتایج مطالعه دفرویت (1996) از یک طرف وجود رابطه منفی و معنادار بین روان رنجور خوبی و پیشرفت تحصیلی و از طرف دیگر وجود رابطه مثبت وظیفه شناسی و پذیرش با پیشرفت تحصیلی را نشان دادند (ماتسون،1972) .
برخی از روانشناسان، عملکرد تحصیلی را وابسته به بافت در نظر گرفته اند، برای مثال، مدل بافت بر نقش با اهمیت متغیرهایی برون فردی، روشهای آموزش، برنامه درسی و روشهای ارزشیابی تأکید می کنند. برهمین اساس برخی از محققان به منظور تبیین عملکرد تحصیلی بر نقش متغیرهای اجتماعی – اقتصادی یادگیرندگان به عنوان یک متغیر برون فردی دیگر تأکید می کنند پژوهش های انجام شده توسط محققان دیگر نشان داده است که پیشرفت تحصیلی از تعامل بین متغیرهای موقعیتی مانند برنامه روشهای آموزشی، شرایط عاطفی و نیز محیط تحصیلی، نگرش نسبت به مسایل آموزش و انگیزه پیشرفت فراگیران تأثیر می پذیرد. ترکیب دو دسته از انگیزه های پیشرفت (درونی و بیرونی)، رفتار و فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان را جهت می دهد(شریفی، 1385).
پژوهش های جوشوا (2004) نشان داد که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه را می توان براساس خود پنداره و نگرشی دانش آموزان به فعالیتهای تحصیلی پیش بینی کرد(پارکر ، 1999). پژوهش های بس (2004) حاکی از آن است که نگرش مثبت دانش آموزان نسبت به دروس آموزشگاهی بر پیشرفت تحصیلی آنان در این درسها تأثیر مثبت می گذارد. علاوه بر نگرش دانش آموز نسبت به مدرسه، نگرش او نسبت به توانایی و شایستگی خود در انجام دادن تکالیف درسی، اغلب با انگیزه و پیشرفت و عملکرد تحصیلی بهتر همراه است. چنانکه پژوهشهای گسترده بندورا (1997) در این زمینه شواهدی را مطرح می سازد که نشان می دهد خود توانایی انگیزه، دانش آموز را برای تلاش در راه پیشرفت تحصیلی بر می انگیزد. این متغیر نه تنها در پیشرفت تحصیلی بلکه در موفقیت زندگی نیز نقش مهمی را ایفا می کند. مهارت ها و توانایی های هیجانی و اجتماعی که تحت عنوان هوش هیجانی مشهورند، از جمله پیش بینی کننده های قوی پیشرفت تحصیلی هستند. هوش هیجانی یک سری از توانایی ها و مهارتهای غیرشناختی است. (برای مثال: توانایی کنترل احساسات و هیجانات در خود و دیگران، پذیرائی دیدگاه سایر افراد و کنترل روابط اجتماعی) که توانایی فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد (باراون، 1997). تحقیقات انجام شده در مورد ارتباط هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی به طور کلی بیانگر نقش معنادارهوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی است (پارکر ، 2004، سالوی،2004، الیاسی ، 1383، شات 1998، بار اون 1997و استوارت، 1996). در یک رویکرد مهم تأثیر فرآیندهای محیط خانوادگی بر پیشرفت تحصیلی مطرح است. پژوهش هایی که براساس این رویکرد انجام شده، حاکی از رابطه میان سبک فرزند پروری و عملکرد تحصیلی است، کودکانی که در خانواده های قاطع پرورش می یابند، نمره پیشرفت تحصیلی بالاتری را در مقایسه با فرزندان سایر سبک های خانوادگی کسب می کنند (استرنبرگ، 1989) .
یک سری پژوهش ما هم بر پایه رویکردی است که بیانگر رابطه میان مهارت خود گردانی دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنهاست. دانش آموزان که از مهارت خود گردانی بیشتری برخوردارند، پیشرفت تحصیلی بالاتری را نشان می دهند (لان ، 1993) .
به طور کلی عواملی که بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارند را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
الف. عوامل فیزیولوژیکی: این عوامل شامل متغیرهای بدنی و فیزیکی یاد گیرنده از جمله سوء تغذیه و سلامت جسمانی می شود.
ب. عوامل روانشناختی: این عوامل شامل متغیرهای روانشناختی از جمله هوش، استعداد، خلاقیت خودپنداره، عزت نفس، نگرش نسبت به مسایل آموزشی، انگیزه پیشرفت، مکان کنترل و ویژگی های شخصی دیگر می شود.
پ. عوامل محیطی: این عوامل در برگیرنده متغیرهای بیرونی شامل پایگاه اقتصادی و اجتماعی (درآمد، تحصیلات، محل زندگی) متغیرهای مربوط به خانواده (تعداد افراد خانوار، سبک فرزند پروری والدین، ارزشهای فرهنگی خانواده) و متغیرهای مربوط به محیط مدرسه (شرایط مدرسه، مدیریت مدرسه، نگرش ویژگی های معلمان، فرهنگ و جو سازمانی مدرسه) می شود (راجرز1982و اسچک ، 1994)
2-2-مطالعات انجام شده
2-2-1 مطالعات انجام شده داخلی
درپژوهشی که سازمان ملی جوانان درمورداوقات فراغت جوانان دربهار1384انجام داده است به این نتیجه رسیده اندکه عوامل ساختاری مانندمحدودیت منابع مالی وفقدان امکانات ،عوامل درون فردی ماننداضطراب وافسردگی ناراحتیهای روحی –روانی میتواندبرگذراندن اوقات فراغت تاثیرگذار باشدودردهه اخیرگرایش جوانان به استفاده ازکالاهای فرهنگی صوتی تصویری جدیدروبه افزایش است
3-(کتابی ودیگران 1383؛گنجی1382؛ناطق پوروفیروزآبادی1385وافشانی ودیگران 1388)درتحقیقی که دردانشگاه یزدواصفهان انجام دادن دینداری راازمتغیرهایی دانستندکه بامیزان سرمایه ای اجتماعی رابطه مستقیم دارند.
5-(مسعودرودباری،بهزاداصل مرز)تحقیقی تحت عنوان بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجویانه دانشگاه علوم پزشکی زاهدان وعوامل مرتبط آن ،ازاولویت پژوهشی درآموزش وازمسائل موردتوجه مدیران آموزشی دانشگاهاست.این مقاله درگامهای توسعه درآموزش پزشکی مجله مرکز مطالعات وتوسعه ای آموزشی وپزشکی دوره ای هفتم ،شماره ای دوم ،ص 1389،147،152.
1-در پژوهشی تحت عنوان اثر سرمايه اجتماعي بر تعالي سازماني در نشریه مطالعات مديريت راهبردي در سال 1389 توسط حسن زاده و مقيمي انجام شده که در این تحقیق به این موضوع میپردازد که بسياري از سازمان ها صرف نظر از اندازه و ميزان تجارت به اهميت سرمايه اجتماعي به عنوان منبع پايدار رقابت و تعالي و مبنايي براي نوآوري و تطبيق پذيري شان اعتراف دارند. موضوع اين مقاله طراحي و تبيين مدل سرمايه اجتماعي به منظور دستيابي به تعالي سازماني در شهرداري تهران مي باشد. براي متغير مستقل دو بعد دروني و بيروني شامل اعتماد، هنجار، ارزش هاي ديني، شبکه مشارکت و قانون در نظر گرفته شده است و براي متغير وابسته نه بعد در نظر گرفته شده است. اين تحقيق از نوع کاربردي بوده است و قلمرو جغرافيايي آن مناطق 22 گانه شهرداري تهران در سطوح سازماني کارشناسان، روساي ادارات، معاونين و مديران منطقه بوده است. روش تحقيق توصيفي و از نوع همبستگي است که به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي با تعداد نمونه 342 انجام گرفته است. همچنين از روش هاي تحليل همبستگي، تحليل رگرسيون، مدل معادلات ساختاري و آزمون فريدمن براي تجزيه و تحليل اطلاعات و استفاده شده است. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد که در شهرداري تهران بين سرمايه اجتماعي و تعالي سازماني رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. به عبارت واضح تر، با افزايش سرمايه اجتماعي تعالي و سرآمدي سازمان ارتقا و بهبود مي يابد.
در پژوهشی تحت عنوان اثرات متقابل و پوياي سرمايه اجتماعي و توسعه اقتصادي (در نشریه مطالعات اقتصاد بين الملل در سال 1385 توسط اکبری و موید فر انجام شده که در اين پژوهش، با استفاده از الگوهاي خود رگرسيون برداري به بررسي اثر متقابل و پوياي سرمايه اجتماعي و شاخص هاي توسعه اقتصادي در ايران و در خلال دوره زماني (1385-1368) پرداخته مي شود. براي اين منظور از سه شاخص سرمايه انساني، بهداشت و ميزان توزيع درآمد براي اندازه گيري توسعه اقتصادي استفاده شده است. براي سرمايه اجتماعي نيز از تعداد چک هاي بانکي پرمخاطره (بلامحل) به عنوان شاخصي براي نشان دادن فقدان سرمايه اجتماعي بهره گرفته شد. نتايج تجربي اين پژوهش نشان مي دهد که سطوح بالاتر سرمايه اجتماعي سبب مي شود که شاخص هاي توسعه بهبود يافته و در ادامه افزايش درجه توسعه يافتگي خود سبب بهبود و شکل گيري روابط جمعي مبتني بر اعتماد (سرمايه اجتماعي) در جامعه خواهد شد
-در پژوهشی تحت ارزيابي توزيع فضايي سرمايه اجتماعي در سطح مناطق شهري با استفاده از تکنيک Topsis و GIS- (مطالعه موردي: نواحي شهر قوچان در سال 1390 توسط اسماعیل زاده و خمر انجام شده که در این تحقیق به این موضوع میپردازد که سرمايه اجتماعي، از مقولات اجتماعي بسيار مهم است که هم چون شاخص هاي مهم اقتصادي ازجمله تورم، توليد ناخالص ملي، ميزان اشتغال و... در ميزان توسعه يافتگي کشورها نقش بزرگي را ايفا مي کند. هدف از اين مقاله، ارزيابي و تحليل توزيع فضايي سرمايه اجتماعي در سطح نواحي شهر قوچان است. روش تحقيق مطالعه حاضر، از نوع پيمايشي بوده، داده هاي اين پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي به دست آمده است. جامعه آماري، ساکنان نواحي پنجگانه قوچان مي باشند که تعداد 200 نفر انتخاب گرديدند. هم چنين براي ارزش گذاري و رتبه بندي نواحي از نظر ميزان سرمايه اجتماعي از مدل تصميم گيري (Topsis) استفاده گرديد. بر اساس تحليل صورت گرفته، نواحي پنجگانه قوچان در سه سطح برخوردار، نيمه برخوردار (متوسط) و فرو برخوردار (محروم) قرار گرفته اند. براي بررسي ميزان سرمايه اجتماعي در سطح شهر قوچان، 12 شاخص مورد بررسي از طريق مدل آنتروپي شانون وزن دهي شده و سپس از تاپسيس به عنوان روش تصميم گيري چندشاخصه اي استفاده شده و در نهايت با استفاده از نرم افزارArc GIS ، نقشه سطوح برخورداري نواحي شهر ترسيم شده است. نتيجه حاصل از بررسي انجام شده، نشان مي دهد که در ميان نواحي شهري قوچان، سه ناحيه (يک، دو و پنج) محروم با ضريب اولويت 38/0 در پايين ترين سطح برخورداري جاي گرفته اند. دومين سطح، ناحيه چهار است که داراي ضريب اولويت 53/0 است و سطح يک، ناحيه سه مي باشد که با ضريب اولويت 77/0 از لحاظ شاخص هاي مورد بررسي، بهترين وضعيت را در بين نواحي پنجگانه شهر قوچان دارا است.
در پژوهشی تحت ارزيابي نقش فرهنگ و سرمايه اجتماعي در نظام توسعه علم و فناوري کشور توسط فرقانی و حق بین انجام شده که در این تحقیق به این موضوع میپردازد که عوامل فرهنگي - اجتماعي از جمله زيرساخت هاي كليدي براي توسعه فناوري به شمار مي رود. در اين زمينه «سرمايه هاي اجتماعي» بسيار حايز اهميت هستند و در اين خصوص، پژوهش قابل توجهي در كشور صورت نگرفته و شاخص هاي مناسبي نيز تدوين نشده است. از جمله معيارهاي كليدي در اين زمينه مي توان به ميزان اعتماد به نفس، خوداتكايي، فرهنگ کارآفريني و نوآوري، برتري جويي و ميزان اهميت دادن به علم و فناوري (به عنوان عامل برتري)، کارگروهي، وجدان كاري و ... اشاره نمود. هدف اين تحقيق تبيين شاخص هاي فرهنگي و اجتماعي موثر بر توسعه علم و فناوري و ارزيابي كلي اين عوامل بر حسب اطلاعات موجود در ايران است. بدين منظور ابتدا با مرور ادبيات رويکردهاي مديريت دانش و فناوري و مدل هاي سنجش آن و تاکيد بر بعد شناختي دانش ضمني، دو دسته عوامل فرهنگي و سرمايه اجتماعي موثر در توسعه ظرفيت خلق، انتقال و جذب دانش و فناوري شناسايي و سپس شاخص هاي کليدي از طريق ارزيابي شاخص ها با معيارهاي ارزيابي انتخاب و تحليلي از وضعيت برخي از اين شاخص ها در ايران انجام شده است، در نهايت برخي توصيه هاي سياستي به منظور تقويت زيرساخت هاي فرهنگي - اجتماعي در راستاي توسعه نظام علم و فناوري کشور ارايه شده است.
-در پژوهشی تحت عنوان استقرار نظام مديريت دانش مبتني بر سرمايه اجتماعي (مطالعه موردي: واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 8 توسط رستمی و زمردیان در سال 1389 در نشریه حسابداری مدیریت انجام شده که در این تحقیق به این موضوع میپردازد که سازمان هاي عصر حاضر در يک محيط کاملا رقابتي و بسيار پويا فعاليت مي کنند که مهم ترين سرمايه آنها، کارکنان شان مي باشد. استمرار و تداوم مزيت رقابتي سازمان ها، در چنين شرايطي در داشتن کارکنان دانش گرا، خلاق و نوآور است که مي توانند با اصلاح يا تغيير آگاهانه در کارکردها و فرآيندها مزيت پايدار براي سازمان خود خلق نمايند.سيف الهي و داوري (1388) اشاره دارند که دانش، امروز در قلب اقتصاد جهان قرار دارد و مديريت دانش در کسب موفقيت سازمان ها يک امر حياتي تلقي مي شود. بنابراين استقرار آن بيش از گذشته ضرورت يافته است. عوامل متعدد و بيشماري در موفقيت استقرار مديريت دانش نقش دارند. يکي از اين عوامل سرمايه اجتماعي است. تحقيق حاضر در جامعه مورد مطالعه، يعني واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 8، از سرمايه اجتماعي که باعث به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ايفا دانش سازماني، ايجاد روابط مبتني بر اعتماد و همکاري، روح تعاون، کمک به آموزش، افزايش فعاليت هاي مرتبط با ثبات سازماني و درک مشترک مي شود، در جهت افزايش آمادگي سازماني براي استقرار مديريت دانش استفاده مي گردد. نتايج حاصل از ادبيات موضوع و يافته هاي حاصل از تحقيق ميداني، نشان مي دهد که بين سرمايه اجتماعي و عامل فرهنگ سازماني، عامل ساختار سازماني، عامل زير ساخت و عامل محتوايي تغيير که از متغيرهاي آمادگي مديريت دانش هستند، رابطه معني داري وجود دارد. در بررسي ميزان همبستگي از يک طرف نتايج مطالعه نشان مي دهد که بين وضعيت موجود پنج عامل آمادگي استقرار مديريت دانش تفاوت معني داري وجود دارد. بنابراين مي توان گفت، عوامل مرتبط با آمادگي استقرار مديريت دانش رتبه هاي يکساني ندارند، بطوريکه بيشترين آن مربوط به محتواي تغيير و کمترين آن مربوط به ساختار سازماني است.
-در پژوهشی تحت عنوان برآورد روند سرمايه اجتماعي در ايران (با استفاده از روش فازي توسط رحمان سعادت در سال 1387 در نشریه تحقیقات اقتصادی انجام شده که هدف اصلي از اين مقاله تخمين سطح سرمايه اجتماعي، روند آن در كشور و تعيين عناصر و متغيرهاي اصلي تشكيل دهنده سرمايه اجتماعي در ايران است. بدين منظور، بعد از بررسي پايه هاي نظري و تجربي سرمايه اجتماعي، با استفاده از ميزان اين سرمايه كه براي يك سال براي ايران تخمين زده شده، روند سرمايه اجتماعي استخراج شده است. براي برآورد سري زماني اين سرمايه از روش فازي استفاده شده است. نتايج بررسي ها نشان مي دهد كه سرمايه اجتماعي داراي نوسانات متعددي طي دوره مورد نظر است. اين نوسانات ناشي از مسايل سياسي، تاريخي و فرهنگي است. به طور كلي سري زماني سرمايه اجتماعي دربلند مدت روند خفيف نزولي را نشان مي دهد.
در پژوهشی تحت بررسي تاثير ابعاد سرمايه اجتماعي بر فرسودگي شغلي در پرستاران زن بيمارستان هاشمي نژاد توسط تورانی و خمر نیا در سال 1390 در نشریه پزشكي هرمزگان انجام شده که در این مقاله به این موضوع میپردازد که سرمايه اجتماعي مفهومي چند بعدي در علوم اجتماعي مي باشد که تاثير فراواني بر بسياري از حوزه هاي اجتماعي دارد. پرستاران از جمله افرادي هستند که شديدا در معرض خطر فرسودگي شغلي مي باشند. مطالعات انجام شده در زمينه فرسودگي شغلي نشان مي دهد که سرمايه اجتماعي از عوامل مهم تاثيرگذار بر فرسودگي شغلي مي باشد. اين مطالعه با هدف تعيين تاثير ابعاد سرمايه اجتماعي بر فرسودگي شغلي پرستاران زن بيمارستان هاشمي نژاد در سال 1389 انجام شد.روش کار: اين پژوهش يک مطالعه توصيفي - تحليلي بود. کليه پرستاران زن شاغل در بيمارستان هاشمي نژاد مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه معتبر بود که شامل دو پرسشنامه سرمايه اجتماعي و فرسودگي شغلي که پايايي آن توسط ماسلاج 0.90 به دست آمده است. در اين مطالعه از روشهاي آمار توصيفي، ضريب همبستگي اسپيرمن و آزمون t جهت تحليل داده ها استفاده شد.نتايج: 70 نفر از پرستاران به پرسشنامه ها پاسخ دادند. بر اساس تحليل داده ها، پرستاران زن مورد مطالعه از نظر خستگي عاطفي و مسخ شخصيت داراي فرسودگي بالا ولي از نظر عملکرد شخصي داراي فرسودگي پايين بودند. يافته ها نشان داد که از مجموع 5 مولفه سرمايه اجتماعي، دو مولفه اعتماد (P=0.007) و روحيه بخشش (P=0.02) با فرسودگي رابطه معني دار داشته و بر آن تاثيرگذار هستند.نتيجه گيري: نتايج پژوهش نشان داد که پرستاران زن شاغل در بيمارستان داراي فرسودگي شغلي بالايي بوده و سرمايه اجتماعي نيز در برخي مولفه ها بر آن تاثيرگذار است. لذا بنظر مي رسد جهت افزايش و ارتقا ابعاد سرمايه اجتماعي در پرسنل بيمارستانها که از مهمترين سازمانهاي ارايه دهنده خدمات مي باشند، تلاش گردد.
- در پژوهشی تحت عنوان بررسي تاثير سرمايه اجتماعي بر عملکرد سازمان هاي غير دولتي زنان از ديد اعضا در شهر شيراز توسط جهانگیری و شکری زاده در سال 1389 در نشریه جامعه شناسی زنان انجام شده که در این مقاله به این موضوع میپردازد که جريان تحولات اجتماعي به سوي جامعه مدني با تاسيس سازمان هاي غير دولتي همراه بوده است. جوامع امروزي زماني به توسعه دست مي يابند که همه افراد صرف نظر از جنسيت در اداره امور مشارکت داشته باشند. نظريه پردازان توسعه بر اين باورند که سازمان هاي غير دولتي مي توانند با توانمندسازي و وارد کردن زنان در پروسه تصميم گيري، مشارکت آنان را در جامعه افزايش دهند. در پژوهش انجام شده تاثير سرمايه هاي اجتماعي به عنوان متغير مستقل بر عملکرد سازمان هاي غير دولتي زنان (متغير وابسته) با توجه به فرمول ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون چند متغيره به روش گام به گام مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. جامعه آماري اين پژوهش، تشکل هاي غير دولتي زنان شيراز مي باشد و حجم نمونه 322 نفر است. نتايج نشان مي دهد که رابطه اي معني دار بين تاهل، قوميت، تحصيلات اعضا و تحصيلات همسرانشان با متغير وابسته (عملکرد سازمان) وجود ندارد، اما بين شاخص هاي سرمايه اجتماعي ساختاري و شناختي با عملکرد سازمان رابطه وجود دارد، به گونه اي که با افزايش اين نوع متغيرها، عملکرد سازمان ها نيز افزايش مي يابد
- در پژوهشی تحت بررسي تاثير سرمايه اجتماعي برون گروهي بر توسعه اقتصادي در استان هاي ايران توسط قاسمی و آذربایجانی در سال 1390 در نشریه راهبرد انجام شده که در این مقاله به این موضوع میپردازد که در سال هاي اخير بحث در مورد نتايج مثبت سرمايه اجتماعي رشد چشمگيري يافته است؛ به گونه اي که از آن به عنوان حلقه مفقوده توسعه ياد مي شود. در اين نوشتار اين باور به چالش کشيده مي شود و فرض بر اين است که سرمايه اجتماعي انواع گوناگون دارد و ممکن است که نوعي از آن تاثير منفي بر توسعه داشته باشد و نوع برون گروهي آن که به روابط مبتني بر اعتماد گروه هاي باز و نهادهاي مدني ارجاع داده مي شود، در شرايط خاصي مي تواند موجب کاهش هزينه مبادلات، اعتماد تعميم يافته و افزايش سرمايه انساني شود و در نتيجه تاثير مثبت بر روند توسعه يک کشور داشته باشد. همچنين دو مفهوم متفاوت از توسعه در ارتباط با سرمايه اجتماعي مورد بررسي قرار مي گيرد. روش تحقيق مبتني بر تحليل ثانويه است. براي تدوين سازه ها از مراکزي چون مرکز آمار ايران، مرکز پژوهش هاي بازرگاني، پيمايش ملي ارزش ها و نگرش هاي ايرانيان، معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي و برخي از تحقيقات پيشين، شاخص هاي متعددي انتخاب شدند، و با استفاده از نرم افزار AMOS و مدل معادلات ساختاري، فرضيات تحقيق مورد آزمون قرار گرفتند. جامعه آماري، کل ايران و واحد تحليل استان هاي آن است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد که رابطه منفي ميان سرمايه اجتماعي برون گروهي و توسعه وجود دارد بدين گونه که هر چه ميزان سرمايه اجتماعي برون گروهي در استان هاي کشور بيشتر باشد، ميزان توسعه اقتصادي آن استان کاهش مي يابد. اين امر در ارتباط با سازه توسعه اقتصادي نسل دوم، شدت بيشتري دارد
- در پژوهشی تحت عنوان بررسي ميزان تاثير مولفه هاي سرمايه اجتماعي در عملکرد شرکتهاي تعاوني مطالعه موردي تعاونيهاي دام و طيور در شهرستان مشهد توسط ترابی و حیدری انجام شده که اين پژوهش در سال 1387 با هدف بررسي ميزان تاثير مولفه هاي سرمايه اجتماعي بر عملکرد تعاونيهاي دام و طيور در شهرستان مشهد انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردي و روش انجام آن توصيفي - همبستگي است. جامعه آماري مورد مطالعه 550 نفر از اعضا تعاونيهاي دام و طيور در شهرستان مشهد را در برمي گيرد که از بين آنها 170 نفر بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي با انتساب متناسب انتخاب و مطالعه شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است که روايي آن با استفاده از روايي صوري و محتوايي و بر اساس نظر جمعي از استادان و صاحب نظران مربوط تاييد شد. اعتبار پرسشنامه با استفاده از محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ براي هر کدام از متغيرها بالاي 0.70 به دست آمد.نتايج حاصل از تحقيق نشان مي دهد از ميان انواع متغيرهاي وارد شده در تحليل رگرسيون جهت تبيين متغيرهاي اثرگذار بر عملکرد شرکتهاي تعاوني، متغيرهاي مستقل مشارکت اجتماعي، اعتماد اجتماعي، انسجام اجتماعي، آگاهي اجتماعي، سطح تحصيلات و سن پاسخگويان بر ميزان عملکرد شرکتهاي تعاوني اثرگذارند که 69.1 درصد عوامل موثر بر متغير عملکرد شرکتهاي تعاوني را تبيين مي كنند. از اين ميان، متغيرهاي مشارکت اجتماعي و اعتماد اجتماعي بيشترين تاثير را در عملکرد شرکتهاي تعاوني داشته اند.
-(فوکویاما1999؛کولمن 1988؛پاتنام2000) درتحقیقی که انجام دادندبه این نتیجه رسیدندآگاهی واطلاع ازمیزان سرمایه اجتماعی دانشجویان ودانستن نوع ارتباط آن با متغیرهای مختلف برای هرنوع برنامه ریزی اجتماعی وفرهنگی درباره آنان لازم است.
-(کلمن ،هافر) درتحقیقی که برروی 28هزاردانش آموزآمریکایی انجام دادنداین چنین نتیجه گیری کردندکه سرمایه اجتماعی درخانواده دانش آموزان واجتماعتشان منجربه کاهش تعدادمواردترک تحصیل درمدارس کاتولیک نسبت به نرخ بالای آن درمدارس دولتی شده است.
منابع و مآخذ
منابع فارسی:
-آبکار،علیرضا(1388)جایگاه فعالیتهای جسمانی دراوقات فراغت دانشجویان.مرکزاطلاعات علمی جهاددانشگاهی.
- ابرکرامبی، نیکلاس؛ هیل، استفان؛ ترنر، برایان اس(1367) فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه ی حسن پویان، تهران : انتشارات چاپخش.
- اجتهادي مصطفي، سرمايه اجتماعي، پژوهشنامه علوم انساني بهار 1386، ويژه نامه جامعه شناسي:74، 1-12.
- اميري، ميثم و رحماني، تيمور، بررسي آثار سرمايه اجتماعي درون و برون گروهي بر رشد اقتصادي استانهاي ايران، دو فصلنامه علمي- پژوهشي جستارهاي اقتصادي، سال سوم، شماره ششم، پاييز و زمستان 1385.
- ايمان محمدتقي، مرادي گل مراد، حسيني رودباركي سكينه، بررسي تطبيقي سرمايه اجتماعي و سلامت رواني دانشجويان غير بومي دانشگاههاي تهران و شيراز، فصلنامه رفاه اجتماعي ، 1387، 8، شماره 30 و31، 143-169.
پاتنام،رابرت(1384)، جامعه برخوردار- سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی. به کوشش کیان تاجبخش ،تهران انتشارات شیرازه
- باستاني سوسن؛ بررسي سرمايه اجتماعي شبكه در 10 محله تهران: بررسي جايگاه روابط محلي در شبكه هاي اجتماعي، مجله مطالعات اجتماعي ايران ، 1387، 4، پياپي 4- ويژه نامه شهر و محله، 55-74.
- بورديو، پير( ۱۳۸۴ )، شكلهاي سرمايه، گردآورنده كيان تاجبخش، ترجمه افشين خاكبا ز و حسن پويان، انتشارات شيرازه، تهران.
- پاتنام، رابرت( ۱۳۸۰ )، دموكراسي و سنتهاي مدني، ترجمه محمدتقي دلفروز، انتشارات روزنامه سلام، تهران.
- پاتنام، رابرت و... ( ۱۳۸۴ )سرمايه اجتماعي، اعتماد، دموکراسي و توسعه، گردآورنده کيان تاجبخش، ترجمه افشين خاکباز و حسن پويان، انتشارات شيرازه، تهران.
- تاجبخش، کيان ( ۱۳۸۲)، سرمايه اجتماعي و مشارکت در شوراها در استان فارس،معاونت امور اجتماعي و شوراهاي وزارت کشور.
- توسلی، غلامعباس(1384):سرمایه ی اجتماعی، ثروت نامرئی، نشریه حیات نو اقتصادی
-تمسکی هرسینی,لیلا(1391), مطالعه وضعيت سرمايه اجتماعي در دانشجويان دانشگاه کردستان و ارتباط آن با پيشرفت تحصيلي دانشجويان(پایان نامه کارشناسی ارشد), دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه کردستان
- چلبي مسعود،موسوي سيدمحسن،بررسي جامعه شناختي عوامل موثر بر شادماني در سطوح خرد و كلان، جامعه شناسي ايران،1387،9،شماره 1 و2، 34
- خواجه دادي اشكان، شريفيان ثاني مريم، شياني مليحه،كريملو مسعود، رابطه سرمايه اجتماعي و سلامت مادران، رفاه اجتماعي پاييز و زمستان1387، دوره 8، شماره 49، 83-102.
- دادگر يداله، نجفي محمدباقر؛ سرمايه اجتماعي و بازتوليد آن در عصر پيامبر اسلام، اقتصاد اسلامي زمستان 1385، دوره 6، شماره 60، 13-38.
-رفیع پور،فرامرز؛(1377):"آناتومی جامعه :مقدمه ای برجامعه شناسی کاربردی "،نشردانشگاه تهران
- راش، مایکل(1383) جامعه و سیاست(مقدمه ای بر جامعه شناسی سیاسی) ترجمه ی: منوچهر صبوری، چاپ سوم، تهران : انتشارات سمت.
- زاهدي محمدجواد،شياني مليحه،علي پور پروين،رابطه سرمايه اجتماعي با رفاه اجتماعي،فصلنامه رفاه اجتماعي،سال 1388،دوره 9،شماره32،105
-سیف، علیاکبر(1372)؛ سنجش و اندازهگیری و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، چ8، تهران: انتشارات آگاه.
- ساروخانی، باقر ( 1370 ) درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی ، چاپ اول ، تهران : سازمان انتشارات کیهان.
- سعادت،رحمان( 1386) برآورد روند سرمايه اجتماعي در ايران (با استفاده از روش فازي)، سايت جهاددانشگاهي.
- سوري، علي(1384)، « سرمايه اجتماعي و عملكرد اقتصادي »، مجله تحقيقات اقتصادي، شماره69، 87- 108.
- سياهپوش امير،فرا تحليل مطالعات سرمايه اجتماعي در ايران،راهبرد فرهنگ،پاييز 1387، دوره اول، شماره 3، 99-124.
- شارعپور، محمود(1379) سرمايه اجتماعي در حال فرسايش است،كتاب ماه علوم اجتماعي، مهر و آبان ماه، صص 15- 17.
-عبداللهی ،محمدومیرطاهرموسوی (1386)."سرمایه اجتماعی در ایران؛وضعیت موجود،دورنمای آینده وامکان شناسی گذار".رفاه اجتماعی ،سال ششم ،شماره 25 :233-195.
-غضنفری,شهربانو(1390) بررسي رابطه سرمايه اجتماعي خانواده بر انگيزه پيشرفت و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دختر ( مطالعه موردي : دانش آموزان دختر سال سوم دبيرستان هاي شهر ساري ) (پایان نامه کارشناسی ارشد), دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی - دانشگاه پیام نور استان تهران
- عليوردي نيا، اكبر؛ شارعپور، محمود و مهدي ورمزيار(1387) سرمايه اجتماعي خانواده و بزهكاري، پژوهش زنان، دورة 2، شماره6، 132-107.
-فوکویاما، فرانسیس،( 1379 ).پایان نظم(سرمایۀ اجتماعی و حفظ آن) ، ترجمۀ توسلی، غلامعباس، تهران: انتشارات جامعۀ ایرانیان.
- فداكار داوراني محمدمهدي، قنات و سرمايه اجتماعي، برنامه ريزي رفاه و توسعه اجتماعي زمستان 1388، دوره 1، شماره 1، 149-179
- فوكوياما، فرانسيس ( ۱۳۷۹ )، پايان نظم سرمايه اجتماعي و حفظ آ ن، ترجمه غلامعباس توسلي ، جامعه ايرانيان، تهران.
-قطبی کریمی,فاطمه(1391) بررسي رابطه مشارکت دانشجويان دانشگاه خوارزمي( تربيت معلم ) در فعاليتهاي فوق برنامه با پيشرفت تحصيلي و ارائه شاخصهاي پيشنهادي الگو براي برنامه مطلوب(پایان نامه کارشناسی ارشد), دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
-کرمی,رمضان(1388),کارآمدی فعالیت های مکمل و فوق برنامه بر یادگیری,تهران,انتشارات انجمن اولیا و مربیان
- کلمن ، جيمز ( ۱۳۷۷ )، بنيادهاي نظريه اجتماعي، ترجمه منوچهر صبوري، نشر ني، تهران.
-کتابی ،محمودودیگران (1383)."دین سرمایه اجتماعی وتوسعه اجتماعی ،فرهنگی ".مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان –جلد 17 ،شماره 2: 192-169.
- كواراسوس، ويليام سي(1345)بزهكاري نوجوانان مسئلهاي براي دنياي مدرن، ترجمه: جعفر نجفيزند، تهران: نشر سازمان يونسكو ،چاپ اول.
- ماجدي سيدمسعود، لهسايي زاده عبدالعلي، بررسي رابطه بين متغيرهاي زمينه اي، سرمايه اجتماعي و رضايت از كيفيت زندگي: مطالعه موردي در روستاهاي استان فارس، فصلنامه روستا و توسعه، 1385، 9، شماره 4، 91-135.
- مهدی زاده علی،حسینی سید مهدی،(1388)،روش تحقیق در علوم انسانی،چاپ دوم،تهران،انتشارات یکان.
- موحد مجد، مجید(1382) مشارکت سیاسی زنان و عوامل مؤثر بر آن، مطالعات زنان، سال اول، شماره ی دوم، زمستان 1382،22-3
- ناطق پور محمدجواد،فيروزآبادي سيداحمد، شكل گيري سرمايه اجتماعي و فرا تحليل عوامل موثر بر آن،نامه علوم اجتماعي، 1385،پياپي 28، 160
- نصراصفهاني، علي،انصاري، محمداسماعيل،شائمي برزكي علي،آقاحسيني حسيني، بررسي تحمل و مدارا به عنوان يکي از اجزاي سرمايه اجتماعي با تکيه بر ديدگاه سعدي، فصلنامه Top of Formمطالعات ملي، 1388، دوره 10، شماره 4، 40.
- نوده فراهانی،قاسم،1388، قانون نظام صنفی ،چاپ ششم،تهران،انتشارات اوستا فراهانی.
منابع لاتین
- Bourdieu, P. 1986, The forms of capital, in: J.G. Richardson (ed.): Handbook for Theory and Research for the Sociology of Education, pp. 241 – 258
- Coleman, J. S., 1990, Social capital in the creation of human capital, American Journal of Sociology, 94, S95-S120
- Flora, C.B. and J.L. Flora. 1995. The Past and Future: Social Contract, Social Policy and Social Capital. In Increasing Understanding of Public Problems and Policies, edited by S.A. Halbrook and C.E. Merry, pp. 53-64. Oak Brook, Illinois: Farm Foundation.
- Kawachi, I., Kenneedy, B.P., 1997, Health and social cohesion: why care about income inequality / British Medical Journal 314, 1037-1040
-Baker WE. (1990), “Market networks and corporate behavior”,Am. J. , Social, No: 96, PP:589 -625
-Beugelsdijk, Sjoerd;, Smulders, Sjak (2003), Bridging and Bonding Social Capital: which type is good for economic growth?, ERSA.
-Fukuyama, Francis (1999), “Social Capital and Civil society ”, IMF conferences on second Generation Reforms, www.IMF.com \base\Prepared for delivery at IMF \social capital and civil society. Htm.
-Inglehart, Ronald (1997), Modernization and post modernization: Cultural, Economic and Political change in 41 societies, Princeton: Princeton university pres.
- Stone, Wendy (2001")Measuring Social Capital: Towards a Theoretically Informed Measurement Framework for Researching Social Capital in Family and Community Life. " Australian Institute of Family Studies Research, Paper No. 24
-Lin, Nan (2001) Social Capital: Theory of Social Capital and action, Cambridge: Cambridge University Press.
-Turner, Jonathan H.(2003) The Structure of Sociological Theory (7th Ed.), University of California, Riverside, U.S.A: Wadsworth, a division of Thompson Learning Inc.
- Adler, P. W. (1999). "Social Capital: The Good, The Bad, and The Ugly". Management Meeting in Chicago.- Cappelli, P. (2002)" Social Capital and Retraining", university of Pennsylvania, Philadelphia.- Coleman, J. S. (1990). "Fundations of Social Theory", Combridge, MA: Harvard University Press, Belknap Press.- Francis Fukuyama. "Social Capita And Cicil Society", conference on second Generation Rerform. 1999.- Leana, C. R. & Van Burren, H. J. (1999), "Organizational Social Capital and Employment Proactives", Academy of management reviews.- Seibert, S. Kraimer. M; Linden, Robert. (2001). "A Social Capital Theory of Career Success". Academy of Management Journal, Vol. 44. No2
. Brooks, Kita & Muyia Nafukho, Fredrick, (2006), Human resource -development, social capital, emotional intelligence: Any link ..., Journal of European Industrial Training; vol, 30; ABI/INFORM Global, pg117.Sabatini, Fabio, 2005, Does Social Capital Improve Labor Productivity -in Small and Medium Enterprises, forthcoming International Journal of Management and Decision Making, December. Pg1-29.Greve, Arent & Benassi, Mario, (2003), Exploring the -contributions of human and social capital to productivity, Hawaii International Conference On System Sciences, January 5-8, , Hilton Waikoloa Village, Big Island, Hawaii.Bourdieu, P. (1986), The forms of capital, Handbook of Theory and -Research for the Sociology of Education, New York: Greenwood Press: 241-258.-Aspin, Liam, (2004), Social Capital and Productivity, Teaching and Learning Research