صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق عدم تقارن اطلاعاتی 47 صفحه

مبانی نظری و پیشینه تحقیق عدم تقارن اطلاعاتی 47 صفحه (docx) 47 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 47 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

34671016319500 دانشگاه آزاد اسلامي واحد کرمانشاه دانشکده تحصیلات تکمیلی پایان نامه جهت دریافت کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانیگرایش مالی M.A عنوان : بررسی تأثیر اندازه شرکت بر رابطه بین سطح تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران استاد راهنما: دکتر ابراهیم عباسی نگارنده: سجاد وارسته شهریور 93 سپاسگذاری: سپاس بیکران ایزد یکتا را که مرا یاری نمود تا با بهره گیری از از نعمتهای بی شمارش بتوانم در کنار اندیشمندان و صاحبنظران بزرگ عرصه علم و معرفت سرزمین عزیزم،ایران،به ذره ای ناچیز از اقیانوس بی انتهای دانش دست یابم و با اعتقاد راسخ به رشد و اعتلای کشاورزی،سهم کوچکی در تحقق این امر مهم در آینده داشته باشم.سپاس ایزدی را سزاست که از بدو تولد مرا تنها نگذاشت و با مهیا نمودن اسباب کسب علم مرا مدیون خود ساخت. تقدیم به : ((من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق)) تقدیم به صاحت مقدس آقا امام زمان (عج) ونائب بر حق ایشان امام خامنه ای یاور و قلب تپنده مستضعفین تمام جهان و پدر و مادر دلسوز و فداکارم. فهرست مطالب TOC \o "1-3" \h \z \u 7-1 تعریف واژه های تحقیق PAGEREF _Toc14515712 \h 1 فصل دوم : مروری بر ادبيات تحقيق PAGEREF _Toc14515713 \h 5 بخش اول: عدم تقارن اطلاعاتی PAGEREF _Toc14515714 \h 6 1-4-2 شكل گيری مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی PAGEREF _Toc14515715 \h 6 2-4-2 ورود مفهوم عدم تقارن اطلاعات به بازارهای سرمایه PAGEREF _Toc14515716 \h 8 1-2-4-2 مبانی نظری تفاوت قيمت پيشنهادی خريد و فروش اوراق بهادار PAGEREF _Toc14515717 \h 9 2-2-4-2 عدم تقارن اطلاعاتی و دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام PAGEREF _Toc14515718 \h 13 3-2-4-2 نظريه بازار كارای سرمايه PAGEREF _Toc14515719 \h 17 5-2 اطلاعات جدید و سرعت تعدیل قیمت های سهام PAGEREF _Toc14515720 \h 22 7-2 بخش دوم: پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc14515721 \h 27 1-7-2 پیشینه خارجی PAGEREF _Toc14515722 \h 27 2-7-2 پیشینه داخلی PAGEREF _Toc14515723 \h 32 منابع و ماخذ PAGEREF _Toc14515724 \h 36 الف: منابع فارسي PAGEREF _Toc14515725 \h 36 ب: منابع لاتین PAGEREF _Toc14515726 \h XL ج: منابع اینترنتی PAGEREF _Toc14515727 \h XLI چكيده يكی از نكات مهمی كه همواره در مورد بازارهای سرمايه یا بورس های اوراق بهادار مطرح می گردد، بحث كارايی بازار می باشد كه بر طبق آن تمامی اطلاعات موجود در بازار، اثرات خود را بر روی قيمت سهام منعكس می نمايد. يكی از مهمترين عوامل در تصميم گيری صحيح، اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصميم است كه اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند اثرات منفی برای فرد تصميم گيرنده در بر خواهد داشت از سوی ديگر نوع و چگونگی دستيابی به اطلاعات نيز حائز اهميت است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیراندازه شرکت بر رابطه بین سطح تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی شرکت در سازمان بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری پژوهش شامل 198 شرکت در طی دوره زمانی (1387 تا 1391) است. روش های آماری استفاده شده جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها، رگرسیون چندگانه و ضرایب همبستگی می باشد که این آزمون ها به کمک نرم افزارهایEXCEL و SPSS انجام شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین سطح تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی شرکت بدون در نظر گرفتن اندازه شرکت رابطه مستقیم (مثبت) و معنادار وجود دارد ولی با لحاظ کردن اندازه شرکت در نتایج تحقیق تغییر قابل توجه ای ایجاد می شود به طوری که رابطه بین سطح تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای کوچک و متوسط مستقیم ومعنادار است ولی در شرکتهای بزرگ رابطه معکوس و معناداری برقرار می باشد. واژه های کلیدی: تمرکز مالکیت، عدم تقارن اطلاعاتی، اندازه شرکت. 7-1 تعریف واژه های تحقیق یکی از نخستین اقداماتی که در فرآیند حل یک مساله تحقیقی لازم به نظر می رسد این است که اصطلاحات مهمی که در گزاره آن مساله آمده به گونه عملیاتی تعریف شود (خاکی، 1384، 67). حاکمیت شرکتی: در حقیقت حاکمیت شرکتی مجموعه قوانین و رویه های حاکم بر روابط مدیران، سهامداران و حسابرسان شرکت است که با اعمال یک سیستم نظارتی از حقوق سهامداران حمایت می کند این مبحث بر پایه تئوری نمایندگی و نیز توجه به مسئولیت اجتماعی و سهامداران عمده استوار است (ایمام و مالیک، 2007، 91). مالکیت نهادی: سرمایه گذاران نهادی شخصیت ها یا مؤسساتی هستند که به خرید و فروش حجم عظیمی از اوراق بهادار می پردازند برای مثال می توان از صندوق های بازنشستگی، بانکها، شرکتهای بیمه و سازمان تأمین اجتماعی، صندوق ها و شرکتهای سرمایه گذاری و بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی نام برد (حساس یگانه و پوریا نسب، 1384، 74). تمرکز مالکیت: یک معیار سنجش رایج برای مالکیت متمرکز عبارتست از مالکیت تجمعی که به عنوان بزرگی سهامداران تعریف شده است. مالکیت تجمعی از طریق درصد کل سهام تملک شده به وسیله سهامداران عمده به کل سهام شرکت محاسبه می شود (رجبی، 1385، 58). سهامداران عمده: فردی حقیقی یا حقوقی است که طبق متن پیش نویس آیین نامه راهبری شرکتها در بورس اوراق بهادار ایران دارای دو ویژگی کلیدی زیر می باشد: سهامدارانی که بیش از 5 درصد سهام شرکت را در اختیار دارند و دارای بیشترین حق کنترل و توان نظارت بر تصمیمات هیأت مدیره می باشند. بتواند حداقل یک عضو هیئت مدیره را به طور مستقل منصوب نماید (احمدوند، 1385، 8). عدم تقارن اطلاعاتی: به وضعیتی اطلاق می شود که در آن یکی از طرفین معامله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار داشته باشد. این امر به علل مختلف، از جمله وجود معاملات و اطلاعات محرمانه به وقوع می پیوندد (جلیلی، 1387، 45). در این تحقیق عدم تقارن اطلاعاتی، از طریق تفاوت در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به صورت مقداری محاسبه شده است. قیمت سهام: اغلب بیانگر انتظارات بازار از وضعیت اقتصادی شرکتهاست. از این رو شاخص های بازار نمایانگر وضعیت و عملکرد آتی کل اقتصاد می باشند (راعی و تلنگی، 1383، 68). قیمت پیشنهادی خرید: عبارت است از بالاترین قیمتی که یک خریدار تمایل دارد برای یک سهام بپردازد (امیهود و مندلستون، 1991، 2). قیمت پیشنهادی فروش: پایین ترین قیمتی است که یک سرمایه گذار یا مالک حاضر است سهام خود را بفروشد (همان منبع، 2). اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام: قیمتی که بازارساز، اوراق بهادار را می خرد، قیمت پیشنهادی خرید؛ و قیمتی که با آن اوراق بهادار را می فروشد، قیمت پیشنهادی فروش نامیده می شود. اختلاف بین دو قیمت، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام خواهد بود (احمدپور و رسائیان، 1385، 46). اندازه شرکت: سرمایه یا اندازه شرکت عبارت است از سهم صاحبان سرمایه از دارایی های شرکت پس از کسر بدهی ها و مطالبات شرکت؛ بديهی است كه اندازه شركت تعيين كننده حجم و گستردگی فعاليت يک شركت است، هرچه اندازه شركت بيشتر باشد، نشان دهنده فرصت رشد بالاتر شركت است. سرمایه شرکت به عنوان معیار اندازه شرکت در سه سطح اندازه پایین (میزان سرمایه تا 20 هزار میلیون ریال)، متوسط (از 20 هزار تا 50 هزار میلیون ریال) و بالا (بیش از 50 هزار میلیون ریال) تقسیم می گردد. فصل دوم : مروری بر ادبيات تحقيق بخش اول: عدم تقارن اطلاعاتی 1-4-2 شكل گيری مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی در دهه (1970) ميلادی سه دانشمند به نام های مايكل اسپنس، جرج اكرلوف و جوزف استيليتز (برندگان جايزه نوبل اقتصاد در سال (2001) در زمينه اقتصاد اطلاعات، نظريه ای را پايه گذاری كردند كه به نظريه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد. در آن زمان محافل مالی و اقتصادی دنيا همواره سوال هايی به شرح ذيل مطرح بود: چرا كسانی كه قصد خريد اتومبيل دست دوم دارند ترجيح می دهند به واسطه مراجعه كنند تا به فروشنده؟ چرا موسسه ها با وجود اطلاع از وضع ماليات بر سود سهام، بين سهامداران خود سود تقسيم می كنند؟ چرا نرخ بهره در كشورهای جهان سوم اغلب بيش از حد بالاست؟ مساله اطلاعات نامتقارن در جايی اتفاق می افتد كه يک فرد اطلاعاتی در ارتباط با رويدادهای اقتصادی داشته باشد و فرد يا افراد ديگر فاقد آن باشند. تا كنون ما تصور می کردیم كه كيفيت كالاهای مورد معامله هميشه برای همه طرف های مشاركت كننده در يک معامله مشخص است. مثال های بی شماری وجود دارد كه اين فرض و تصور درست نيست. معمولاً يک طرف معامله نسبت به طرف ديگر اطلاعات بيشتری در اختيار دارد. با توجه به اينكه ميزان اطلاعاتی كه در اختيار يک طرف معامله قرار دارد، توسط دادگاه يا ساير مراجع قابل تشخيص نيست بنابراين نمی توان برای برابری نمودن اطلاعات قرارداد تنظيم نمود. برندگان جايزه نوبل، پاسخ مشتركی برای سوالات مطرح شده ارائه دادند و با استفاده از فرضيه واقع بينانه عدم تقارن اطلاعاتی به بسط نظريه خود پرداختند و برای سوالات فوق پاسخ هايی به شرح ذيل ارائه نمودند: فروشندگان اطلاعات بيشتری نسبت به خريداران درباره كيفيت اتومبيل دارند. مديران شركت، بيش از سهامداران از وضعيت سودآوری موسسه مطلع می باشند. وام گيرندگان بهتر از وام دهندگان درباره توانايی شان جهت باز پرداخت اقساط در آينده اطلاع دارند. به طور مشخص، اكرلوف نشان داد كه عدم تقارن اطلاعاتی می تواند موجب افزايش گزينش مغاير در بازارها شود كه اين امر قبل از وقوع معامله برای افراد بوجود می آيد. اسپنس خاطر نشان كرد كه در شرايط خاص، واسطه های مطلع می توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه های كم اطلاع، درآمد بازار خود را بيشتر كنند. به اين ترتيب مدير شركت با صرف مخارج اضافی برای ماليات سود سهام، خبر از بالا بردن سود می دهد. مقاله اكرلوف (1970) با عنوان "بازار نابسامان" اولين تحليل رسمی از بازارهايی را كه با مشكل گزينش مغاير رو به رويند، معرفی می نمايد. اكرلوف نوعی بازار را به تصوير می كشد كه در آن به اصطلاح رايج، فروشنده نسبت به خريدار اطلاعات بيشتری را در اختيار دارد. البته حسابداران برای كاهش مشكل گزينش مغاير، سياست افشای كامل را پذيرفته اند تا ميزان اطلاعات در اختيار عموم افزايش يابد. شركتهايی كه براساس اطلاعات نهايی از سودآوری بالای خود مطلع می باشند، سود سهام پرداخت می كنند و بازار آن را علامتی برای خبر خوب تلقی می كند و قيمت بالاتری برای سهام آن شركت قائل می شود. و از اين طريق با بالا رفتن قيمت سهام ماليات پرداختی بر روی سود سهام را جبران می كنند (جلیلی، 1387، 208). 2-4-2 ورود مفهوم عدم تقارن اطلاعات به بازارهای سرمایه در ادبيات مربوط به زير ساخت بازار، دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام از سه بخش تشكيل می شود. هزينه پردازش سفارش، هزينه نگهداری موجودی و هزينه گزينش مغاير، هزينه پردازش سفارش مبلغی است كه بازار سازها برای آماده بودن جهت انجام سفارش های خريد و فروش هزينه می كنند تينيک (1972). بخش هزينه نگهداری موجودی كه توسط استال (1978) و هوو استال (1981) مدل سازی شده است، بيان می كند كه هزينه معاملات منجر می شود بازار سازها پرتفوی متنوع نگهداری نمايند تا از اين طريق بتوانند هزينه های خود را پوشش دهند. در نهايت، گزينش مغاير كه توسط كاپلند و گالی (1983) و گلستن و ميلورام (1985) مطرح گرديد نمايانگر يک امر جبرانی برای معامله گران جهت پذيرش ريسک معامله با افرادی است كه احتمال دارد اطلاعات مهم و محرمانه ای در اختيار داشته باشند. به عبارت ديگر، اگر بخش عمده ای از بازار را افراد غير مطلع تشكيل دهند، بازار سازها دامنه تفاوت قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام را افزايش می دهند تا از اين طريق ريسک گزينش مغاير را جبران كنند. 1-2-4-2 مبانی نظری تفاوت قيمت پيشنهادی خريد و فروش اوراق بهادار زمانی كه اوراق بهادار انتشار می يابد و به موجوديت خود در بازار ادامه می دهد تا بازخريد شوند يا به سررسيد پرداخت برسند اما برخی ديگر از انواع اوراق بهادار را عده ای فروخته و عده ای ديگر آن را خريداری می كنند بنابراين دو نوع بازار خواهيم داشت، نوع اول بازاری است كه برای تمامی اوراق بهادار وجود دارد و نوع دوم بازاری است كه جريان خريد و فروش همان اوراق بهادار را در طی زمان پيگيری می كنند. در نمودار شماره (1-2) اين بازار نحوه به تعادل رسيدن عرضه و تقاضا در آنها نشان داده شده است. 543560-159385 تقاضا عرضه تقاضا قیمت عرضهموجودی اوراق بهادار00 تقاضا عرضه تقاضا قیمت عرضهموجودی اوراق بهادار نمودار (1-2) نحوه تعادل در دو بازار (مجله تحقیقات مالی، 14و13، 18(. نمودار سمت چپ كه بازار موجودی را نشان می دهد، نمايانگر يک عرضه ثابت وتقاضايی به شكل اريب رو به پايين با توجه به قيمت اوراق بهادار می باشد. هر چه قيمت اوراق بهادار كمتر باشد تقاضا برای آن بيشتر خواهد بود. نمودار سمت راست بازار در جريان را در هر واحد نشان می دهد. اگر زمان يک روز باشد اين نمودار نمايانگر تقاضايی رو به پايين است. در اين نمودار، عرضه ثابت نخواهد بود و به صورت اريب رو به بالا می باشد. تعادل در نمودار سمت چپ زمانی اتفاق می افتد كه قيمت در سطحpe باشد. در نمودار سمت راست جريان عرضه و تقاضا در نقطه ای همديگر را قطع می كنند. آن نقطه جايی است كه عرضه اوراق بهادار يا تقاضای آن به تعادل رسيده است كه اين تعادل در نقطهpe تشكيل شده است. اگر هر دو بازار به تعادل برسد، تعادل كلی ايجاد خواهد شد. در تعادل كلی قيمت اوراق بهادار در هر دو بازار يكسان خواهد بود. 63500036195قیمت قیمت پیشنهادی فروشp aقیمت تعادلی pe قیمت پیشنهادی خریدpb عرضهتفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروشتقاضا مقدار -زمان00قیمت قیمت پیشنهادی فروشp aقیمت تعادلی pe قیمت پیشنهادی خریدpb عرضهتفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروشتقاضا مقدار -زمان نمودار شماره (2-2) تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش در نمودار شماره (2-2) نيز همچنان قيمت تعادلی برقرار می باشد اما در بازار واقعی اين قيمت های معاملاتی است كه مورد توجه قرار می گیرد. این قیمت ها، تفاوت پيشنهاد خريد و فروش بازار سازها است قيمتی كه بازار ساز اوراق بهادار را می خرد، "قيمت پيشنهادی خريد"؛ و قيمتی كه با آن اوراق بهادار را می فروشد، "قيمت پيشنهادی فروش" ناميده می شود. اختلاف بين دو قيمت "شكاف قيمت پيشنهادی خريد و فروش" خواهد بود. اگر بيشتر از يک بازار ساز وجود داشته باشد، تفاوت بالاترين قيمت پيشنهادی خريد و پايين ترين قيمت فروش را شكاف قيمت پيشنهادی خريد و فروش بازار می نامند و نقطه تعادلی جايی بين قيمت پيشنهادی خريد و فروش بازار قرار می گيرد. در يک بازار مالی سازمان يافته، نقش بازار سازان ايجاد جريان دو طرفه قيمت برای پيشنهاد خريد و پيشنهاد فروش در تمام شرايط می باشد. به طور خلاصه، بازار سازها مسئوليت تنظيم بازار را به عهده خواهند داشت و برای اجرای اين وظيفه آنان بايد موجودی مناسبی از اوراق بهادار را داشته باشند تا بتواند نوسانات قيمت ها را كنترل نمايند. نگهداری موجودی برای اين افراد هزينه هايی در بر خواهد داشت كه از طريق اختلاف قيمت پيشنهادی خريد و فروش اوراق بهادار، اين هزينه ها را جبران می كنند. در نمودار شماره 2-2 درآمد بازار سازان به صورت هاشور زده نشان داده شده، در واقع به بيان رياضی می توان گفت كه: (Pa – Pb)Q درآمد بازار سازان می باشد. هزينه ها و ريسک عمليات بازار سازها به ويژگی های خاصی از قبيل افت و خيز بازار و يا وسعت بازار، "عمق بازار" و "انعطاف پذيری بازار" بستگی دارد. در ضمن، ريسک عمليات بازار سازی به تعداد افرادی كه براساس انگيزه اطلاعاتی و نه انگيزه نقدينگی، اقدام به انجام مبادله می نمايند، بستگی دارد. در نمودار شماره (2-3) به اين رابطه پرداخته می شود. اگر در بازاری به حد كافی برای اوراق بهادار، حجم خريد و فروش به قيمت تعادلی وجود داشته باشد می توانيم بگوييم كه اين بازار دارای وسعت كافی می باشد و به عبارت ديگر روان است. بازارهايی كه تعداد خريداران و فروشندگان در آن كم است به بازارهای كم رمق معروف می باشند. نقدينگی اوراق بهادار به درجه روان بودن بازار بستگی دارد. شكاف قيمت پيشنهادی خريد و فروش بازار سازها در يک بازار روان كمتر از شكاف قيمت پيشنهادی در بازار كم رمق می باشد. زيرا در بازارهای روان، حجم مبادلات بالاتر و شکاف قیمت پیشنهادی كمتر است. 16516351033145عرضه عمق ps pe ps 00عرضه عمق ps pe ps بازاری دارای عمق است كه قيمت پيشنهادی خريد و فروش بازار ساز نزديک به قيمت تعادلی باشد كه تغييرات قيمت در چنين بازاری غالباً پيوسته می باشد. اما در بازار كم عمق تغييرات قيمت به صورت جهشی و ناپيوسته می باشد. تغيير قيمت ها در بازارهای عميق پايين تر از تغيير قيمت ها در بازارهای كم عمق می باشد. بنابراين ريسک بازار سازها در بازارهای عميق كمتر از بازارهای كم عمق است. اگر بازار عميق باشد اوراق بهادار نيز دارای قابليت برگشت زياد خواهد بود. نمودار شماره (3-2) یک بازار پر افت و خیز 2-2-4-2 عدم تقارن اطلاعاتی و دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام تحقیقات تجربی که اخیراً صورت گرفته است، تاثیر اعلان سود بر رفتار دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به صورت کلی مورد توجه قرار داده اند. بر طبق مطالعاتی که اوشمن و مورس (1983) بر روی 25 شرکت انجام دادند به تغییر دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در زمان اعلان سود پی بردند. ویکنتاش و چیانگ (1986) نیز تغییرات مهمی را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود، تنها زمانی که هیچ اطلاعات مهمی از جانب شرکت در ظرف 30 روز قبل از اعلان سود منتشر نشده باشد مشاهده نمودند. پاتل (1991) مدعی شد که پس از اعلان سود، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش می یابد. لی و ردی (1993) با استفاده از اطلاعات بین روزی شواهدی را ارائه نمودند که بر مبنای آن دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در دوره پس از اعلان سود به مدت یک روز دارای وسعت بیشتری می باشد و قبل از اعلان سود شاهد کاهش قیمت پیشنهادی بودند. کرینسکی و لی (1996) دریافتند که اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار افزایش می دهد. بر طبق مدل عدم تقارن اطلاعاتی که کاپلند و گالی (1983) و گلستن و میلورام (1985) ارائه نمودند، در بازار می توان دو نوع معامله گر را متصور شد: (الف) معامله گران نقد (ب)معامله گران مطلع. معامله گران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله می کنند که دارای اطلاعات محرمانه ای هستند که در قیمت ها منعکس نشده است. در حالی كه معامله گران نقد (سرمايه گذاران غير مطلع) تنها به دليل دارا بودن نقدينگی به انجام مبادله اقدام می كنند. البته اين مدل ها بر روابط بين تفاوت قيمت خريد و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند. بازار سازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زيان می شوند و اين زيان را از طريق گسترش دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام جبران می كنند. براساس اين مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزايش دامنه قيمت های پيشنهادی می شود. در مدل كيم و ورچيا (1994) برخی افراد مطلع در بازار از قبيل سهامداران عمده، اطلاعات عمومی (مانند اعلان سود) را به سمت اطلاعات محرمانه سوق می دهند. بديهی است كه اين افراد دارای مزيت اطلاعاتی نسبت به سايرين هستند و از اين رو قادرند تا ارزيابی بهتری نسبت به عملكرد موسسه از طريق اعلان سود داشته باشند. البته تمركز اصلی آنها بر چگونگی تاثير عدم تقارن اطلاعاتی در مبادلات افراد مطلع پيرامون زمان اعلان سود است. از نظر آنان اعلان سود منجر به افزايش حجم مبادله و گسترش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. كيم و ورچيا اثرات اين اعلان ها را به دو صورت بيان می كنند: اول اين كه، اعلان های سود زمينه را برای معامله ای برابر و يكسان در بازار فراهم می كند زيرا منجر به انتشار اطلاعات برای همه افراد حاضر در بازار می شود و بدين ترتيب بايد شاهد افزايش عدم تقارن اطلاعاتی در روزهای قبل از اعلان سود باشيم. دوم اين كه، بازار متشكل از افرادی است كه توانايی های متفاوتی در پردازش اطلاعات دارند. طبق اين ديدگاه عدم تقارن اطلاعاتی نبايد قبل از اعلان سود افزايش يابد بلكه بايد در يک سطح صعودی در پی اعلان سود باقی بماند. زيرا، برخی از معامله گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات هستند و اين پردازش اطلاعات است كه موجب افزايش حجم مبادلات در يک محيط دارای نقدينگی كمتر می شود، نه عدم تقارن اطلاعاتی. در اين زمان معامله گران غير مطلع به دليل افزايش دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام از انجام مبادله خودداری می كنند. كايل (1985) ايزلی و اوهارو (1992) در يافته های خود پی بردند هنگامی كه عدم تقارن اطلاعاتی افزايش يابد شاهد افزايش حجم مبادلات نيز خواهيم بود. دمسكی و فلتهام (1994) و مک نيكولاس و ترومن (1994) بر اهميت تمركز بر فعاليت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند. به نظر مک نيكولاس و ترومن سرمايه گذارانی كه دارای افق سرمايه گذاری كوتاه مدتی هستند جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزايش u1605 می دهند. اين امر بدين معناست كه قبل از اعلان سود، سطح بالايی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهيم بود. اسكينر (1991) در تحقيق خود افزايش قابل ملاحظه ای را در دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام پيرامون زمان اعلان سود مشاهده نکرد. يان (1998) به وجود عواملی اشاره می كند كه طبق آن، حركت های مهمی را در قيمت سهام پيرامون زمان اعلان سود مشاهده كرد كه می تواند معامله گران را به گردآوری اطلاعات بيشتر ترغيب كند. وی دريافت كه هم تغيير پذيری سود و هم واكنش بازار نسبت به سود غيرمنتظره رابطه مثبتی با تغييرات در دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد. از اين رو دامنه قيمت پيشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزايشی است. اكر (2002) وجود تفاوت اندک در دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام و افزايش حجم معاملات را پيرامون زمان اعلان سود گزارش كرده است. لی و همکاران (2003) با بررسی شركتهای فعال در بورس تورنتو دريافتند كه قبل از اعلان سود دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام افزايش پيدا كرده است. ويل (2004) با بررسی شركتهای فعال در بورس يورونكست پاريس، وسعت دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام را در زمان اعلان سود مشاهده كرد. 3-2-4-2 نظريه بازار كارای سرمايه از اوايل قرن بيستم، اعتقاد گروهی از دست انداركاران ابزارهای اوراق بهادار، بر اين بود كه مطالعه تاريخی قيمت ها حاوی اطلاعات مفيدی برای پيش بينی قيمت ها در آينده است؛ لذا، با به دست آوردن روند قيمت ها، الگوی تغييرات، شناخته می شوند و اين الگو به ما می گويد كه هر چند وقت يكبار، روند خاصی رخ می دهد. معتقدين اين طرز تفكر را به دليل اينكه بر نمودارها تمركز داشتند چارتيست ناميدند (سينايی، 1372، 50). به نظر اين مكتب تحليل بنيادی ضرورتی ندارد، و حاميان آن بر اين باورند كه تاريخ تكرار می شود (فیشر و جردن، 1991، 635)3. از دهه (1930) مطالعات ديگری كه در نقطه مقابل اين ديدگاه قرار داشت، آغاز شد. تمركز اصلی اين تحقيقات، روی تصادفی بودن رفتار قيمت ها بود و اينكه قيمت ها از روند خاصی پيروی نمی كنند. نتايج اين مطالعات به صورت يک جريان فكری و نظری قوی وارد مباحث اقتصاد و سرمايه گذاری گرديد و نظريه رفتار تصادفی قيمت ها شكل گرفت (سينايی، 1372، 50). مكتب گشت تصادفی، از طريق آزمون های تجربی به اثبات رساند كه تغييرات متوالی قيمت ها در دوره های كوتاه مدت،همانند يک روز، يک هفته يا يک ماه، مستقل از يكديگر است (فیشر و جردن، 1991، 635). پس از دهه (1960) تحقيقات از شكل آماری مطالعه رفتار قيمت ها، به مسئله ويژگی های اقتصادی بازار سهام، كه موجب تغييرات تصادفی می شد، سوق پيدا كرد. اين مسئله، موجب پيدايش نظريه بازار كارا شد (سينايی، 1372، 50). بنيادگرايان باور دارند كه با تجزيه و تحليل متغيرهای مالی و اقتصادی كليدی، می توان ارزش واقعی سهام را برآورد نمود (فیشر و جردن، 1991، 635). براساس اين نظريه، هيچ كس نمی تواند در بلند مدت به طور سيستماتيک بيشتر از ميزان ريسكی كه متحمل شده است، بازده كسب كند. در چنين بازاری، قيمت سهام انعكاسی از اطلاعات مربوط به آنهاست و تغييرات قيمت ها دارای الگوی خاص و قابل پيش بينی نيست (فدايی نژاد، 1375، 7). كارا بودن بازار از اهميت زيادی برخوردار است، چرا كه در صورت كارا بودن بازار سرمايه، هم قيمت اوراق بهادار به درستی و عادلانه تعيين می شود و هم تخصيص سرمايه، كه مهمترين عامل توليد و توسعه اقتصادی است، به صورت مطلوب و بهينه انجام می شود (جهانخانی و عبده تبريزی، 1372، 7). در دنيای مالی، سه نوع كارايی در بازار سرمايه وجود دارد (فیشر و جردن، 1991، 60). كارايی اطلاعاتی. كارايی تخصيصی. كارايی عملياتی. كارايی اطلاعاتی وجود اطلاعات كافی در بازار و انعكاس به موقع و سريع آن بر قيمت اوراق بهادار، ارتباط تنگاتنگی با كارايی بازار دارد. در بازار كارا، اطلاعاتی كه در بازار پخش می شود به سرعت بر قيمت تاثير می گذارد. در چنين بازاری قيمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی آن نزديک است؛ به بيان ديگر، ويژگی مهم بازار كارا اين ست كه قيمت تعيين شده در بازار، شاخص مناسبی از ارزش واقعی اوراق بهادار است. بنابراين بازار كارا به بازاری اطلاق می شود كه در آن قيمت اوراق بهادار از قبيل قيمت سهام عادی، منعكس كننده تمام اطلاعات موجود در بازار باشد. بازار كارا بايد نسبت به اطلاعات جديد حساس باشد، اگر اطلاعات تازه ای به اطلاع عموم برسد، قيمتها، متناسب با جهت اطلاعات ياد شده، تغيير خواهد كرد. اگر بازار نسبت به اطلاعات جديد بی تفاوت باشد و عكس العمل لازم را انجام ندهد؛ يعنی، تحليل كننده ای در بازار برای ارزيابی و بررسی اطلاعات جديد بر قيمت نباشد،طبعاٌ آن بازار كارايی نخواهد داشت (جهانخانی و عبده تبريزی، 1372، 8). كارايی اطلاعاتی به نوبه خود به سه شكل ضعيف، نيمه قوی و قوی تقسيم می شود (فیشر و جردن، 1991، 60). در ادامه به تفضيل در باره هر يک از شكل های كارايی اطلاعاتی خواهيم پرداخت. كارايی تخصيصی يكی از عمده ترين پيامدهای كارايی بازار اين است كه منابع موجود به بهترين حالت، و به شكل بهينه و مطلوب، بهره برداری شود. يکی از وظايف مهم بازار سرمايه، بايد تامين مالی شركتها و نهادها باشد. بازار سرمايه بايد اين ويژگی را داشته باشد كه شركتهای نيازمند بتوانند سرمايه لازم خود را تامين كنند و شركتهايی كه پروژه های آنها توازی معقولی از بازده و ريسک ندارد، از دستيابی به منابع جديد در بازار محروم شوند (جهانخانی و عبده تبريزی، 1372، 11). در اين مفهوم، بازارهايی دارای كارايی تخصيصی می باشند، كه در آن پروژه های سرمايه گذاری با بهره وری نهايی سرمايه، تامين مالی می شوند (فیشر و جردن، 1991، 60).تخصيص هنگامی بهينه است كه بيشترين سرمايه متوجه سودآورترين فعاليت شود. پس تخصيص سرمايه هنگامی درست انجام می شود كه شركتهايی كه فرصت های سرمايه گذاری بهتر دارند، سرمايه مورد نياز خود را تامين كنند، و آن بخش های اقتصاد كه بازدهی كمتری دارند (و با محدوديت بيشتر رو به رو هستند) از استفاده سرمايه محروم شوند. كارايی عملياتی كارايی عملياتی اشاره به تسهيل و سرعت مبادلات در بازار دارد، كه از طريق آن بازارهای سرمايه امكان ملاقات خريداران و فروشندگان را ممكن می سازند. اين نوع كارايی، منجر به افزايش سرعت نقد شوندگی دارايی ها می شود (فیشر و جردن، 1991، 60). بازاری از نظر عملياتی،كارا محسوب می شود كه هزينه انجام مبادلات در حداقل سطح ممكن باشد. سه مشخصه كارايی بازار را می توان به صورت زير بيان نمود4: 1. چنانچه كارگزاران و معامله گران، سودهای عادی و معقولی را (با توجه به سطح ريسک فعاليتشان) به دست آورند، بازار از نظر عملياتی كارا است. 2. كارايی عملياتی بستگی به درجه رقابت بين كارگزاران و معامله گران (سهولت در ورود و خروج) دارد. 3. كارايی تخصيصی، مستقيماً به سطح كارايی عملياتی در هر بازاری مرتبط است. گونه های سه گانه كارايی اطلاعاتی بازار سرمايه: كارايی اطلاعاتی بازار در سه سطح، از نظر مفروضات و پيامدهای آن مطرح است كه ذيلاً مطرح می شود (سينايی، 1372، 48): شكل ضعيف: انعكاس اطلاعات بر قيمت سهام می تواند در سطح نازل و به اصطلاح در شكل ضعيف آن مطرح باشد. در اين سطح از كارايی، قيمت های اوراق بهادار، فقط اطلاعاتی كه در گذشته قيمت ها نهفته است و از توالی تاريخی قيمت ها حاصل می شود را منعكس می كنند، كه اين اطلاعات بلافاصله در قيمت های جاری منعكس می شوند. در اين حالت فرض می شود قيمت اوراق بهادار، فقط منعكس كننده اطلاعات تاريخی باشد؛ بدين معنی كه قيمت سهام روند خاصی نداشته و بازار سهام، حافظه ای ندارد؛ يعنی قيمت سهام در بازار كارا به شكل تصادفی تغيير می كند. اين همان نظريه گشت تصادفی يا گردش تصادفی است. شكل نيمه قوی: اين سطح از فرضيه می گويد كه قيمت سهام، منعكس كننده همه اطلاعات عام و منتشر شده است. در اينجا، اطلاعات عام، محدود به قيمت گذشته نيست بلكه در بر گيرنده هر اطلاعاتی درباره عملكرد شركت و مشخصات صنعتی است كه شركت در آن فعاليت می كند. شكل قوی: در اين حالت فرض آن است كه تمام اطلاعات مربوط و موجود، اعم از اطلاعات محرمانه و اطلاعات در دسترس عموم، در قيمت اوراق بهادار انعكاس دارد. مفهوم كارايی بازار را می توان همانند نمودار نشان داد. (استرانگ، 2000، 218)1. 5-2 اطلاعات جدید و سرعت تعدیل قیمت های سهام از سال (1965) در حوزه امور مالی، فرضیه ای در مورد کارا بودن بازار سرمایه مطرح شده است. علت انجام این تحقیقات آزمودن این نظریه بود که آیا بازار سهام در کسب و پردازش اطلاعات ورودی به طور معقول عمل می کند یا خیر؟ و آیا اطلاعات بدون درنگ و گرایش خاصی در قیمت اوراق بهادار منعکس می شود یا خیر؟ منطقاً سرمایه گذاران برای به حداکثر رساندن مطلوبیت مورد نظر خود، از کل اطلاعاتی که به تعیین ارزش و قیمت گذاری اوراق بهادار مربوط می شود استفاده می کنند. البته در تعیین قیمت اوراق بهادار، باید هزینه پردازش اطلاعات و نیز هزینه انجام معاملات را در نظر داشت. در سال (1970) برای نخستین بار بود که فاما به صورت رسمی مفهوم کارایی بازار اوراق بهادار را مطرح نمود. وجود اطلاعات کافی در بازار و انعکاس به موقع و سریع اطلاعات بر روی قیمت اوراق بهادار، ارتباط تنگاتنگی با کارایی بازار دارد. در بازار کارا، اطلاعاتی که در بازار منتشر می شود، به سرعت بر روی قیمت ها تاثیر می گذارد. در چنین بازاری، قیمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی، آن نزدیک می گردد؛ به عبارت دیگر، ویژگی مهم بازار کارا این است که قیمت تعیین شده در بازار، شاخص مناسبی از ارزش واقعی اوراق بهادار می باشد. از نظر فاما، بازار کارا به بازاری اطلاق می شود که در آن قیمت اوراق بهادار (مانند سهام عادی) منعکس کننده تمام اطلاعات موجود در بازار باشد. شاید بتوان از دیدگاه فرضیه بازار کارا، دلیل وجودی حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان نمود که در آن یکی از طرفین مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار دارد. بازار کارا باید در برابر اطلاعات جدید حساس بوده و نسبت به آن اطلاعات از خود واکنش نشان دهد. فاما برای کارایی بازار ویژگی هایی به شرح ذیل عنوان نمود. شرایط رقابتی در بازار حکم فرما باشد. اطلاعات باید به سرعت و با حداقل هزینه در دست تمامی افراد قرار گیرد. اطمینان از وجود قیمتی عادلانه برای اوراق مورد مبادله. کم هزینه بودن معامله در بازار، تا حدی که به وضعیت بدون هزینه نزدیک باشد. عدم توانایی معامله گران در تحت نفوذ قرار دادن بازار. در این بازار هر کس می تواند به نرخ های رایج بازار مالی قرض بدهد و بگیرد. قیمت بازار طوری تعیین می شود که منعکس کننده ی تمامی اطالاعات خوب و بد می باشد. در بازار کارا، تعدیل قیمت ها با سرعت انجام می شود. شرط لازم برای کارایی وجود رقابت است. بازار کارا در هر مقطعی از زمان، عده ای در آن خریدار و عده ای در آن فروشنده می باشد. بازار کارای سرمایه، بازار پیچیده ای است که ابزارهای پیچیده مالی در آن وجود دارد، همانگونه که مشاهده می شود یکی از ویژگی های بازار کارا این است که در آن تعدیل قیمت ها به سرعت انجام شود و رفتار بازار تابع گام تصادفی می باشد. آنچه که مسلم است مرکز ثقل آزمون های تجربی، سرعت تطابق قیمت با اطلاعات جدید است. برای نخستین بار در سال (1959) هری رابرتز بیان نمود که یک رشته اعداد را به طور تصادفی استخراج نموده و نمودار آن را ترسیم کرده است که شبیه نمودار یک رشته از قیمت های سهام می باشد. وی اشاره کرد که اگر تغییرات قیمت سهام را هم محاسبه و این تغییرات را بر روی نموداری رسم کنیم، دو نمودار بسیار شبیه به هم خواهد بود. وی درخواست نمود تحقیقات بیشتری صورت پذیرد تا نتیجه گیری او در مورد تصادفی بودن تغییر قیمت سهام مورد بازبینی قرار گیرد. در سال (1959) فیزیکدانی به نام ازبورن که در این سال به بازار سهام علاقه مند شده بود تحقیق دیگری را انجام داد. وی اعدادی از قیمت های سهام را مورد بررسی قرار داد و دریافت که تغییرات قیمت ها از یکدیگر مستقل می باشند. هر چند دیدگاه ازبورن با رابرتز فرق می کرد اما نتایج شان مشابه بود. در پی آزمون های رابرت و ازبورن، آزمون های مور1 (1962)، فاما2 (1965) و گرانجر و مورگن اشتر3 (1963) بر نتایج اولیه آن دو صحه گذاشتند. مور به دنبال همبستگی زمانی تغییرات پی در پی قیمت تک تک سهام برآمد. وی قیمت های هفتگی سالهای (1951 تا 1958) را با قیمت 29 سهمی که به صورت تصادفی انتخاب کرده بود بررسی نمود و ضریب همبستگی 6% را به دست آورد. این رقم بسیار پایین گویای این مطلب بود که مطالعه تغییرات هفتگی قیمت برای پیش بینی قیمت های آینده بی ارزش می باشد. فاما رقم های روزانه تغییرات قیمت سهام را برای 5 سال (1958 تا 1962) مورد بررسی قرار داد و به ضریب همبستگی 3%+ دست یافت. در واقع، حتی تغییرات قیمت با تاخیر4 هم چندان همبستگی نشان نداد. به طور خلاصه همه شواهد حاصل از آزمون های تجربی دال بر حمایت از فرضیه گام تصادفی بود که نشان می داد تغییرات قیمت سهام تا اندازه زیادی مستقل از یکدیگر می باشند. بال و براون نیز نوعی دیگر از بررسی ها را انجام دادند آنان برای دوره زمانی (1946 تا 1960) نتایج نرخ های بازده عادی 261 شرکت را مورد بررسی قرار دادند تا اثر اعلان سود سالیانه مشخص شود. آنان شرکتها را به دو گروه تقسیم کردند گروه اول، شرکتهایی که بهتر از نرخ عادی بازار سود داشتند و دوم، شرکتهایی که کمتر از نرخ بازار سودآور بودند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که متوسط نرخ های بازده شرکتهای با سود بیشتر افزایش داشته و برای سهام با سود کمتر عکس آن را مشاهده نمودند. به بیان دیگر محتوای اطلاعاتی مربوط به سود را، بازار پیش بینی کرده بود. (جهانخانی و عبده تبریزی،1372،12). در زمینه بررسی سرعت تعدیل قیمت های سهام پس از اعلان سود نیز مطالعات متعددی صورت گرفته است. برای مثال افرادی از قبیل پاتل1 (1984)، تالر2 (1985)، باندت3 (1987)، فرانسیس4 (1992) و بروکس5 (2003) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که تعدیل قیمت ها در ارتباط با اعلان سود، آنی و فوری نمی باشد. اما گرین و واتس6 (1996)، کااو7 (2002)، بیاس8 (1999) به نتیجه ای کاملاً متفاوت دست یافتند. در ادامه مطالعات صورت گرفته لوئیچی ویل9 (2004) واکنش قیمت سهام نسبت به اعلان سود را سریع و فوری ارزیابی نمود. 7-2 بخش دوم: پیشینه تحقیق در ارتباط با موضوع این پژوهش، تا کنون تحقیقی با این عنوان در ایران صورت نگرفته است. در بررسی های کلی در مقالات، مجلات، سایت های اینترنتی، پایان نامه های دانشگاهی و... پژوهشی که در این زمینه انجام شده باشد، به ندرت یافت شد که علت آن جدید بودن موضوع حاضر میباشد و مدلهای ارائه شده در سطح دنیا در چند سال اخیر به جامعه علمی جهان ارائه شده است. 1-7-2 پیشینه خارجی لافوند و واتس1 (2007): در تحقيقی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی بين سرمايه گذاران آگاه و ناآگاه، در شركت، مورد بررسی قرار گرفته و در پايان به اين نتيجه منتج گرديد كه عدم تقارن اطلاعاتی بين سرمايه گذاران آگاه و ناآگاه در شركت باعث به وجود آمدن محافظه كاری در صورت های مالی می گردد. محافظه كاری باعث كاهش انگيزه و توانايی مديران برای دستكاری در اعداد حسابداری می گردد و بنابراين عدم تقارن اطلاعاتی و زيان های سنگين ناشی از اين امر در شركت كاهش پيدا می كند. اين مطلب باعث افزايش در ارزش شركت می گردد. آزمون های تجربی انجام شده اين تحقيق به دنبال اين عقيده انجام گرديده كه عدم تقارن اطلاعاتی به صورت بسيار با اهميتی با محافظه كاری بعد از كنترل ساير عوامل متقاضی محافظه كاری، ارتباط دارد. آزمون های اين تحقيق اين پيش بينی را كه تغيير در عدم تقارن اطلاعاتی باعث تغيير در محافظه كاری می گردد را مورد تاييد قرار داد. اين مطلب بر خلاف نظر FASB است كه می گويد محافظه كاری باعث بوجود آمدن عدم تقارن اطلاعاتی بين سرمايه گذاران می گردد. يک نتيجه مهمی كه از اين تحقيق حاصل گرديد اين بود كه با حذف محافظه كاری توسط FASB عملا عدم تقارن اطلاعاتی بين سرمايه گذاران افزايش يافته است. نکونام و همکاران (2012) در پژوهشی تحت عنوان "بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی" بیان می کنند که تفاوت ها در ساختار مالکیت عدم تقارن اطلاعاتی را توجیه می کنند. آنها در این پژوهش به این نتیجه رسیدند افزایش در سطح مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی و تمرکز مالکیت باعث افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می شود ولی افزایش در سطح مالکیت شرکتی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود (نکونام و همکاران، 2012، 79). یوما و جنکینز (2006) در بررسی رابطه بین تمرکزمالکیت نهادی و کیفیت سود با استفاده از معیارهای مختلف کیفیت سود به این نتیجه رسیدند که مالکیت نهادی متمرکز رابطه ای منفی با اکثر معیارهای کیفی سود دارد. چانگ و دیگران (2008) به بررسی اثرات راهبری شرکتی بر نقدشوندگی بازار سهام با استفاده از 24 شاخص راهبری مرتبط با شفافیت مالی و عملیاتی و همچنین ساختار مالکیتی شرکت پرداختند. فرضیه آنها بر این اساس بود که راهبری ضعیف سبب بروزعدم تقارن اطلاعاتی بیشتر بین سرمایه گذاران داخلی و خارجی شده و این امر بر نقدشوندگی اثر سوء می گذارد. در شرایطی که راهبری شرکتی ضعیف باشد معامله گران شکاف قیمتی بیشتری را ایجاد خواهند کرد. آنها دریافتند که راهبری شرکتی بهتر سبب ایجاد نقدشوندگی بیشتر یا شکاف و اثر قیمتی کمتر شده است. اسلان و همکاران (2007) نیز شواهد قوی را ارائه نمودند مبنی بر این که شرکتهایی که مالکیت نهادی بالاتری دارند عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری در معاملات آنها یافت می شود. جنینگز و همکاران (2002) مطالعه ای را با عنوان "مالکیت نهادی، اطلاعات و نقدشوندگی" انجام دادند. اما آنچه در این تحقیق به طور خاص بررسی شده است رابطه معکوس بین مالکیت نهادی و جزء کژگزینی عدم تقارن اطلاعاتی است. دراین مطالعه 35 فصل از سال (1983) تا سال (1991) مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از 50 هزار مشاهده آنها موفق شدند تا نشان دهند که بین مالکیت نهادی و شکاف قیمت های پیشنهادی خرید و فروش رابطه عکس وجود دارد و نهادها موجب بهبود در نقدشوندگی سهام در بازار می گردند. علاوه بر این آنها دریافتند که جزء مربوط به کژگزینی شکاف قیمتی با افزایش مالکیت نهادی کاهش می یابد. شاخص نقدشوندگی اصلی مورد استفاده در این پژوهش تفاوت نسبی قیمت های پیشنهادی است. ایزلی و آهارا (2004) چهارچوبی را برای مطالعه معامله کنندگان مطلع و مزیت اطلاعاتی آنها بر نقدشوندگی و کارایی قیمتی ارائه می کنند. آنها به این نتیجه دست یافتند که وجود سرمایه گذاران مطلع سبب ایجاد عدم تقارن اطلاعاتی و تحمیل هزینه های کژگزینی بر سرمایه گذاران بی اطلاع شده موجب ایجاد شکاف بیشتر در قیمت های خرید و فروش (هزینه معاملاتی) و در نتیجه کاهش نقدشوندگی سهام می شود. کینی و میان (1995) با انتخاب نمونه هایی شامل 1063 شرکت از بورس اوراق بهادار آمریکا به بررسی رابطه ی تمرکز (پراکندگی) مالکیت و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پرداختند و رابطه معناداری بین این دو متغیر نیافتند. روبین (2007) "سطح مالکیت، تمرکز مالکیت و نقدشوندگی" عنوان تحقیقی است که روبین برای بررسی رابطه مالکیت نهادها و سایر گروه های درون شرکت و نقدشوندگی سهام انجام داده است. نتایج این مطالعات نشان می دهد وی نتوانسته است رابطه بین مالکیت گروه های درون شرکت و نقدشوندگی مشاهده نماید بلکه به این نتیجه دست یافته است که تنها این نهادها هستند که بر نقدشوندگی سهام تأثیر مشهود و قابل توجهی اعمال می کنند مطابق فرضیات مطرح شده نقدشوندگی سهام با سطح مالکیت نهادی رابطه مستقیم و با تمرکز مالکیت نهادی رابطه معکوس دارد. بنابراین در این تحقیق هر دو نظریه کارآیی اطلاعاتی یا معاملاتی و کژگزینی مورد تایید قرار گرفته اند. چردیا و همکاران (2008) در پژوهشی با عنوان "نقدشوندگی و کارایی بازار" بیان کردند که قابلیت پیش بینی بازده سهام در افق زمانی کوتاه مدت رابطه عکس با کارایی بازار دارد. آنها دریافتند زمانی که فاصله ی قیمت های پیشنهادی خرید و فروش محدودتر می شوند این قابلیت پیش بینی بازده کمتر می شود. به عقیده آنها در یک بازارکارا، پیش بینی بازده از اطلاعات گذشته دارای کمترین کارایی است. معیاری که محققان در این پژوهش جهت اندازه گیری نقدشوندگی به کار گرفتند. اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش می باشد که با قیمت های معاملاتی (قیمت های خرید و فروش که در آن قیمت ها معامله صورت گرفته است) متفاوت می باشد. بن علی (2009) نشان داد سرمایه گذاران نهادی آمریکایی در فرانسه هزینه های نمایندگی و تقاضای افشای بهتر و مفیدتر را کاهش و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهند. كايل (1985) ايزلی و اوهارو (1992) در يافته های خود پی بردند هنگامی كه عدم تقارن اطلاعاتی افزايش يابد شاهد افزايش حجم مبادلات نيز خواهيم بود. دمسکی و فلتهام (1994) و مک نيكولاس و ترومن (1994) بر اهميت تمركز بر فعاليت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند. به نظر مک نيكولاس و ترومن سرمايه گذارانی كه دارای افق سرمايه گذاری كوتاه مدتی هستند جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزايش u1605 می دهند. اين امر بدين معناست كه قبل از اعلان سود، سطح بالايی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهيم بود. اسكينر (1991) در تحقيق خود افزايش قابل ملاحظه ای را در دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام پيرامون زمان اعلان سود مشاهده نکرد. يان (1998) به وجود عواملی اشاره می كند كه طبق آن، حركت های مهمی را در قيمت سهام پيرامون زمان اعلان سود مشاهده كرد كه می تواند معامله گران را به گردآوری اطلاعات بيشتر ترغيب كند. وی دريافت كه هم تغيير پذيری سود و هم واكنش بازار نسبت به سود غير منتظره رابطه مثبتی با تغييرات در دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد. از اين رو دامنه قيمت پيشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزايشی است. اكر (2002) وجود تفاوت اندک در دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام و افزايش حجم معاملات را پيرامون زمان اعلان سود گزارش كرده است. لی و همکاران (2003) با بررسی شركتهای فعال در بورس تورنتو دريافتند كه قبل از اعلان سود دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام افزايش پيدا كرده است. ويل (2004) با بررسی شركتهای فعال در بورس يورونكست پاريس، وسعت دامنه قيمت پيشنهادی خريد و فروش سهام را در زمان اعلان سود مشاهده كرد. 2-7-2 پیشینه داخلی رضا زاده و آزاد (1387) در پژوهش ديگر رابطه بين محافظه كاری حسابداری و عدم تقارن اطلاعاتی را طی دوره) 1381 تا 1385 (مورد بررسی قرار دادند. نتايج پژوهش آنها حاكی از وجود رابطه مثبت و معنی دار ميان عدم تقارن اطلاعاتی بين سرمايه گذاران و محافظه كاری حسابداری است. همچنين طبق نتيجه گيری آنها، تغيير در عدم تقارن اطلاعاتی بين سرمايه گذاران موجب تغيير در سطح محافظه كاری می شود (رضا زاده و آزاد، 1387، 72). نوروش و ابراهیمی (1384) به بررسی و تبیین رابطه ترکیب سهامداران و تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای عملکرد پرداختند. هدف آنها ارائه شواهدی در مورد نقش سرمایه گذاران نهادی در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس تهران بود. نتایج پژوهش نشان داد در شرکتهای که سرمایه گذاران نهادی مالکیت بیشتری دارند، اطلاعات بیشتری در مورد سودهای آینده گزارش کرده اند. حساس یگانه و همکاران به بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و محافظه کاری در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته اند نمونه آماری پژوهش شامل 285 سال - شرکت در طی دوره زمانی (1385 – 1381) بوده است. نتایج پژوهش حاکی از این موضوع است که با در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی از قبیل: اندازه، رشد و... رابطه منفی و معناداری میان تمرکز مالکیت و محافظه کاری وجود دارد. (حساس یگانه و همکاران، 1389، 94-77). آزاد (1387) نشان داد، به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت های مالی مورد تأیید قرار می گیرد. وطن پرست (1384) با محاسبه اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام نتیجه گرفت، عدم تقارن اطلاعاتی قبل از اعلام سود بیشتر است. ایزدی نیا و رسائیان (1389) در تحقیق خود با عنوان "پراکندگی مالکیت و نقدشوندگی سهام" به بررسی ارتباط بین میزان تمرکز مالکیت و نقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران پرداخته اند. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است که بین پراکندگی (تمرکز) مالکیت و نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود ندارد. . منابع و ماخذ الف: منابع فارسي ابراهیمی ،ک،1388،"نقش ترکیب سهامداران در عدم تقارن اطلاعات و عملکرد شرکت "، دانش و پزوهش حسابداری شماره 12 . احمد پور،احمد، رسائیان،امیر.(1385)."رابطه بین معیارهای ریسک و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران"، بررسی های حسابداری و حسابرسی ، شماره 46، اميد قائميٍ،م ،1379، "بررسي رابطه بين قيمت سهام و حجم مادلات سهام در شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"،پايانامه كارشناسي ارشد ،دانشگاه شهيد بهشتي ،دانشكده علوم اداري. ایزدی نیا،ن.، و امیر رسائیان،1389، "پراکندگی مالکیت و نقدشوندگی سهام "، فصل نامه بررسی های حسابداری و حسابرسی شماره 60. آذر،ع و محمد مؤمنی ، 1385، "آماروکاربرد آن درمدیریت" ، تهران ، انتشارات سمت ،جلد دوم. بدري،الف،1372،"اطلاعات حسابداري و تصميم گيري چند فرضيه رفتاري"، بررسي هاي حسابداري ،دانشكده مديريت دانشگاه تهران،سال اول،شماره 4. بندر ، ر، ترجمه دکتر سید محمد اعرابی و دکتر محرم رزمجوئی ، 1388،"مدیریت مالی استراتژیک"، انتشارات مهکانه. بهرامفر، ن و شمس عالم، 1383 ، "بررسی تاثیر متغیرهای حسابداری بربازده غیرعادی آتی سهام شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران" ، بررسی های حسابداری وحسابرسی ، شماره 37 . بياتي ،ح،1378،"بررسي ارتباط بين سود و سهام شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ، پايانامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي،دانشكده علوم اداري. تر خونی ، ب،1389،" بررسی رابطه ساختار سرمایه و ساختار مالکیت در شرکت های پذیرفته شدهدر بورس اوراق بهادر تهران "،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی اراک. جليلی،م،1378،"گزارشگري امتياز دهي و رتبه بندي اعتباري در بانك و بيمه"،انتشارات ترمه جمشيدي،ع،1377،"مطالعه رابطه درآمد و قيمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران"، پايانامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تربيت مدرس. جهان خاني،ع و امير صفاريان،1382،"واكنش بازار سهام نسبت به اعلان سود برآوردي هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران" ،تحقيقات مالي ،دانشكده مديريت دانشگاه تهران ،سال پنجم، شماره 16 . حجازي ،ر،1375،"اثر اعلان سود حسابداري بر قيمت و حجم مبادلات شركتها در بورس اوراق بهادار تهران"،رساله دكتري ،دانشگاه تهران،دانشكده مديريت . حساس یگانه، ی و سید هادی هاشمی، 1387،"مرور مبانی و مدلهای مختلف حاکمیت شرکتی "،ماهنامه حسابدار ، شماره 201. حساس یگانه، ی،1384،"فلسفه حسابرسی "،انتتشارات علمی و فرهنگی حسامي ،ع،1378،"بررسي تحليلي ارتباط بين سود حسابداري با بازده سهام در شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" ،پايانامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي،دانشكده علوم اداري. خاکی ، غ ، 1378 ،" روش تحقیق بارویکردی به پایان نامه نویسی ، تهران ، انتشارات وزارت علوم . دلاور،ع،1382،"مباني نظري و علمي پژوهش در علوم انساني"،چاپ دوم،تهران،انتشارات رشد. راعی ،ر. و احمد تلنگی،1383،"مدیریت سرمایه گذاری پشرفته"تهران،انتشارات سمت. رضا زاده، جواد، آزاد، عبدالله، (1387)"رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری در گزارشگری مالی" ، بررسی های حسابداری و حسابرسی ، شماره 54. رضاپور،ن. ،1389،"رابطه بین مالکیت نهادی و نقدشوندگی سهام در ایران" ، پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده علوم اقتصادی تهران. سازمان حسابرسي،1381،"استانداردهاي حسابداري ،كميته فني سازمان حسابرسي" ،نشريه 160 سینایی،ح. ع.،1373،"سنجش کارایی در بورس اوراق بهادار تهران"تحقیقات مالی ،سال اول شماره 270-46. صادقی، ش، سید جلال وکفاش و محمد پنجه شاهی ،1387،"تأثیر ترکیب سهامداران بر بازدهی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"،مجله بررسی های حسابداری وحسابرسی،دوره شانزدهم،شماره55. صالحی ،ع،1380،" تاثیر وجود همبستگی بین نسبت Q تو بین . سایر نسخه هایQ تو بین در ارزیابی عملکرد "،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی. عمارلو،ع،1377،"بررسي تاثير تغيير epsپيش بيني شده شركتها توسط مديريت بر قيمت سهام" ، پايانامه كارشناسي ارشد ،دانشگاه شهيد بهشتي ،دانشكده علوم اداري. فخاري ،ح،1373،"بررسي تاثير انتشار گزارشات ميان دوره اي بر قيمت و حجم مبادلات سهام شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"، پايانامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران،دانشكده مديريت . فدائي نژاد ،م،1378،"شناخت ابعاد نظام مالي در انگلستان"،تحقيقات مالي،دانشكده مديريت دانشاه تهران،سال چهارم،شماره 13و14. قائمی، محمد حسن، وطن پرست، محمدرضا (1384)، "بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران"، بررسی های حسابداری و حسابرسی ، شماره 41. قربانی ،آ، 1385."بررسی رابطه سود وجریانهای نقدی با ارزش شرکت در چارچوب چرخه عمر شرکت"،پایان نامه کارشناسی ارشددانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد. کاشانی پور، م، وهمکاران،1389،"بررسی رابطه بین سهامداران کوتاه مدت وبلند مدت ومدیریت سود فزاینده شرکتها"،مجله دانش حسابداری،سال اول ،شماره سوم،صفحه هفتم. کرمی، غ،1387،"بررسی رابطه بین مالکین نهادی و محتوای اطلاعاتی سود"مجله بررسی های حسابداری ،دوره پانزدهم،شماره 54. کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، 1384،"استانداردهای حسابداری" ، تهران ، سازمان حسابرسی . مرادزاده، ف، وهمکاران،1387،"بررسی رابطه بین مالکیت نهادی سهام ومدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"مجله پژوهش های حسابداری ،دوره شانزده شماره 55. مرادي ،م،1373،"اعلام سود حسابداري از طريق انتشار صورتهاي مالي و رفتار قيمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران" ،پايانامه كارشناسي ارشد ،دانشگاه تربيت مدرس. مكرمي ،ی،1381،"نظريه اطلاعات نا متقارن،حسابرس"،سازمان حسابرسي،سال چهارم،شماره 16. نمازی، م ،وهمکاران،1388،"تأثیر مالکیت نهادی بر عملکرد گذشته وآتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"مجله بررسی های حسابداری وحسابداری،دوره شانزدهم،شماره58. نمازی، م، و احسان کرمانی ،1387،"تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران"،مجله بررسی های حسابداری وحسابرسی،دوره پانزدهم ، شماره53. نوروش ،ا ،و علی ابراهیمی کرد لر ،1384،"بررسی و تبیین رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیار های حسابداری عملکرد"، برسی حسابداری و حسابرسی شماره 42 . نوروش ،الف و قادرصادق آژيري،1377-1378،"تحقيق پيرامون محتواي اطلاعاتي اعداد. حسابداري در گزارشگري درون سازماني" ،بررسي هاي حسابداري و حسابرسي ،دانشكده مديريت دانشگاه تهران،سال هفتم،شماره 27و26،زمستان( 77و بهار78). نوروش، ایرج، حسینی، سید علی، (1388)، " بررسی رابطه بین کیفیت افشا( قابلیت اتکا و به موقع بودن) و مدیریت سود"،بررسی های حسابداری و حسابرسی ، شماره 55. وطن پرست،م،1384،"بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس تهران"پایانامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه بین المللی امام خمینی. ب: منابع لاتین Acker, D., M. Stalker, and I. Tonks (2002). " Daily closing insidespreads and trading volumes around earnings announcements".Journal of Business Finance and Accounting, No, 29 (10), pp.1149-1179. Akerlof,G., Michael Spence and Joseph Stiglitz (1970). "Marketswith Asymmetric information". At URL:http://www. Nobelprize.org\ Economist. Aslan, H., D. Easley, S. Hvidkjaer, and M. O,Hara, (2007), " Firm characteristics and informed trading : Implications for asset pricing ", working paper. Ben Ali, Chiraz, (2009). " Disclosure Quality and Corporate Governance in a Contex of Minority Expropriation ", Available at SSRN: http://ssrn.com/abstract =1406149 Chordia, T., Subrahmanyam , A. & Anshuman, V. Ravi,(2008), "Trading activity and expected stock return ", Journal of Financial Economics, pp. 32-59. Chung Kee H., John Elder, and Jang-Chul Kim,(2008),"Corporate Governance and Liquidity" European Financial Management Association. Copeland, T. And D. Galai (1983). "Information effects on the bidask spread". The Journal of Finance , No. 38(5), PP. 1457–1469. Demski, J. and G. A. Feltman (1994). " Market response to financialreports". Journal of Accounting and Economics, No, 17(2), PP. 3–40 Dennis, Diane K. and McConnell,John J., " International Corporate Governance "(2003). ECGI – Finance working Paper; and Tuck- JQFA Contemporary Corporate Governance Issues || conference . No.05/2003. Diamond, D., & Verrecchia R. (1991). "Disclosure, liquidity and the cost of equity capital". The journal of finance, September, PP.1335-1360. Easley, D. And M. O’Hara (1992). "Time and the process of security price adjustment". The Journal of Finance, No. 47(2),PP. 577-605. Easley, D., and M. O'Hara,( 2004), "Information and the cost of capital", Journal of Finance. Gerald j, I.Kiridaran , K .Dennis,W (2006) ,"Corporate governance quality and market liquidity around quarterly earning announcements" ,www.afaanz.org. Glosten, L. and P. Milgrom (1985). " Bid-ask spread and transactions prices in a specialist market". Journal of Financial Economics, No. 14(1), PP. 70-100. Graham, John R and Koski,Jennifer and Loewenstein (2003) "Information Flow and Liquidity Around Anticipated and Unanticipated Dividend Announcements ",available at: http://ssrn.com. Ho, T. and H. R. Stoll (1981). "Optimal dealer pricing under transactions and return uncertainty". Journal of Financial Economics, No. 9(1), PP. 47-73. Hsu,C.C.M and P.S.Koh,(2005)," Dose the Presence of Institutional Investors Influence Accruals Management? Evidence from Australia", Corporate Governance,No13,pp809-823. Jennings, William W., Schnatterly , Karen and Seguin , Paul J., (2002), " Institutional Ownership Information and Liquidity ", Innovations in Investments and Corporate Finance , volume 7, paper 41-71. Kanagaretnam, Kiridaran and Lobo, Gerald J. and Whalen Dennis J. (2007), "Does Good Corporate Governance Reduce Information Asymmetry Around Quarterly Earning Announcements?", Journal of Accounting and Public Policy, Vol.26,No.4,pp.497-522. Kapopoulos,P.and S.Lazaretou,(2007),"Corporate Ownerrship Structure and Firm Performance: Evidence from Greek Firm", corporate Governance:An International Review,vol15,No2,pp144-158 Karamanou, Irene and Vafeas, Nikos.(2005),"The Association between Corporate Boards, Audit Committees, and Management Earnings Forecasts: An Empirical Analysis", Journal of Accounting Research, Vol 43, pp.435-486. Karpoff, J.M. (1986) " A theory of Trading Volume", Journal of Finance, 41, 1096-1087. Karpoff, J.M. (1987) "The Relation Between Price Changes and Trading Volume: a Survey", Journal of Financial and Quantitative Analysis, 22, 109-162. Kim, O. and R. Verrecchia (1994). " Market liquidity and volume around earnings announcements". Journal of Accounting andEconomics, No.17 (2), PP.41-67. Kini O, Mian S ,( 1995), " Bid-ask spread and ownership structure ", Journal of Financial Research 18: 401-414. Krinsky, I. and J. Lee (1996). " Earnings announcements and the components of the bid-ask spread" . The Journal of Finance , No. Moosa, I.A. and Korczak, M. (1999) "Is the Price-Volume Relationship Symmetric in the Futures Markets? ", Journal of Financial Studies, 7, 1-15. Moosa, I.A. Silvapulle, P. and Silvapulle, M. (2003) "Testing for Temporal Asymmetry in the Price-Volume Relationship", Bulletin of Economic Research, 55, 373-389. Morgan, I.G. (1976) "Stock Prices and Heteroskedasticity", Journal of Business, 49, 496-508. Orosel, G.O. (1998) " Participation Costs, Trend Chasing, and Volatility of Stock Prices", Review of Financial Studies, 11, 521-557. Osborne, M.F.M. (1959) "Brownian Motion in the Stock Market ", Operations Research, 7, 145-173. Rogalski, R.J. (1978) " The Dependence of Prices and Volume ". The Review of Economics and Statistics, 36, 268-274. Rubin, A., (2007)," Ownership level, ownership concentration and liquidity ", Journal of Financial Markets, 10 , 3, pages: 219–248. Rutledge, D.J.S. (1984) " Trading Volume and Price Variability: New Evidence on the Price Effects of Speculation, in Selected Writings on Futures Markets: Research Directions in Commodity Markets ", 1970-1980, A. E. Peck, ed. Chicago: Chicago Board of Trade, 237-251. Shi,C.,(2003),"On the trade Off between the Future Benefits Riskiness of R&D ;A bondholders Perspective", journal of accounting and Economic,Vol.35,pp.227-54. Smirlock, M. and Starks L. (1985) "A Further Examination of Stock Price Changes and Transactipms Volume", Journal of Financial research, 8, 217-225. Sugianis,T .,(1996),"The Value Relevancy of Reserch Development on Valuation of future Earnings ", journal of accounting and Economic .Vol.21,pp128-142. Talla M.Al-Deehani 2007 . "Modeling Asymmetry in The Price-Volume Relation: Evidence From nine Stock Markets" Voung ,Quang H.,(1989),"Likelihood Ratio Teste for Mode Selection and Non-nested Hypotheses",Econometrical 57 ,pp.307-333. ج: منابع اینترنتی www.rdis.ir www.emeraldinsight.com www.elsevier.com www.codal.ir www.irbourse.com www.ssrn.com www.sid.ir

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دریافت و ترجمه مقاله دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید