صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق هویت فرهنگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق هویت فرهنگی (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

عنوان: بررسی وضعیت پایبندی به هویت فرهنگی اعضای شبکه اجتماعی فیس بوک با مطالعه موردی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه تهران Contents TOC \o "1-3" \h \z \u پیشگفتار: PAGEREF _Toc16754722 \h 26-1- تعریف نظری برخي مفاهیم PAGEREF _Toc16754723 \h 4هویت فرهنگی: PAGEREF _Toc16754724 \h 4فصل دوم بررسی ادبیات نظری پژوهش PAGEREF _Toc16754725 \h 5مقدمه PAGEREF _Toc16754726 \h 5گفتار اول‏:‏ مبانی نظری پژوهش PAGEREF _Toc16754727 \h 61-1-2- فرهنگ PAGEREF _Toc16754728 \h 62-1-2- هویت PAGEREF _Toc16754729 \h 73-1-2- هویت فرهنگی PAGEREF _Toc16754730 \h 84-1-2- ابعاد هویت فرهنگی: PAGEREF _Toc16754731 \h 9گفتار دوم: بررسی پژوهش های پیشین PAGEREF _Toc16754732 \h 101-3-2- پژوهش‌هاي پيشين خارجي PAGEREF _Toc16754733 \h 102-3-2- پژوهش‏های پیشین داخلی PAGEREF _Toc16754734 \h 133-3-2- نقد محقق به پژوهش‏هاي پيشين داخلي و خارجي PAGEREF _Toc16754735 \h 20گفتار چهارم : نظریه ها و چارچوب نظری PAGEREF _Toc16754736 \h 221-4-2- نظریه بازنمایی: PAGEREF _Toc16754737 \h 222-4-2- مفهوم هویت و فرهنگ در نظریه بازنمایی هال: PAGEREF _Toc16754738 \h 243-4-2- مکتب ساخت- کارکرد: PAGEREF _Toc16754739 \h 284-4-2- مفهوم كاركرد PAGEREF _Toc16754740 \h 295-4-2- ساختار گرایی PAGEREF _Toc16754741 \h 296-4-2- مفاهيم و اصول ساخت گرايي PAGEREF _Toc16754742 \h 307-4-2- نظریه ساخت گرایی و کارکردگرایی ساختاری PAGEREF _Toc16754743 \h 308-4-2- مفهوم هویت در دیدگاه گیدنز: PAGEREF _Toc16754744 \h 329-4-2- نظریه حوزه عمومی هابرماس PAGEREF _Toc16754745 \h 3510-4-2- چارچوب نظری PAGEREF _Toc16754746 \h 37فهرست منابع PAGEREF _Toc16754747 \h 41 پیشگفتار: انقلاب اجتماعی ارتباطات علاوه بر افزایش رسانه هاي ارتباط جمعی و فناوری های نوین ارتباطی، دگرگونی فرهنگ، اعتقادات و رفتارهای اجتماعی را نیز به ارمغان داشته است و بیش از پیش ارتباطاتِ انسانی و اجتماعی را متکی به فضای مجازی کرده است. رسانه های ارتباط جمعی نقش بسیار موثری در شکل گیری هویت افراد جامعه ایفا می کنند. یکی از مهمترین این فناوری های نوین ارتباطی شبکه های اجتماعی مجازی است. شبکه های اجتماعی، امروزه به یکی از ارکان جدایی ناپذیر زندگی ما، حداقل در بعد مجازی آن تبدیل شده است و تصور دنیای وب بدون حضور پررنگ این پدیده همه گیر، تقریبا غیر ممکن است. بسیاری از کاربران اینترنت، بیشتر فعالیت های خود از جمله مرور اخبار، دریافت اطلاعات و پرداختن به سرگرمی ها را از طریق شبکه های اجتماعی انجام می دهند و اینترنت برای آنها، معادلی بجز شبکه های اجتماعی ندارد. با رشد استفاده از ابزارهای ارتباط جمعی در ایران، نگرانی هایی در مورد فضای نسبتا باز حاکم بر آنها و تقابل احتمالی این فضا با بنیانهای و مولفه های سازنده هویت فرهنگی مطرح می شود. شبکه های اجتماعی هم مثل سایر فناوری های وارداتی دیگر هنجارها و ناهنجاری های خاص خود را دارند شبکه های اجتماعی مجازی و شکل گیری روابط فرهنگی و اجتماعی در قالب آن ، در عین حال که ابزار مفیدی برای كسب و تبادل اطلاعات و نیز فضای برای بروز و نشان دادن هویت فرهنگی اعضای آن است می‌توانند مخرب نیز باشند؛ به بيان ديگر، شبکه های اجتماعی ابزار قدرتمندی است که هم می‌تواند باعث فساد و عدم پایبندی به ارزشها و هنجارهای جامعه گردد و هم ابزار آموزش، تعلیم و رشد علمی، فرهنگی و اجتماعیِ دانشجویان را فراهم آورد. با توجه به استقبال گسترده کاربران اینترنتی به ویژه دانشجویان از شبکه های اجتماعی، بررسی مسائل پیرامون این شبکه ها و نیز برنامه ریزی برای بهره برداری از امکانات شبکه های اجتماعی ضروری می باشد. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است به بررسی وضعیت پایبندی به هویت فرهنگی اعضای شبکه اجتماعی فیس بوک با مطالعه موردی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های علوم انسانی دانشگاه تهران در قالب پنج بخش پرداخته شود. 6-1- تعریف نظری برخي مفاهیم فرهنگ: فرهنگ عبارت است از مجموعه پیچیده ای از علوم، دانش، هنر، افکار و اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم و سنت ها و به طور خلاصه، کلیه آموخته ها و عادت هایی که انسان در حکم مهمترین عناصر جامعه اخذ می کند. هویت: اسم عربي و به معناي تشخص است. همين معنا بين متكلمين مشهور است( لغتنامه دهخد ا(. هویت فرایند پاسخگویی آگاهانه هرفرد به یک دسته سوالات در مورد خودش است؛ از گذشته اش که او چه کسی است، کجا بود، چه بود، چه هست و به چه قبیله، نژاد یا ملت تعلق دارد، منشا ابتدایی و اصلی اش کجاست و در تمدن جهان چه نقشی داشته است(باوند،1377). هویت فرهنگی: هویت فرهنگی احساس تعلق و همبستگی به جامعه وفرهنگ آن است. به گونه اي که در رفتار اعضاء تأثیر گذارد و این رفتار درمقابل هنجارها و ارزشهاي جامعه، احساس تعهد وتکلیف کند و در امور مختلف آن مشارکت جوید. انتظارات جامعه را از خود پاسخ دهد و در مواقع بحرانی سرنوشت جامعه و غلبه بر بحران براي اومهم باشد(علیخانی،201:1383). شبکه اجتماعی: شبکه‏های اجتماعی از گروه‏هایی عموماً فردی یا سازمانی تشکیل شده که از طریق یک یا چند نوع از وابستگی‏ها به هم متصل‏اند و در بستر یک جامعه اطلاعاتی پیچیده، کارکرد مؤثر شبکه همگرا را تصویر می‏کنند و موفقیت و محبوبیت روزافزون آنها به دلیل داشتن رنگ و بوی اجتماعی است. فيس‏بوك: يك سايت اجتماعي است كه توسط سازنده جوان خود مارك زاكربرگ در چهارم فوريه سال 2004 راه‏اندازي شد. اين سايت هم‏اكنون از نظر تعداد كاربران عضو و نيز از نظر كارشناسان در زمينه سايت‏هاي اجتماعي، برتر از ماي اسپيس و امثال آن و در حقيقت در زمينه كاري خود، سايت شماره 1 جهان محسوب مي‏شود. فصل دوم بررسی ادبیات نظری پژوهش مقدمه فصل دوم پژوهش حاضر، به بررسی ادبیات نظری پژوهش می‏پردازد. این فصل خود به چهارگفتار تفکیک شده است. ابتدا درگفتار اول، به طرح مبحث فرهنگ، هویت و هویت فرهنگی و نیز ابعاد مختلف آن پرداخته شده است تا خواننده به یک شناخت اجمالی از مفهوم هویت فرهنگی برسد. در گفتار دوم، مبانی نظری پژوهش مورد بحث قرار گرفته است که مبحث شبكه‏هاي اجتماعي را از زوایای مختلف و با عناوینی همچون: تاریخچه شکل‏گیری و ‏تحول شبكه‏هاي اجتماعي در ‏جهان، ایران و شبكه‏هاي اجتماعي مجازی، آشنایی با رسانه های اجتماعی و شبکه های اجتماعی، ویژگی ها، کارکرد و انواع رسانه های اجتماعی و در نهایت به معرفی فیس بوک پرداخته شده است تا خواننده به ذهنیتی از شبکه های اجتماعی و به ویژه فیس بوک دست پیدا کند. در گفتارسوم ، به بررسی پژوهش‏های پیشین پیرامون موضوع درخارج از کشور و ایران ‏پرداخته می‏شود. در نهایت، در گفتار چهارم، مبانی و چارچوب نظری پژوهش آورده می‏شود. گفتار اول‏:‏ مبانی نظری پژوهش 1-1-2- فرهنگ درباره فرهنگ تعاریف متفاوت و گوناگونی آمده است؛ اما می توان به دو تعریف زیر اشاره کرد: فرهنگ عبارت است از مجموعه پیچیده ای از علوم، دانش، هنر، افکار و اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم و سنت ها و به طور خلاصه، کلیه آموخته های و عادت هایی که انسان در حکم مهمترین عناصر جامعه اخذ می کند. و در تعریف دیگر، فرهنگ را شیوه زندگی برخاسته از اندیشه(عقل نظری) و نظام ارزشی(عقل عملی) نیز تعریف کرده اند. لذا این فرهنگ چند لایه دارد. لایه اول و عمیق ترین لایه هر فرهنگ، لایه معرفتی یا جهان بینی آن است که از سنخ تفکر، باور و اندیشه است. لایه دوم، لایه ارزشهاست که برآمده از لایه اول است، یعنی الگوهای داوری و قضاوت از خوبی، بدی، زشتی وزیبایی. لایه سوم، الگوهای رفتاری، هنجارها و قالب های رفتاری است. یعنی قالب هایی که در نهادهای گوناگون شکل می گیرند. نهادهایی چون خانواده، مدرسه، آموزش و پرورش، اقتصاد و اوضاع دین و سیاست. لایه چهارم، نمادها هستند که هم کلامی اند و هم غیرکلامی اند؛ به معنای دیگر، هم نوشتاری است و هم زبان گفتاری و حرکات و عادات رفتاری، هنر، موسیقی و طراحی را نیز در بر می گیرد (افروغ، 1382: 84) پس فرهنگ، لایه ها، سطوح و ابعادی دارد که آرمان ها و اهداف در عمیق ترین لایه آن قرار دارند؛ شناخت انسان از خود و جهان و معرفت او از هستی و تصویری که از آغاز و انجام خود دارد، در مرکز این لایه واقع شده است. این شناخت می تواند هویت دینی، اساطیری، معنوی، دنیوی، توحیدی و یا الحادی داشته باشند. همچنین شناخت مزبور، به لحاظ روش شناختی می تواند و حیانی، شهودی، عقلانی و حسی باشد (پارسانیا، 1385 :8 ). 2-1-2- هویت هویت یک عنصر مبارز در افراد است. حال باید بدانیم عناصر تشکیل دهنده هویت چیست و آیا این عناصر ذهنی هستند و یا داراي نمود عینی و خارجی؟ همچنین آیا عناصر ثابتی هستند مثل سرزمین، دین یا اسطوره و یا متغیریند. مثل فناوري، وقایع و حوادث تاریخ ساز و...؟ و نیز آیا این عناصر اکتسابی هستند نظیر علوم وفنون، هنر و یا موروثی مثل میراث هاي فرهنگی مادي و معنوي؟ هویت می تواند به وسیله عوامل مختلفی به وجود بیاید. مثلاً جنگ ها و حوادث ناگوار که در یک جامعه رخ می دهد. می تواند در سرنوشت جامعه و نسل هاي آینده آن سرزمین دخیل باشد و فرهنگ هایی که از یک تمدن یا جامعه به تمدن و یا جامعه دیگري وارد می شوند، می توانند هویت ساز باشند. عموماً ملت هایی که داراي فرهنگ غالب هستند با استفاده از قدرت و یا غلبه سیاسی سعی در تحمیل فرهنگ خود می نمایند که این را تهاجم فرهنگی می گویند. فرهنگ هاي مغلوب عموماً متعلق به جوامع ضعیفی هستند که از رشد لازم برخوردار نمی باشند. هویت یکی از مفاهیم پیچیده اي در حوزه علوم اجتماعی و روان شناسی است. هویت نوعی چیستی و کیستی فرد را مطرح می کند. هویت هاي مختلفی از جمله؛ هويت تاريخي، سياسي، ملي، اجتماعي، قومي، ديني، خودي و فرهنگي مطرح هستند که در این جا منظور از هویت همان هویت فرهنگی است که در حوزه هایی از قبیل فرهنگ، اجتماع، سیاست و حتی اقتصاد نقش تعیین کننده اي دارد. 3-1-2- هویت فرهنگی فرهنگ، به عنوان شناسنامه یک ملت است وهویت فرهنگی، به عنوان سند تاریخی تلاشها و خلاقیتها، افتخارات و در مجموع فراز و فرودهاي افتخارآمیز یا عبرت آموز گذشته و حال یک ملت محسوب می شود. حفظ هویت فرهنگی هر ملتی در تعامل با سایر فرهنگها، دغدغه وطن دوستانی است که از آبشخور آن فرهنگ سیراب شده اند و با لالایی آرامبخش و جان نواز مام میهن در بستر آن فرهنگ رشد و تکامل فکري و معنوي پیداکرده اند(سعیدي کیا، .(23:1385 آنچه که هر جامعه را از جوامع دیگر تمیز می دهد، خصوصیاتی است که شناسنامه فرهنگی آن جامعه به حساب می آید. مجموعه مناسك عام، سنت ها، اعياد، اسطوره ها، عرف ها، شيوه هاي معماري، تاریخ و گذشته تاریخی، وطن و سرزمین، نیاکان، باورها، زبان، عقاید، دین و اسطورههاي مذهبی، حماسه ها، هنر و ادبیات کهن، نژاد، قومیت و سنن قومی عناصري هستند که ”هویت فرهنگی“ هر جامعه را میسازند)روح الامینی، 111:1382). آنتا دیوپ انسان شناس آفریقایی، در مقالهاي در باره هویت فرهنگی مینویسد: هویت فرهنگی هر جامعه به سه عامل بستگی دارد: تاریخ، زبان و روان شناختی. گرچه اهمیت عوامل فوق در موقعیتهاي تاریخی و اجتماعی مختلف یکسان نیست با این وجود هر گاه این عوامل به طور کلی در یک ملت یا فرد وجود نداشته باشد، هویت فرهنگی آن ملت یا فرد ناقص می شود و تلفیق موزون این عوامل، یک وضعیت ایده آل است) پیام یونسکو ٥ شهریور و مهر(. 4-1-2- ابعاد هویت فرهنگی: 1-4-1-2- بعد اجتماعی: هر شخص از طریق محیط اجتماعی اي که به آن تعلق دارد، یا بدان رجوع می کند هویت خود را می سازد. جوهره بعد اجتماعی هویت فرهنگی، منوط به برقراري روابط دوستانه است و هرچه ارتباطات گسترده تر باشندموجب تقویت بعد اجتماعی هویت فرهنگی خواهد شد. 2-4-1-2- بعد تاریخی: بعد تاریخی هویت فرهنگی آگاهی مشترك افراد یک جامعه از گذشته تاریخی و احساس دلبستگی به آن و احساس هویت تاریخی و هم تاریخ پنداري است که پیونددهنده نسل هاي مختلف به یکدیگر است. 3-4-1-2- بعد جغرافیایی: محیط جغرافیایی و سرزمینی تبلور فیزیکی، عینی، ملموس و مشهود هویت فرهنگی به حساب می آیدکه ضرورتی بس عظیم است. 4-4-1-2- بعد دینی: داشتن دین و مذهب مشترك، پایبندي و وفاداري به آن، اعتقاد و تمایل به مناسک و آئین هاي مذهبی فراگیر در روند شکل دهی هویت فرهنگی بسیار مؤثر است. 5-4-1-2- بعد فرهنگی/میراث فرهنگی: مجموعه هنجارها، آداب و رسوم عام و مشترك که پایداري زیادي دارند از قبیل شیوه معماري، سنت ها، اعیاد و اسطوره ها و عرف و فرهنگ مردم، بعد فرهنگی هویت را تشکیل میدهند. 6-4-1-2- بعد زبانی: زبان و آثار ادبی نه تنها به عنوان یک محصول اجتماعی بلکه ابزار و وسیله ارتباطات در تولید و بازتولید فرهنگ و هویت است. گفتار دوم: بررسی پژوهش های پیشین 1-3-2- پژوهش‌هاي پيشين خارجي ساختار هويت در فيس‏بوك: قدرت ديجيتالي در ارتباطات كنترل شده عنوان تحقيقي است که در دانشگاه تمپل ايالات متحده و در دپارتمان جامعه‏شناسي اين دانشگاه و با روش تحليل محتوا هويت‏هاي ابراز شده در فيس‏بوك مورد بررسي قرار گرفته است. در چكيده اين تحقيق آمده است: «تحقيقات اوليه روي اظهارات آنلاين، اساساً بر ساختارهاي هويت در محيط‏هاي تخلصي آنلاين (محيط‏هايي كه در آن كاربران با نام مستعار ظاهر مي‏شوند) متمركز شده است. بيش‏تر مطالعات اخير به بررسي ويژگي‏هاي عملكرد افراد در محيط‏هاي آنلاين با جنبه تخلصي كمتر (مانند سايت‏هاي اينترنتي قرارعشقي) پرداخته و يافته‏هاي متفاوتي را گزارش كرده‏اند. مطالعه كنوني به پژوهش ساختارهاي هويتي فيس‏بوك "محيط آنلاين غير تخلص (محيطي كه در آن كاربران با نام واقعي ظاهر مي‏شوند) كه به تازگي پديد آمده است" پرداخته‏اند. براساس تحليل محتواي 63 حساب(اكانت) فيس‏بوك اين نتيجه حاصل شده است كه شخصيت‏هاي مطرح شده در اين محيط‏هاي غير تخلصي با هويت‏هاي پديد آمده در محيط‏‏هاي تخلصي تفاوت دارند و كاربران فيس‏بوك، خصوصيات خويش را به طور ضمني و مفهومي و نه صريح ابراز مي‏كنند. پريسا انصاري‏فرد در پايان‏نامه خود كه در شهريور سال 1388 در دانشگاه بيرمنگام انگلستان دفاع شده است به موضوع «تأثير شبكه‏هاي آنلاين بر زندگي مردم؛ مطالعه تجربي در ميان ايرانيان» پرداخته است. اين تحقيق براساس مروري بر ادبيات اجتماعات مجازي و كشف چگونگي تأثير اين اجتماعات آنلاين بر زندگي بشر نگاشته شده است. به واسطه ادبيات ارائه شده و نظرات متنوع و متضاد مطرح شده در اين تحقيق، موضوعات گوناگوني بحث شده است. نگارنده بر اهميت اين موضوع در رشد مباحث دانشگاهي و آكادميك تأكيد كرده است. بخش تجربي اين تحقيق به دو مرحله پيمايش آنلاين و مصاحبه تقسيم شده است. نتيجه اين مطالعات مبحثي كه به نقش مكمل شبكه‏هاي مجازي اشاره دارد را آشكار كرده است؛ بر طبق اين تحقيق، اين نظريه قابل اطلاق به جامعه ايران بوده است. در حالي كه تمامي نظريه‏هايي كه معتقدند: اشكال جديد اجتماعات مجازي سبب مي‏شود كاربران فيس‏بوك مناظرات چهره به چهره را رها كنند و به اجتماعي ايزوله تبديل شوند، درباره كاربران ايراني قابل اطلاق نبوده است - فرهنگ فضای مجازی: باید ها و نبایدها در فرهنگ اینترنتی عنوان مقاله ای است که توسط لی پی میسفادین در سال 2009 نوشته شده او در این مقاله با طرح پرسش های از قبیل آيا فضاهاي ارتباطي و اجتماعي اينترنت فرهنگ دارند؟ ويژگي‌هاي آنها چيست؟ آيا نظام‌هاي ارزشي فرهنگي ملي يا قومي برفضاي مجازي حاكم‌اند؟ هدف این مقاله را معرفي و بررسي رويكردهاي نظري اخير در خصوص توصيف و يافتن خاستگاه‌هاي يك فرهنگ مجازي می داند. همچنين، اين مقاله، به بررسي تأثير فرهنگ‌هاي (ديني، قومي، ملي و غيره) بر فرهنگ‌هاي فضاي مجازي پرداخته و چارچوب‌هاي نظري مربوط را براي تفكر در مورد فرهنگ در اينترنت ارائه مي‌دهد. حرف اين مقاله اساساً‌ آن است كه نظر به افزايش تعامل انسان با كامپيوتر و شبكه، ديگر صرف پرداختن به رابطه و تعامل انسان و ماشين كافي نيست. فناوري‌هاي ديجيتالي و كامپيوترها مي‌توانند گسترش فرهنگهاي ارتباطي در فضاي مجازي را تسهيل كرده و حتي مانع آن شوند و اين فرهنگهاي رو به رشد را مي توان در هر پژوهش جامعي كه درخصوص ارتباطات شبكه‌اي صورت مي‌گيرد مورد توجه و بررسي قرارداد. - یانگ، در مقاله ای با عنوان" رابطه حوزه های عمومی و خصوصی در سایت های شبکه های اجتماعی نمونه مورد مطالعه فیس بوک "با استفاده از روش پیمایشی به انجام این تحقیق اقدام کرده نمونه آماری این پژوهش 77 دانشجوی رشته علوم ارتباطات در دانشگاه ایندیانا استیت است. از مهمترین اهداف مطرح شده در این پژوهش این است که افراد تا چه اندازه با هویت واقعی خود در این شبکه عضو می شوند که نتیجه بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که بیش از 95 درصد کاربران اظهار داشته اند که از اسم واقعی شان در این شبکه استفاده می کنند. 2-3-2- پژوهش‏های پیشین داخلی -يونس نوري مرادآبادي در تحقیقی با عنوان "بررسي گرايش دانشجويان دانشگاه‏هاي تهران به شبكه اجتماعي فيس‏بوك و عوامل مرتبط با آن (بررسي تطبيقي ديدگاه‏هاي خبرگان رسانه وكاربران فيس‏بوك)" در سال 1391 با راهنمایی دکتر مجتبي اميري و مشاوره دکتر هادي خانيكي برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته ارتباطات در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، انجام داده است. در اين پژوهش محقق براي بررسي عميق‏تر موضوع دو گروه را از دو جامعه متفاوت (كاربران و خبرگان رسانه) با استفاده از روش پيمايش (پرسشنامه محور) به ترتيب با حجم نمونه 400 و 50 انتخاب و تحليل كرده است. نتايج تحليل داده‏ها كه بر مبناي 4 متغير اصلي (گرايش سياسي، ماهيت مخاطب، پايگاه اجتماعي- اقتصادي و اعتماد به رسانه‏هاي داخلي) صورت گرفته است، نشان داد كه متغيرهاي ميزان اعتماد به رسانه‏هاي داخلي، پايگاه اجتماعي- اقتصادي و فعال يا منفعل بودن مخاطب بر ميزان استفاده و رضامندي و در نهايت گرايش به فيس‏بوك تأثيرگذار بوده است. همچنين داده‏ها رابطه‏اي ميان نگرش سياسي و گرايش به فيس‏بوك را نشان نداده همچنين داده‏ها رابطه‏اي ميان نگرش سياسي و گرايش به فيس‏بوك را نشان نداده‏اند و اين فرضيه رد شده است. در نهايت به بررسي تطبيقي ديدگاه خبرگان با كاربران براساس ابعاد مختلف متغير وابسته پرداخته شد كه تحليل نهايي نشان داد خبرگان در ابعاد مختلف متغير وابسته ميزان استفاده و رضامندي و نقش اين ابعاد را در گرايش به فيس‏بوك را از خود كاربران بيش‏تر ارزيابي كرده‏اند. - "بررسی كاركردهای شبكه‌های اجتماعی با مطالعه موردی فیس‌بوک" عنوان پایان نامه ای است که توسط مصطفی قوانلوقاجار(1391) برای دریافت درجه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی از دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات به‌راهنمایی دکتر محمد سلطانی‌فر انجام شده است. برای پاسخ به پرسش‏های این تحقیق ، از روش پیمایش استفاده شد. بر همین اساس از میان 6237 دانشجوی دانشگاه علوم تحقیقات، از 970 نفر سوال شد كه آیا در شبكه فیس‏بوك عضو هستند یا خیر؟ بر اساس جواب‏های دانشجویان ضریب نفوذ فیس بوک 22% اندازه‏گیری شد. بدین ترتیب 212 دانشجوکه از فیس‏بوک استفاده می‏کردند، برای پر کردن پرسشنامه پاسخ مثبت دادند و پرسشنامه توسط پرسشگر به آنان داده شد. نتایج این تحقیق نشان داد میزان سرمایه اجتماعی موجود در شبکه اجتماعی فیس‏بوک کمی بیشتر از حد متوسط است. این میزان با سنجش اعتماد در شبکه اجتماعی و گویه‏های مختلف به دست آمد. با ارزیابی کلی پاسخ‏های مربوط به سرمایه اجتماعی مشخص شد که (بیش از 57 درصد) به شبكه‏ اجتماعی در حد متوسط اعتماد دارند. این تحقیق نشان داد نزدیک به 48 درصد دانشجویان یک تا نیم ساعت از وقت خود را در فیس‏بوک می‏گذرانند. براساس اعلام سایت فیس‏بوک 50 درصد از کاربران هر روز به این سایت مراجعه می‏کنند. این درحالی است که این آمار در بین دانشجویان ایرانی که استفاده‏کنندگان اصلی اینترنت در ایران را تشکیل می‏دهند، 39 درصد است. براساس آمار فیس‏بوک به طور متوسط هر کاربر 130 دوست در این شبکه دارد. این تحقیق نشان داد که اکثریت دانشجویان بین یک تا 50 دوست در فیس‏بوک دارند. این تحقیق همچنین نشان داد که اکثریت پاسخگویان (79 درصد) از نام واقعی خود در فیس‏بوک استفاده می‏کنند. همچنین 75 درصد دانشجویان از اینترنت پرسرعت برای ورود به سایت فیس‏بوک استفاده می‏کنند، اما 25 درصد نیز با استفاده از اینترنت کم‏سرعت از شبکه اجتماعی فیس‏بوک استفاده می‏کنند. - بندگی منفرد، سعیده، (1391) " تحلیل محتوای مضامین فرهنگی و اجتماعی در شبکه های اجتماعی(مورد پژوهی فیس بوک و جوانان شهرتهران)، پايان نامه ای براي دريافت درجه کارشناسي ارشد در رشته ارتباطات از دانشگاه سوره با راهنمایی دکتر محمدرضا رسولی ارائه کرده است. این پژوهش این مساله را بررسی می کند که در شبکه اجتماعی فیس بوک مضامین فرهنگی و اجتماعی به چه شکلی نمایان شده است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و روش انجام آن تحلیل محتوا است. جامعه آماری این پژوهش کلیه صفحات پروفایل و مرورگر زمان فیس بوک کاربران فارسی است که پژوهشگر با توجه به اهداف تحقیق نمونه گیری هدفمند را برگزیده و بر اساس آن 30 نفر از کاربران ایرانی فیس بوک که بین سنین 15تا29 قرار داشتند، انتخاب کرده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در جامعه مورد بررسی زنان بیشتر از مردان عضو فیس بوک هستند و بیشتر آنان دارای سن 25 سال می باشند و در ضمن افراد تحصیلکرده بیشترین قشر کاربران و مخاطبان فیس بوک را تشکیل می دهند. -"بررسي تاثيرات اينترنت در پاي‌بندي به هويت ديني و فرهنگي جوانان تهراني (نمونه مورد مطالعه جوانان منطقه 5 تهران)" عنوان پايان نامه کارشناسي ارشدی است که هديه محمدي در زمستان1389 انجام داده است، روش تحقيق به کار رفته در این پژوهش پيمايشي است. جامعه آماری این تحقیق 400 نفر از جوانان منطقه 5 است. در اين پژوهش آمده است که بين ويژگي هاي فردي از قبيل سن، وضعيت تاهل، سطح تحصيلات و ميزان پاي‌بندي به هويت فرهنگي رابطه وجود دارد، ولي بين جنسيت و وضعيت اشتغال و ميزان پاي‌بندي به هويت فرهنگي رابطه اي ديده نشد از دیگر نتایج این تحقیق می توان به رابطه برخی ویژگی های شخصی و میزان پایبندی به هویت دینی اشاره کرد که بین جنسیت، سن و میزان پایبندی به هویت دینی رابطه وجود دارد ولی بین وضعیت تاهل، سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال و میزان پایبندی به هویت دینی رابطه ای وجود ندارد. - عظيم زاده ،رضا،( 1385)"بررسي تاثير اينترنت و ماهواره بر تفاوت‌هاي فرهنگي بين جوانان و بزرگسالان در شهر بهشهر" پايان نامه ای براي دريافت درجه کارشناسي ارشد در رشته مردم شناسي از دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز ارائه نموده است. وی مساله تحقيق خود را چگونگي برخورد ما با اينترنت و ماهواره به عنوان پدیده ها ی روز جامعه می داند که بر روی جوانان(جوانان شهربهشهر) تاثیر خواهد داشت و جامعه را در مسيري جديد قرار دهد . هدف اين تحقيق اينطور بيان شده است که اينترنت به عنوان پديده هاي فرهنگي مورد توجه قرار گرفته و شناسايي تاثير آن ها بر جوانان و بزرگسالان امروزه بسيار مهم و از اهداف اين تحقيق است. اين تحقيق با توجه به اينکه در زمينه مردم شناسي است پژوهشي ژرفانگر مي‌باشد. جامعه مورد مطالعه که جوانان و بزرگسالان مي‌باشند و تعداد200 نفر از دانش‌آموزان پيش دانشگاهي دختر و پسر و تعداد 100 نفر از دبيران در سطح دبيرستان هاي بهشهر است. ابزار استفاده شده در این پژوهش مصاحبه ، مشاهده و مشاهده مشارکتي است. براي تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمده از آمار توصيفي و استنباطي بهره گرفته شده است. - علی اصغر کیا و یونس نوری مراد آبادی در مقاله ای با عنوان "عوامل مرتبط با گرایش دانشجویان به شبکه اجتماعی فیس بوک( بررسی تطبیقی دانشجویان ایران و آمریکا) در گام نخست با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی در نهایت با استفاده از روش پیمایش به بررسی تطبیقی علل گرایش و همچنین نحوه استفاده دانشجویان ایرانی و آمریکایی از شبکه اجتماعی فیس بوک می پردازد. مقوله بندی پژوهش های انجام شده نشان می دهدکه معتبرترین آنها در خصوص فیس بوک که جامعه آماری آنها دانشجویان آمریکایی بوده، حول سه محور اصلی نحوه استفاده کاربران از فیس بوک، تاثیر استفاده از آن و سنجش نگرش دانشجویان درباره فیس بوک صورت گرفته که در این میان، ایجاد روابط جدید، حفظ روابط قدیمی، جستجوی اخبار، اطلاعات وسرگرمی مهمترین دلایل عضویت دانشجویان آمریکایی در فیس بوک شناخته شد. در مرحله دوم بر مبنای مصاحبه با خبرگان، پژوهش های انجام شده و نظریه استفاده و رضایتمندی، اقدام به نیازسنجی ارتباطی دانشجویان دانشگاه های تهران در خصوص شبکه فیس بوک می شود. مهمترین نتایج قسمت دوم نشان می دهد که عواملی نظیر: اشتراک اطلاعات و اخبار، آزادی در ارتباط، جریان آزاد اطلاعات در شبکه، توانایی کنترل مخاطب بر اطلاعات شخصی و برابری اصولی در شبکه، در پیوستن دانشجویان به این شبکه نقش اساسی داشته است. -" میزان مشارکت دانشجویان ارتباطات در تولید محتوای رسانه های اجتماعی" عنوان مقاله ای است که در سال 1391 توسط محمدرضا رسولی و مریم مرادی در فصلنامه مطالعات فرهنگ ارتباطات به چاپ رسیده است. هدف اصلی این مقاله این است که میزان مشارکت دانشجویان ارتباطات را در تولید محتوای رسانه های اجتماعی مورد سنجش قرار دهد. روش این پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری تمام دانشجویان ارتباطات اجتماعی دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران، آزاد واحد مرکزی و علوم تحقیقات در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری 1390 می باشد. از مهمترین نتایج این تحقیق نشان می دهد که اکثریت افراد، عضو یکی از شبکه های اجتماعی اینترنتی مانند فیس بوک هستند، دسترسی اکثریت پاسخگویان به شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و غیره از طریق فیلتر شکن انجام می شود و بیشتر افراد اعتقاد دارند که استفاده از فیلتر شکن برای آنها آسان و در دسترس است. -رويا حکيمی دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران در مقاله ای به مطالعه تاثير شبکه اجتماعی فيس بوک برفرهنگ و هويت کردی می پردازد و اينکه چگونه فيس بوک باعث حس هويتی مشترک در ميان کردها می شود. نظريه مورد استفاده، نظريه جهانی محلی شدن رابرتسون است که با گسترش فضای مجازی و شکل گيری شبکه های اجتماعی بيش از پيش رواج پيداکرده است. هدف از قرار دادن هويت کردی در پيوند با جهانی شدن اين است که نشان داده شود هويت کردی در عصر جهانی شدن، هويتی جهانی محلی است و بيش از گذشته مورد توجه قرارگرفته است. به عبارتی، برای قوم کرد، جهانی شدن و گسترش شبکه های مجازی، همراه با محلی شدن هويت بوده است. روش تحقيق، روش کيفی مصاحبه آنلاين و الکترونيکی است که به دليل در دسترس نبودن افراد مورد مطالعه انتخاب شده است. انتخاب فيس بوک نيز به دليل بالا رفتن محبوبيت و تعداد کاربران آن و از جمله کاربران کرد است. نتايج به دست آمده نشان می دهد که جهانی شدن برای قوميتها تعريف جهانی محلی شدن دارد و برای کردها باعث شکل گيری يک کشور مجازی می شود که در آن می توانند حاکميت سياسی و فرهنگی داشته باشند به طوری که فيس بوک توانسته است نقش عمده ای دربازنمايی هويت کردها در جهان داشته باشد و از اين راه به يافتن دوستان و همفکران کرد و غير کرد کمک شايانی کرده است. -تحقیقی در خصوص علل گرایش جوانان ایرانی به شبکه فیس بوک که دکتر عاملی در سال 1389 با بهره گیری از روش کیفی و مصاحبه عمیق با 10 نفر(هفت زن و سه مرد) انجام دادند. هدف از این تحقیق، تعمیم نتایج آن به تمام کاربران ایرانی فیس بوک نیست، چراکه جمعیت مصاحبه شونده، نمونه ای کامل از جمعیت ایرانی نیستند. با این حال، با توجه به این موضوع که تحقیق مدنظر در میان قشر دانشجو و تحصیل کرده ایران صورت گرفت و از آنجا که بیشترین کاربران فیس بوک در ایران متعلق به این قشر بودند، نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به درک بهتری از نوع استفاده کاربران ایرانی از این وبگاه بینجامد. میانگین سنی افراد مصاحبه شونده 30 سال و طبقه اجتماعی آنها متوسط است. پنج نفر از این افراد، متاهل و بقیه مجرد هستند. محل سکونت همه آنها در زمان مصاحبه شهر تهران و یکی از آنها خارج از کشور بود که مصاحبه با وی از طریق فیس بوک و با بهره گیری از امکان ((چت)) صورت گرفت. میزان تحصیلات هفت نفر از مصاحبه شوندگان کارشناسی ارشد و سه نفر کارشناسی بود. -مريم رفعت جاه و علي شکوري در مقاله ای با عنوان تاثير اينترنت بر برخي از ابعاد هويت اجتماعي (از جمله هويت ديني، هويت قومي، هويت خانوادگي و هويت شخصي) را با استفاده از روش پيمايشي مورد مطالعه قرار داده است. اين مطالعه در شهرسنندج در ميان دو گروه از دختران، يعني آنهايي که از اينترنت استفاده مي کردند و آنهايي که از اينترنت استفاده نمي کردند، صورت گرفته است. مطالعه و تحليل نشان دادکه ميان دوگروه مذکور به لحاظ هويت ديني، هويت قومي، هويت خانوادگي و هويت شخصي تفاوت معناداري وجود دارد و هويت ديني، قومي وخانوادگي در گروه اول ضعيف تر از افراد گروه دوم مي باشد. همچنين، هويت شخصي و خود انگاره افراد درگروه اول ضعیفتر از گروه ديگر مشاهده شدكه به نظر مي رسد اين موضوع از يک سو نشانگر کاهش تاثيرکانال هاي سنتي در فرايند هويت سازي دختران و از سوي ديگر بيانگر تحول کيفي در مولفه هاي هويت يابي در عصر جديد باشدکه غالبا خارج از کنترل مراجع سنتي و غير رسمي خانواده، قوميت و دين و ساختارهاي رسمي نهادهاي متولي نظارت اجتماعي و برنامه ريزي فرهنگي است. نتيجه اين که، باوجود تلاش نهادهاي سنتي رسمي و غيررسمي در هدايت هويت هاي فردي و اجتماعي، استفاده از اينترنت بر هويت اجتماعي افرادمورد مطالعه تاثير تعيين کننده اي داشته است. 3-3-2- نقد محقق به پژوهش‏هاي پيشين داخلي و خارجي به نظر مي‏رسد با وجود تحقيق‏هاي متعددي كه در زمينه صورت گرفته است هنوز جاي تحقيق و پژوهش بسياري در زمينه شبكه‏هاي اجتماعي وجود داشته باشد زيرا مباحث متعدد بسياري وجود دارد كه هنوز مورد بحث و بررسي قرار نگرفته‏اند. نقدی که در اينجا مي‏توان بر این تحقیقات داخلی وارد آورد را مي‏توان در موارد زير خلاصه كرد: بیشتر تحقیقات انجام شده در این مورد بیشتر بررسی هویت را در اینترنت مورد بررسی قرار داده اند و کمتر به پوشش هویت فرهنگی پرداخته شده است. یک مورد این است که در بعضی از آن‏ها آزمون فرضیه‏ها به روشنی مطرح نشده است. در این تحقیق‏ها بيش‏تر به آسيب‏ها و جنبه‏هاي منفی اين شبكه‏ها توجه شده است، در حالي كه در زمینه فرصت ساز بودن شبکه های اجتماعی و بهره گیری از آنها در راستای اقدامات فرهنگی پرداخته نشده است . قريب به اتفاق پژوهش‏هاي داخلي انجام گرفته فاقد پژوهش‏هاي پيشين خارجي هستند و اگر به پژوهش خارجي در تحقيق اشاره شده است مربوط به حوزه اينترنت مي‏باشد تا شبكه اجتماعي. در بسياري از پژوهش‏هاي داخلي انجام گرفته در حوزه شبكه‏هاي اجتماعي، تعريف دقيق و جامعي از شبكه اجتماعي و تفاوت آن با رسانه اجتماعی ارائه نشده است، در حالي كه محقق در اين پژوهش به تعريف رسانه اجتماعی و شبكه اجتماعي پرداخته‏ است. در برخي از پژوهش‏هاي داخلي محقق تنها به روايي(اعتبار صوري) بسنده كرده و پايايي پژوهش ناديده گرفته شده است؛ ولي در اين پژوهش پايايي و روايي پژوهش به صورت جداگانه بررسي شده است. گفتار چهارم : نظریه ها و چارچوب نظری 4-2- مبانی نظری در این بخش به توضیح مبانی و چارچوب نظری می پردازیم. مبانی نظری ارائه شده، شامل نظریاتی است که پایه انجام تحقیق بر اساس آنها صورت می گیرد و در این بخش شامل نظریاتی است که به لحاظ موضوعی و محتوایی بیشترین رابطه را با موضوع پژوهش دارند که محقق در جریان تحقیق از این نظریات بهره برده است. 1-4-2- نظریه بازنمایی: فرآيند ثبت ايده‏ها، دانش يا پيام‏ها به شكل فيزيكي را در نظريه نشانه‏شناسي، «بازنمايي» مي‏گويند. بازنمايي را مي‏توان به شكل دقيق‏تر استفاده از «نشانه‏ها» (تصاوير، صداها وغيره) براي گفتن، تصوير، ترسيم يا باز توليد چيزي كه به شكل فيزيكي درك، احساس، تصور يا لمس شده، تعريف كرد. قصد سازنده شكل، بافت اجتماعي و تاريخي كه شكل درآن ساخته شده، هدف ازساخت عوامل پيچيده‏اي هستند كه وارد تصوير مي‏شوند(دانسي، 1388: 20). ريچارد داير بازنمايي را چنين تعريف مي‏كند: «نحوه ساختي كه رسانه‏هاي جمعي از جنبه‏هايي از واقعيت مثل افراد، مكان‏ها، اشياء، اشخاص، هويت‏هاي فرهنگي و ديگر مفاهيم مجرد مي‏سازند. تجلي و نمودار شدن بازنمايي‏ها ممكن است به صورت گفتاري، نوشتاري يا تصوير متحرك باشد.»(مولايي، 1388: 186) شيوه‏ي بازنمايي چيزها و رسانه‏هاي انتخابي براي اين كار، بر چگونگي برداشت مردم تأثير به‏سزايي دارند. همانگونه كه فيلسوف قرن بيستم ارنست كاسيرو اظهار داشت، انسان‏ها ديگر فقط در دنياي فيزيكي زندگي نمي‏كنند بلكه در دنياي نمادين نيز زندگي مي‏كنند؛ هنگامي كه فعاليت‏هاي بازنمايانه‏ي آن‏ها پيشرفت مي‏كند تماس مستقيم آن‏ها با واقعيت فيزيكي به تناسب پسرفت مي‏كند. مهدي‏زاده استاد ارتباطات در كتاب «رسانه‏ها و بازنمايي» مي‏گويد: «رسانه‏ها بر شناخت و درك عموم از جهان تأثير مي‏گذارند، به اين معنا كه آگاهي و ذهنيت مردم نسبت به جهان بستگي به محتوايي دارد كه از رسانه‏ها دريافت مي‏كنند؛ زيرا رسانه‏ها واسطه و ميانجي بين آگاهي‏هاي فردي و ساختارهاي گسترده اجتماعي و سازنده معنا هستند. رسانه‏ها همچون آينه‏اي براي واقعيت عمل نمي‏كنند، بلكه بر ساخت اجتماعي واقعيت تأثير مي‏گذارند. براين اساس بازنمايي، ساخت رسانه‏اي واقعيت است. بازنمايي نه انعكاس و بازتاب پديده‏ها در جهان خارج،كه توليد و ساخت معنا بر اساس چارچوب هاي مفهومي و گفتماني است.» (مهدي‏زاده، 1387: 9) در بازنمايي‏هاي رسانه‏اي، داستان واقعي، متن ناميده مي‏شود.گفتگوها، نامه‏ها، سخنراني‏ها، شعرها، برنامه‏هاي تلويزيوني، نقاشي‏ها، نظريه‏هاي علمي و آهنگ‏هاي موسيقي نمونه ديگري از متن هستند. متن «درهم تنيدگي» خاص عناصري از يك رمز (يا رمزها) براي بيان چيزي تشكيل شده است(دانسي،1388: 80). 2-4-2- مفهوم هویت و فرهنگ در نظریه بازنمایی هال: استوارت هال از سردمداران مکتب بیرمنگام، برای بیان چگونگی ارتباط میان بازنمایی، معنا، زبان و فرهنگ سعی می کند برداشت های متفاوت از بازنمایی را در یک طبقه بندی نظری کلی بیان کند. از این منظر، نظریه های بازنمایی در سه دسته کلی قرار می گیرند. 1-نظریه های بازتابی 2-نظریه های تعمدی 3-نظریه های برساختی در نگاه بازتابی، ادعا بر این است که زبان به شکل ساده ای بازتابی از معنایی است که از قبل در جهان خارجی وجود دارد. در نگاه تعمدی یا ارجاعی گفته می شود که زبان صرفا بیان کننده چیزی است که نویسنده یا نقاش قصد بیان آن را دارد. نگاه برساختی به بازنمایی مدعی است که معنا "در" و بوسیله" زبان ساخته می شود. به عقیدۀ هال بازنمایی استفاده از زبان برای بیان چیزهای معناداری درباره جهان پیرامون ماست و زبان ابزاری است که با استفاده ازآن میتوانی معنا بسازیم. ازطریق زبان است که میتوان این معانی را به سایرافرادجامعه انتقال داد و با آنها مبادله کرد.اینکه گفتگویی بین افراد درمی گیرد و از طریق آن به فهم مشترک در باب تفسیرجهان خود می رسند، فقط بازبان ممکن است؛ چراکه زبان دراینجا، مانند نظام بازنمایی عمل می کند. از طریق زبان است که ما ازنشانه ها، نمادهای تصویری، متنی و صوتی استفاده می کنیم.زبان یکی ازرسانه هایی است که ازطریق آن افکار، احساسات و ایده های ما درفرهنگ منعکس می شود (رضایی و کاظمی،1390:93). براین اساس هال در درون نظام زبان از سه گانة مفاهیم، اشیا و نشانه ها یاد می کند و معتقداست مجموعه ای ازفرایندها، این سه مقوله را به یکدیگر مرتبط می کند. هال این فرایند را بازنمایی می نامد و براساس چنین ایدهای معتقداست که معنا برساخته نظام های بازنمایی است(سروی زرگر،بیتا:4). هال برای بیان چگونگی ارتباط میان بازنمایی، معنا، زبان و فرهنگ سعی می کند برداشتهای متفاوت از بازنمایی را در یک طبقه بندی نظری کلی بیان کند. استوارت هال از متفکران منتقد مدرنیته با یک نگاه هگلی، هویت را یک روند در حال شدن می‌داند و اضافه می‌کند که هویت همواره از طریق تقسیم‌ شدن، معنا می‌یابد؛ تقسیم بین اینکه من چه هستم و دیگری چه هست؟ او اساساً هویت را ریشه‌ی خود و بستر عمل معرفی می‌کند. هال تاکید می‌کند که نمی‌توان هویت را در موقعیتی مکانی- زمانی به صورت ثابت تعریف کرد زیرا هویت یک روند است و یک حرکت مداوم را با چیزی جز «حرکت مداوم» نمی‌توان فهمید. بنابراین تصور یک هویت مشخص و ثابت برای فرد و جامعه غیرممکن است. هال همچون هميشه از فرهنگ آغازمي كند: فرهنگ در انديشة او الزاماً مجموعه اي از چيزها شامل رمان ها، نقاشي ها، متون ادبي، برنامه هاي تلويزيون و... يا به عنوان فرايند و مجموعه اي از اعمال نيست. فرهنگ به توليد و تبادل معنا، همچنين دادن و ستاندن آن بين اعضاي يك گروه يا جامعه مرتبط مي باشد )هال،4:1997) به عقيدة هال، فرهنگ با حضور مشاركت كنندگانش، كه اولاً به تفسير معنادار هرآنچه در اطرافشان اتفاق مي افتد، مي پردازند و ثانياً به روشهاي مشابهي كه با آن به شيوه اي متكثر جهان را معني مي كنند، تعريف مي گردد.از نظر او، در هر فرهنگي، تنوع بزرگي از معناهادربارة هر موضوعي وجود دارد و روش هاي تفسير، تعبير و بازنمايي آن نيز متعدد است .همچنين، فرهنگ دربارة احساسات، تعلقات، هيجانات، مفاهيم و ايده هاست. به عقيدة او، فرهنگ نه صرفاً به عنوان چيزي در ذهن بشر، بلكه سازمان دهنده و تنظيم كننده اي براي اعمال اجتماعي است. فرهنگ ميان عناصر انساني زندگي اجتماعي و آنچه به سبكي ساده لوحانه، بيولوژيك خوانده مي شود، تمايز مي گذارد. هال، فرهنگ را به واسطة توليد و تبادل معنا تعريف مي كند. اما اين معنا در كجا توليد، مصرف، بازتوليد و... مي گردد؟ در پاسخ به اين پرسش هال بيان مي كند كه ))معنا (( در درون مدار فرهنگي و در چندين پايگاه متفاوت توليد مي شود و به صورت چرخشي در ميان اين پايگاه ها حركت مي كند. در نگاه او معنا شامل هرآن چيزي است كه ايجاد تعلق مي كند و احساس هويت را به وجود مي آورد و اين معناست كه اعمال و رفتار انسان ها را تنظيم مي كند و به آنها سازمان مي دهد. او زبان را مهم ترين عامل در فرايند توليد و تبادل معنا مي داند و خلق، انتشار، تغيير و دگرگوني يا حذف معنا را صرفاً در چارچوب زبان امكا نپذير مي داند و عملاً نقشي بي بديل بر عهدة زبان مي گذارد و از بازنمايي، هويت، توليد، مصرف و تنظيم به عنوان پنج پايگاه اصلي توليد و تبادل معنا در فرهنگ نام مي برد در نهايت، استوارت هال بر روي بازنمايي به مثابة يكي از اين پایگاه های توليد و تبادل معنا در فرهنگ متمركزمي گردد (وودوارد،5:1997 ). ساختار هویت همواره دو سویه است  به این معنا که در میان  آن چه که هست  " غیری " وجود دارد برداشت ما از " دیگر " یا " غیر"  در هویت سیال و فرایند پذیر نقش کلیدی دارد چرا که هویت رابطه ی ما و دیگری است . فقط زمانی که غیر خودی وجود داشته باشد می توانید بدانید که کیستید " هیچ هویتی "  بدون رابطه ی گفتگویی با دیگری و غیره وجود ندارد . "  غیر در خارج نیست  بلکه در داخل خود  یعنی هویت وجود دارد . " ( هال به نقل از آوز کریملی،1383: 235) از نظر هال 5 استراتژی درک ما را از هویت به عنوان یک واقعیت اجتماعی همیشگی شکل می دهند . اول ،داستان ها ، تصاویر مناظر، حوادث تاریخی، نهادها، شعایر ملی و سناریوهای ملی درادبیات، رسانه و فرهنگ عامه هستند که گویای تجارب، پیروزی ها و ناکامی های مشترکی است که معنایی خاص به مفهوم ملت به عنوان " جامعه خیالی " می دهد. دوم تاکید برریشه ها، تداوم، سنت و بی زمانی است، هویت های ملی به نظر چیزهایی ازلی اند که در طول فراز و نشیب های تاریخی بدون تغییر می مانند. سوم استراتژی است که هابزباورم و رینجر از آن به عنوان " اختراع سنت " یاد می کنند. سنت هایی که ادعا می کنند قدیمی اند در حالی که ازحیث ریشه و بنیان کاملا جدید و گاهگاهی اختراعی اند. چهارم روایت اسطوره های بنیانی است، داستان هایی که ریشه های یک ملت و ویژگی های ملی آن را چنان به گذشته می بردکه زمان آن مبهم ونادقیق میگرد و به درون اسطوره ها می غلتد.پنجم رواج ایده ی مردم یا قوم اصیل وخالص است (هال، 1996 : 295-292). مدار فرهنگی هال(1997) 3-4-2- مکتب ساخت- کارکرد: کارکرد گرایی: اين نظريه بيان مي دارد كه هر كل مركب از اجزايي است كه به نحو خاصی با يكديگر تركيب شده اند و حتی اگر هم جز و كل هم دچار تغيير شوند باز هم به حفظ و ثبات كل كمك مي كنند. اساسا برای تحلیل هر موضوع دو راه بیشتر وجود ندارد: راه اول این که موضوع را تجزیه کنیم و اجزاء تشکیل دهنده آن را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم. راه دوم این است که پیوستگی و کلیت اجزا و عناصر مد نظر قرار گیرد و کارکردگرایان در مطالعات خود راه و شیوه دوم را انتخاب کرده اند. بنيان كاركرد گرايي بر اين اصل است كه كليه سنتها و مناسبات و همچنين نهادهاي اجتماعي دوام و بقائشان بستگي بر وظيفه اي است كه دارند به عبارت ديگر يك نهاد در جامعه تا زماني كه سودمند است پايدار می ماند(توسلی،212:1374). هنگامی که تبیین پدیده ای اجتماعی مدنظر است ما باید به طور جداگانه در پی تشخیص دلایل کافی بروز آن و همچنین کارکردهایی که آن پدیده دارد، برآییم. واژه کارکرد بر هدف و مقصود ارجح است، زیرا پدیده های اجتماعی اساسا به منظور نتایج مفیدی که به بار می آورند، به وجود نمی آیند. 4-4-2- مفهوم كاركرد 1-  در نظا م اداري كاركرد به معناي نقش و وظيفه اي است كه هر كدام از كارمندان بر عهده دارند 2-  در تبيين علي ( بيان كردن دليل ) كاركرد به معناي نقش یا اثری است كه هر پديده از زنجيره پديده هايي كه با هم مرتبط است باقی می گذارد. دورکیم در تقسیم کار اجتماعی، کارکرد را در همین معنی به کار برده است 3- كاركرد به معناي فعاليت سودمند نیز به کار رفته است، فعالیتی که در جامعه به نیازی پاسخ می دهد و هدفی را تحقق می بخشد. 4-كاركرد به معاني: وظيفه، معلول، عمل، فایده، انگيزه، غایت، نیت، نیاز، نتيجه و حاصل نیز به کار می رود، در اکثر موارد این معانی مکمل یکدیگرند. اما در زمینه های مختلف، معانی آنها با یکدیگر فرق می کند. 5-4-2- ساختار گرایی رايجترين تعريف مربوط به ساخت عبارت است از اینکه هر گاه ميان عناصر و اجزاي يك مجموعه كه كليت آن مورد نظر است رابطه اي نسبتا پايدار برقرار باشد مفهوم ساخت را متبادر می سازد.این رویکرد به توجیه همه ی رخدادها و فعالیت های نهادینه شده ی جامعه بر اساس نیازهای جامعه می پردازد. ساخت داراي دو درجه است: 1- عناصر تشكيل دهنده آن 2-روابط ثابت بين اين عناصر رادكليف برون معتقد بود براي تحليل يك زندگي اجتماعي مي بايست مستقيما مشاهده كرد و ساخت اجتماعي به روابط اجتماعي موجود كه در حوزه ديد پژوهنده قرار دارد مربوط است وي همچنين معتقد است زماني كه واژه ساخت را بكار مي گيريم منظورمان نوعي نظم در اجزا و عناصر است واحدهاي ساخت اجتماعي افراد هستند و هر فرد نيز يك موقعيت در اين ساخت دارد در يك ساخت آنچه بيش از همه مطرح است شبكه و روابط است و درك شبكه هر يك از عناصر داراي نقش هاي مختلف و معيني هستند بنابر اين هر ساخت را ميتوان شبكه اي از نقش ها دانست و با توجه به همين نقش هاست كه مسئوليت عناصر ساختي بوجود مي آيد. 6-4-2- مفاهيم و اصول ساخت گرايي 1-  ساخت به مانند يك منظومه  يا نظامي است كه دگرگوني هر جزء آن باعث دگرگوني ديگر اجزا ميشود . 2-  هر ساختي ميتواند بصورت نمونه هاي فراوان ديگر از نوع خود تجلي ميكند 3-ساخت خاصيت پيش بيني دارد اگر در يك يا چند عنصر ساخت تغييراتي بوجود بياد در كل ساخت چه واكنشي بوجود مي آيد 7-4-2- نظریه ساخت گرایی و کارکردگرایی ساختاری این نظریه رابطه ساختار و عناصر تشکیل دهنده هویت فرهنگی و شبکه اجتماعی فیس بوک با توجه به ساختار آن را بیان می کند. ساختار گرا ها معتقدند که باید یک الگوی نظامند فرهنگی وجود داشته باشد که اجزاء و عناصر آن با هم به یک هدف برسند و هر کدام نقشی را ایفا کنند. در واقع این ساخت ها قواعد و توافق های سازمان یافته را شرح می دهند. آنها جامعه انسانی را به عنوان یک کل به هم پیوسته تلقی می کنند که اجزای آنها در شبکه ای از روابط با هم ارتباط دارند. هر عنصری در این نظام یا ساخت نقش خود را سامان می بخشد." پارسونز ساخت را به دو بخش تقسیم می کند. یک بخش ثابت و خصوصیات کل نظام و یک بخش متغییر و شامل عناصر که هر کس در آن نقشی را ایفا می کند."(توسلی، 1369: 146) گیدنز معتقد است که مردم به ساختار تعلق دارند و این ساخت یا نظام آنها را محدود می کند. البته آنها که با ساخت حرکت می کنند انتخاب بیشتری دارند و هویت فرهنگی همسوتری را با ساخت دارند و درکنش متقابل با ساخت و عناصر درون آن هستند. از دیدگاه پارسونزانسانها براساس ارزش ها و هنجارهایی که طی جامعه پذیری آموخته اند و تمایلات و نیازهای که دسته ای از آنها هم تحت تاثیر فرهنگ است ،به گزینش اهداف و وسایل می پردازد.انسان در انتخاب جهت گیری های هنجاری و به تبع آن اهداف و وسایل دارای اراده آزاد مشروط پنداشته شده است. در پیرو این نظریه می توان گفت که هر چه افراد ساختارمند باشند و درون ساخت زندگی کنند انتخاب بیشتری برای هویت و به ویژه هویت فرهنگی خود دارند چرا که توانایی انتخاب و قدرت پیدا می کنند. پارسونز آن‌قدر بر سهم فرهنگ در شكل‌گيري هویت فرهنگی تأكيد كرده كه به افراط در كاركرد فرهنگ و حتي «جبرگرايي فرهنگي» متهم ‌شده است؛ زيرا وي همه‌ چيز را در چهارچوب ارزش‌هاي فرهنگي تبيين و توجيه‌پذير دانسته است. جهت‌گيري و انسجام جوامع و تحفظ بر نظام‌هاي موجود در جوامع، همگي تحت تأثير ارزش‌هاي فرهنگي است كه بر آن جامعه و ذهنيت افرادي كه در آن بستر فرهنگي زندگي مي‌كنند، حاكم است. كنش فردي ـ اجتماعي افراد و جوامع تحت تأثير مجموعه ارزش‌هاي فرهنگي و عناصري است كه به مثابه فرهنگ بر ذهنيت افراد و وضعيت جهان اجتماعي آنها حاكم است.  از نظر پارسونز، نظام فرهنگی به کنشگران اجتماعی امکان می‌دهد که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و کنش‌هاي خود را هماهنگ سازند. به بيان خود وي، عناصر فرهنگی، فرآیند ارتباطی و کنش متقابل ميان افراد را تنظیم می‏کنند(پارسونز،35:1951). 8-4-2- مفهوم هویت در دیدگاه گیدنز: به نظرآنتونی گیدنز جامعه شناس انگلیسی، دنیاي امروز دنیائی فراّر است که نه تنها آهنگ تحولات اجتماعی در آن سریعتر از هر جامعه ماقبل نوین است، بلکه میدان عمل و ژرفاي تأثیرات آن بر کارکردها و شیوه هاي رفتاري جوامع پیشین نیز بی سابقه است. به نظر وي این پویایی خارق العاده زندگی اجتماعی را می توان با سه عنصر اصلی پاسخ داد: جدایی زمان و فضا، که به امکان جا انداختن روابط اجتماعی محلی یا موضعی در گستره هاي پهناوري از زمان–فضا تا حد ایجاد نظامهاي یکپارچه جهانی منجر شده است. ساختارهاي تکه برداري که عبارت است از نشانه هاي نمادین و نظامهاي کارشناسی. این ساختارهاکنش متقابل را از ویژگیهاي محلی و موضعی جدا می کند. بازتابندگی نهادین که کاربرد منظم اطلاعات و دانشهاي مربوط به شرایط زندگی اجتماعی است، به منزله عنصري ساختاري در سازماندهی و تغییر و تبدیل هاي همان اوضاع محسوب می شود(گیدنز،45-31 :1387). به نظر گیدنز هویت عبارت است از خود آنطوری که شخص از خودش تعریف میکند. انسان از طریق کنش متقابل با دیگران است که هویتش را ایجاد میکند و در جریان زندگی پیوسته آن را تغییر میدهد؛ هویت امر پایداری نیست، بلکه یک پدیدهی پویا و سیال و همواره در حال ایجاد شدن، نوشدن و عوض شدن میباشد، هویت در واقع همان چیزی است که فرد به آن آگاهی دارد؛ به عبارت دیگر هویت چیزی نیست که در نتیجه تداوم کنشهای اجتماعی فرد به وی تفویض شده باشد، بلکه چیزی است که فرد باید آن را بطور مداوم و روزمره ایجاد کند و در فعالیتهای بازتابی خویش مورد حفاظت و پشتیبانی قرار دهد ( گیدنز ، 1385 : 81 ). هویت‌ها ساخته می‌شوند و گرایش به شناسایی دارند،آنها می‌خواهند دیده شوند. هویتها می‌خواهند مورد تائید قرار گیرند. پس هویت هم فرایند است و هم سازه‌ی اجتماعی و بدین روی منحصر به فرد می‌باشند. گیدنز، دراین راستا عقیده دارد، هویت امری ساخته شده است.(برساخته است)و ساخته شدنش پایانی ندارد و حالت بازتابی دارد و ایستا نیست(گیدنز،81-82 :1387). گیدنز معتقد است در جامعه مدرن انسان دائما هویت خود را خلق و تصحیح می کند و این که چه کسی هستند و چگونه اینگونه شده اند را مدام مرور می کنند. بر این اساس انسان مدرن، دارای نوعی هویت است که می تواند خود را برای دیگران توضیح دهد و این شاخصه عصر حاضر است. نکته مهم این است که هویت مفهومی است مرتبط با حوزه‌ی معنا و معنا خصیصه‌ی ذاتی فرد یا جامعه نیست بلکه محصول توافق‌ها و عدم توافق‌هاست. با یک نگاه کلی از نظر آنتونی گیدنز هویت، مربوط به فهم افراد در مورد اینکه چه کسی هستند و چه چیزی برای آنها مهم است تبیین می‌شود. این فهم هویتی، منتزع از منابع معناساز مهمی مثل دین، زبان، ملیت، نژاد، جنسیت، طبقه‌ی اجتماعی و تمایلات گروهی و قومی می‌باشد. (گیدنز ،25:1383). گیدنز گفته است که گاهی برای نشان دادن هویت خاصی، اعمال خود را جوری تنظیم می کنیم و کنشهایی انجام میدهیم که تفسیر آنها در نظر دیگران، آن طوری که ما میخواهیم باشد. در دنیای مدرن، این رفتارها و کنشها تحت تأثیر محیطی است که در آن قرار میگیریم و باید این آمادگی را داشته باشیم که رفتار و کنشهای خود را با محیط سازگار کنیم در واقع گیدنز بین هویت واقعی و هویتی که فرد از خود نشان میدهد تفاوت قائل میشود.( گیدنز ، 1385 : 145-144). گیدنز بر این باور است افراد ضمن اینکه اقدام به ساختن و پرداختن هویت خویش می کنند به علاوه در ایجاد بعضی از تأثیرات اجتماعی دنیای اطراف خود مشارکت دارند در نتیجه افراد با انتخابهای متعددی روبرو می شوند که جوامع امروزی در پیش روی آنها قرار داده است و این وضعیت سبب می شود که افراد در تشکیل هویت خود دارای تنوع و گوناگونی مراجع هویتساز باشند. او بر این باور است که تغییر شکل هویت شخصی و پدیده جهانی شدن در دوران متأخر دو قطب دیالکتیک محلی و جهانی را تشکیل می دهند ( همان ، 1385 :56 ). یکی دیگر از مؤلفه‌های ایستایی هویت در جوامع سنتی ، مکان مندی زندگی اجتماعی در این جوامع است.گیدنز در این باره چنین می‌گوید: در جوامع سنتی فضا از مکان جدا نبود و زمان و فضا در بستر مکان پیوند می‌خورد (گیدنز، 16:1387 ). هویت این انسان مدرن تحت تاثیر اندیشه تامل گری مدام دستخوش تغییر است و هسته واقعی هویت افراد ساخت و تجدید ساخت می شوند گیدنز می گوید که «رشد و توسعه زندگی شخصی از نخستین دوره های عصر تجدد آغاز می شود و تاریخ نگاران بطور مستند به توصیف این پدیده پرداخته اند.» (گیدنز، 1378: 137). به نظر گيدنز، هویت به عنوان پديده اى عام، مستلزم آگاهىِ بازتابى است. هويت در واقع همان چيزى است كه فرد به آن آگاهى دارد. به عبارت ديگر، هويت چيزى نيست كه در نتيجة تداوم كنش هاى اجتماعى فرد به او تفويض شده باشد، بلكه چيزى است كه فردبايد آن را به طور مداوم و روزمره ايجاد كند. گيدنز معتقد است هويت را بايدخلق نمود و تقريباً به طور مداوم آن را با توجه به تجربيات متناقض زندگى روزمره وگرايش هاى تطميع كننده نهادهاى امروزين مورد تنظيم و تجربه قرار دهد. همچنين او معتقداست با كاهش نفوذ سنت و توسعة مدرنيته همراه با تفكيك و انسجام اجتماعى، امكان تحقق هويت هاى جمعى چندگانه و آزادى افراد در انتخاب آگاهانه و خردمندانة آنها پديد (گیدنز، 80:1377). 9-4-2- نظریه حوزه عمومی هابرماس عرصه عمومی یا حوزه عمومی (publicsphere) را نوعی فضای عمومی تعریف کرده‌‌اندکه درآن اعضای جامعه از راه رسانه‌‌های گوناگون نظیر مطبوعات، رسانه‌‌های الکترونیکی و حتی ارتباط چهره به چهره با یكدیگر ملاقات می‌‌کنند و درباره موضوعات مورد علاقه مشترک به بحث و گفت‌وگو می‌‌پردازند و بنابراین قادرند درباره این موضوعات ذهنیت یا عقیده مشترکی را تشکیل دهند، یعنی بحثی عقلانی که در نهایت به توافقی منجر می‌‌شود. يورگن هابرماس از مهمترین نظریه پردازان مکتب فرانکفورت، معتقد است كه هر اجتماعي داراي سه حوزه است: حوزه خصوصي، حوزه عمومي و حوزه حاكميت. در عرصه خصوصي، افكار و عقايد شخصي شكل مي‌گيرد، ابتكارات و خلاقيت‌هاي جديد به صورت فردي در حوزه كوچك ساخته و پرورده مي‌شوند، سپس اين عقايد و ابتكارات به حوزه عمومي‌، جامعه آزاد آورده مي‌شود. در حوزه عمومي، جامعه آزادانه خردمندانه دور از هرنوع سلطه به گفتگو پرداخته در روابط خود تصميم گيري مي‌نمايد. در نهايت اين تصميمات مورد اجماع حوزه عمومي، تبديل به هنجار و ارزش شده و مورد تبعيت و پيروي شهروندان واقع مي‌شود و بخش ديگر كه جنبه الزام‌آور دارد و نياز به امكانات و پشتيباني دارد با استفاده از ساز و كارهايي در دستور كار حاكميت براي قانوني شدن (دستور العمل، آيين‌نامه و قانون) قرار مي‌گيرد. در صورت گسترده بودن حوزه عمومي، ارتباط و مفاهمه ميان اعضاي حوزه عمومي مستلزم ابزار معيني براي پراكنش و انتشار عقيده و تاثير گذاري است. به تعبير هابرماس؛ امروزه با توجه به گسترش و رشد عظيم تكنولوژي و علم، ابزار و امكانات پراكنش ارتباطات نيز گسترش يافته‌اند كه از جمله مهمترين اين ابزار مي‌توان به روزنامه، نشريات، راديو و تلويزيون، سينما، ويدئو، كامپيوتر، شبكه‌هاي اينترنت و ... به عنوان «مهمترين ابزار حوزه عمومي» اشاره كرد. به عقيده هابرماس «استقلال ابزارهاي ارتباطي از دولت جزئي جدايي ناپذير از حوزه عمومي است.»( نوذري‌، 25:1381) سه‌ عنصراصلي‌ حوزه‌ عمومي‌ از ديدگاه‌ هابرماس‌ چنين‌ است‌: 1-حوزه‌ عمومي‌ به‌ مكاني‌ براي‌ تبادل‌نظر نياز دارد كه‌ براي‌ همه‌ قابل‌ دسترسي‌ باشد و امكان‌ بيان‌ و مبادله‌تجربيات‌ اجتماعي‌ و ديدگاه‌ها در آنجا وجود داشته‌ باشد. 2- در حوزه‌ عمومي‌، مواجهه‌ با ديدگاه‌ها و نقطه‌ نظرات‌ از طريق‌ مباحث‌ عقلاني‌ و منطقي‌ صورت‌ مي‌گيرد. به‌ اين‌معني‌ كه‌ انتخاب‌ سياسي‌، منطقي‌ تنها زماني‌ ممكن‌ است‌ كه‌ حوزه‌ عمومي‌ در وهله‌ نخست‌، شناخت‌ و درك‌ آشكاري نسبت‌ به‌ گزينه‌هاي‌ ممكن‌ عرضه‌ كند؛ به‌طوري‌ كه‌ هر شخص‌ بتواند از بين‌ آن‌ گزينه‌ها دست‌ به‌ انتخاب‌ بزند. رسانه‌ها بايد گسترده‌ترين‌ طيف‌ ممكن‌ چارچوب‌ها يا چشم‌اندازها را عرضه‌ كنند تا شهروندان‌ نسبت‌ به‌ آنچه‌ كه‌ انتخاب‌نكرده‌اند نيز آگاه‌ شوند. 3- بازبيني‌ و نظارت‌ سيستماتيك‌ و نقادانه‌ بر سياست‌هاي‌ دولت‌، وظيفه‌ اصلي‌ حوزه‌ عمومي‌ است(ابرین،2003). 10-4-2- چارچوب نظری در اين تحقيق با توجه به مضامين فرهنگي و هویتی كه هر روز در شبكه‏هاي اجتماعي گوناگون به ویژه فیس بوک و در بين دانشجویان مطرح مي‏شودکه فيس بوك را به عنوان شبكه اجتماعي فعالي كه با قابليت‏ها و برنامه‏هاي خاص خود چه به لحاظ هویتی فرهنگی با امكانات و قابلیت های فعاليت و ابراز نظرات و علايقی که برای هريك از اعضاء خود و به ویژه دانشجویان را فراهم مي‏كند، و به تناسب این موضوع از ترکیب نظریات ساخت گرایی گیدنز، بازنمایی هال و حوزه عمومی هابرماس استفاده می شود. کارکردگراهای ساختاری معتقدند که جامعه مانند یک ساختار است و اجزا و عناصر آن هر کدام دارای کارکردی هستند که بر یکدیگر اثر دارند. حیات در انسجام ساختارهاست که با نو شدن ساختار ها اجزا و عناصر هم به سمت نو شدن پیش می روند از این موضوع می توان اینگونه استفاده کرد که بنا به انقلاب ارتباطات و گسترش روزافزون فناوری های ارتباطی از جمله شبکه های اجتماعی مجازی و به ویژه فیس بوک که به تعبیری شکل مدرنیته شبکه های اجتماعی قدیمی(دنیای سنتی) هستند که بنا بر سیر تحولی- تاریخی که در دنیای ارتباطی رخ داده است این اجتماعات به جامعه مجازی کشیده شده اند که دارای شباهتها و تفاوتهای می باشندکه مهمترین وجه شباهت اینها اجتماعی بودن آنها است و از آنجائیکه یکی از ویژگیهای هر اجتماعی داشتن یک فرهنگ است ما در اینجا به بعد فرهنگی آن در قالب هویت فرهنگی اعضا توجه می کنیم. در پیوندگاه بین هویت فرهنگی و عناصر تشکیل دهنده آن از قبیل زبان، دین، سنت و رسوم، ارزشها و هنجارهای ملی و قومی و ساختار شبکه اجتماعی فیس بوک؛ با توجه با نظریه ساختار گرایی گیدنز باید به رابطه بین این عناصر از یک سو و نیز ساختار این شبکه، که به مکان و فضایی برای بروز و برساختن هویت در قالب نمایش عکس ها، ویدئو ها، نظرات که عناصر تشکیل دهنده فیس بوک هستند و کل ساخت آن را تشکیل داده اندتوجه شود. کاربر عضو فیس بوک دارای یک هویت فرهنگی است که ازساختار فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی خاص جامعه خود نشات می گیرد. با توجه به نظریات گیدنز آراء به ویژه در بحث راج به سیر تحولی و سیالی هویت فرهنگی به عقیده گیدنز هر چه شخص به مدرنیت نزدیک تر باشد، هویتش ساخت و تجدید ساخت می شود. گیدنز افراد را دارای یک هستهی اولیه به نام خود میداندکه دارای سه وجه اعتماد بنیادی، ویژگیهای فردی و جامعهپذیری می باشد؛ اعتماد بنیادی از طریق تفسیر موفقیت آمیز فرد ازکنشهای خود و ایجاد کنشهای موفق، ویژگیهای فردی با ایجاد تفسیرهای موفقیت آمیز خود و دیگران ازکنشها و ایفای نقشهای متعدد و جامعهپذیری نیز با درونی کردن هنجارها و ایجاد سازگاری با محیط بر روی شکلگیری فرایند هویت تأثیر میگذارند. افراد عضو فیس بوک در کنشهای خود در فضای و ساخت این شبکه و با تفسیری که از کنشهای خود و دیگران دارند و همچنین با ارجاع به منابع هویتساز فرهنگی خود که میتواند که شامل خانواده، مراکز آموزشی و وسایل ارتباط جمعی که در این پژوهش فیس بوک به عنوان یک شبکه اجتماعی پرطرفدار به ویژه در میان دانشجویان مدنظر است، اقدام به تشکیل و بازساخت هویت خود میکنند. درواقع روابط وتعاملات کنشگران با هم و درمحیط اجتماعی شبکه های اجتماعی تحت تأثیر هنجارها و ارزشهایی است که میتواند باعث تسهیل کنشهای کنشگران گردد و به شکلگیری هویت افراد کمک میکند. با استفاده از نظریه بازنمایی و با تاکید به نظر هال که به نشانه ها تاکید می کند و از آنجا که ساخت اجتماعی شبکه فیس بوک دارای یک سری عناصر ونشانه های فرهنگی است که در قالب زبان که که مهمترین نشانه فرهنگی است لازم است اینجا ذکر شود که منظور از زبان در نظریه بازنمایی کلیه عواملی متنی و تصویری است و یک مفهوم عام از زبان را در نظر می گیریم و اینکه از آنجا که در علم زبان شناسی از دل و مدلول استفاده می شود می توان عکس ها، ویدئوها، نظراتی که در قالب متن وگفتارها هستند را مد نظر قرار داد که شاخصه های هویت فرهنگی فرد که با درمعرض قرارگرفتن در فیس بوک در شکل وضعیت پوشش، آرایش، متن ها و گفتارها، تصاویر و عکس ها است توجه نمود که اینها دال بر وجود تعلق داشتن به هویت فرهنگی اعضا است و اینکه هال نیز به مانند گیدنز به مفهوم سیال بودن هویت می پردازد. در بعدی دیگر و با توجه به نظریه حوزه عمومی هابرماس که اظهار می دارد: منظور من از «حوزه عمومي» قبل از هرچيز حوزه يا قلمرويي از حيات اجتماعي است كه در آن بتوان چيزي را در برخورد با افكار عمومي شكل داد باید توجه داشت زماني كه شهروندان در باره مسائل مورد علاقه عمومي و منافع عمومي به گونه‌اي آزاد و بدون قيد و بند _ يعني با تضمين آزادي اجتماعات و انجمن‌ها، آزادي بيان و چاپ و نشر افكار عمومي، با يكديگر مشورت و كنكاش مي‌كنند‌، در واقع بصورت يك پيكره عمومي عمل مي‌كنند که با توجه به اینکه فضای حاکم بر شبکه اجتماعی فیس بوک یک فضای آزاد و بدون نظارت دولت است بنابر این عرصه را برای یک حوزه عمومی مجازی آن هم با کارکرد هویتی و فرهنگی به آن توجه شود. اگر مؤلفه‌هاي‌ اساسي‌ حوزه‌ عمومي‌ را گفت‌وگو، افكارعمومي‌ و كنش‌ بدانيم‌، شبکه های اجتماعی بستر مناسبي‌ براي‌ ظهور و تجلي‌ هر يك‌ از اينهاست‌. شهروندان‌ مي‌توانند ازطريق‌ شبکه های اجتماعی به‌ گفت‌وگو و تعامل‌ پيرامون‌ مسائل‌ و موضوعات‌ مورد علاقه‌، بروز و نمود نشانه های فرهنگی و هویتی و ارزشها و هنجارهای خود در این فضا بپردازند و از اين‌ طريق‌ افكارعمومي‌ شكل‌ بگيرد و هر يك‌ مي‌توانند در مخالفت‌ يا موافقت‌ با يك‌ مساله‌ و موضوع‌ اجتماعي‌ و فرهنگی‌ دست‌ به‌ كنش‌ مناسب‌ بزنند. وقتي‌ انسان‌ درباره‌ عموم‌ «(Public) مي‌انديشد، مبادلات‌آزادانه‌ ايده‌ها و انديشه‌هاي فرهنگی، هویتی، اجتماعی، سیاسی ویژه هریک از اعضا را در ذهن‌ تصورمي‌كند. فضای ارتباطی در فیس بوک به عنوان یک فضای عمومی به کاربران این امکان را می دهد که مشاركت‌ زیادی را که یکی از بارزترین کارکردهای این شبکه است در انتقال، حفظ ارزشها و هنجارهای فرهنگی و هویتی داشته باشند و مشارکت کاربران به عنوان شهروندان فضای واقعی در امور فرهنگی مختلف که در راستای هویت فرهنگی آنان‌ است‌ را برانگیزد. فهرست منابع کتاب ازکیا، مصطفی و دربان آستانه، علیرضا، (1382)، روش های کاربردی تحقیق، تهران:کیهان بارکر،کریس،(1387)، مطالعات فرهنگی(نظریه و عملکرد)، مترجم مهدی فرجی، نفیسه حمیدی، چاپ اول، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی ببی ، ارل،(1385)، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه رضا فاضل، تهران: سمت بل، دیوید، (1389)، درآمدی بر فرهنگ های سایبر، ترجمه مسعودکوثری، حسین حسنی، چاپ اول، تهران: جامعه شناسان تقی پور، امیرعباس،(1389)، منتخب مقالات روابط عمومی الکترونیک، چاپ اول، تهران: شرکت روابط عمومی و تبلیغات 7 تبلیغ توسلی، غلام عباس، (1374)، نظریه های جامعه شناسی، چاپ پنجم، تهران: سمت ریتزر، جرج، (۱۳۷۷)، نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلا‌ثی، تهران: علمی. ‌ روح الامینی، محمود،(1384)، زمینه فرهنگ شناسی، چاپ هشتم، تهران: عطار سعیدی، رحمان، کیا، علی اصغر،(1385)، نقش جهانی شدن و رسانه ها در هویت فرهنگی، تهران: خجسته کرایب، (۱۹۹۸) نظریه اجتماعی مدرن: از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر آگه. گيدنز،آنتوني،(1377)، پيامدهاي مدرنيت، مترجم محسن ثلاثي، تهران: نشر مرکز مک کی، هیو، (1386)، تحقیق در جامعه اطاعاتی، ترجمه احمدرضا دالوند، دفتر مطالعات و توسعه رسانه ها تهران مهدي زاده، سيد محمد، (1387)، «رسانه‏ها و بازنمايي»، تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه‏ها. مهدي زاده، سيد محمد، (1389)، «نظريه‏هاي رسانه: انديشه‏هاي رايج و ديدگاه‏هاي انتقادي»، تهران: انتشارات همشهري. ماه پیشانیان، مهسا، (1389)، جنگ نرم در فضای رسانه و سایبر: بررسی تطبیقی جنگ نرم آمریکا علیه ایران در عرصه های رسانه های سنتی و نوین، تهران: علیاء معاونت پژوهش های فرهنگی و اجتماعی، (1389). شبکه های اجتماعی جدید و نقش آنها در تحولات سیاسی ایران، تهران: مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. فهرست مقالات کیا، علی اصغر و نوری مراد آبادی، یونس ،(1391)، "عوامل مرتبط با گرایش دانشجویان به شبکه اجتماعی فیس بوک" ، فصلنامه مطالعات فرهنگ ارتباطات ، سال سیزدهم، شماره 17 رسولی ، محمدرضا و مرادی، مریم، (1391 )، «میزان مشارکت دانشجویان ارتباطات ارتباطات در تولید محتوای رسانه های اجتماعی»، فصلنامه مطالعات فرهنگ ارتباطات، سال سیزدهم، شماره 19 رستگار خالد، امیر و کاوه، مهدی، (1391)، «بازنمایی سبک زندگی در سینمای دهه هشتاد»، فصلنامه جامعه شناسي هنر و ادبيات، سال چهارم، شماره 1 مولايي، حميده، (1388)، «بازنمايي قهرمان و ضد قهرمان در بازي‏هاي رايانه‏اي»، مجموعه مقالات، تهران: مركز تحقيقات و مطالعات رسانه‏اي مؤسسه همشهري. یزدان پناه، جواد، (1389). «اطلاع رسانی کتاب از طریق رسانه های اجتماعی»، فصلنامه کتاب مهر، شماره 1 پايان نامه ها قوانلوقاجار، مصطفی، (1391)، «بررسی كاركردهای شبكه‌های اجتماعی با مطالعه موردی فیس‌بوک" پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات بندگی منفرد، سعیده، (1391)، «تحليل محتواي مضامين فرهنگي و اجتماعي در شبكه‏هاي اجتماعي با مطالعه موردی فيس‏بوك و جوانان شهر تهران»، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، دانشگاه سوره حکيمی، رويا، (1390)، «نقش شبکه های اجتماعی بر هويت (مطالعه ای موردی روی فيس بوک و کاربران کرد) »، پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران رجبي، زهره، (1389)، «بازنمايي گرايش‏هاي كاربران ايراني در شبكه‏هاي اجتماعي مجازي (با مطالعه موردي فيس‏بوك)»، پايان‏نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطبايي. فهرست منابع لاتين 1-Zhang، kaifu & sarvary miklos ،2011 september، social media competition: differentiation with user- generated content ane e- book 2-Wellman، Barry and S.D. Berkowitz، eds.، 1988. Social Structures: A Network Approach. Cambridge: Cambridge University Press.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دریافت و ترجمه مقاله دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید